Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 148 (8 milliseconds)
English	Persian
paper plate	بشقاب کاغذی
Other Matches
a plate	یک بشقاب
dish	بشقاب
vessels	رگ بشقاب
plates	:بشقاب
pl	بشقاب
vessel	رگ بشقاب
dishes	بشقاب
plate	:بشقاب
platelike	بشقاب مانند
platy	شبیه بشقاب
dish	در بشقاب ریختن
UFO	بشقاب پرنده.
dishes	در بشقاب ریختن
platters	بشقاب بزرگ
saucers	بشقاب کوچک
saucer	بشقاب کوچک
discs	بشقاب سوپاپ
disc	بشقاب سوپاپ
plate	بقدر یک بشقاب
plates	بقدر یک بشقاب
copperplate	بشقاب مسی
flying saucers	بشقاب پرنده
Frisbee	بشقاب پرنده
Frisbees	بشقاب پرنده
platefuls	بقدر یک بشقاب
There is a plate missing.	یک بشقاب کم است.
flying saucer	بشقاب پرنده
plateful	بقدر یک بشقاب
UFOs	بشقاب پرنده.
platter	بشقاب بزرگ
dish out	در بشقاب خوردن
faceplate	چرخ لنگر بشقاب لب تخت
The plate is chipped.	لبه بشقاب پریده است
paten	بشقاب نان عشای ربانی
brattle	صدای پچ پچ وبهم خوردن بشقاب
plate rack	جایی که بشقاب هامی گذارندخشک شود
Could we have a plate please?	ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
rosette	گل کاغذی
papery	کاغذی
pulpy	کاغذی
chartaceous	کاغذی
rosettes	گل کاغذی
papyraceous	کاغذی
willowware	بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
fiduciary currency	پول کاغذی
paper cup	لیوان کاغذی
fish paper	عایق کاغذی
paper tigers	ببر کاغذی
paper tiger	ببر کاغذی
masking tape	نوارچسب کاغذی
paper tape reader	نوارخوان کاغذی
paper tape	نوار کاغذی
paper gold	طلای کاغذی
paper feed	خورش کاغذی
paper electrophoresis	الکتروفورز کاغذی
paper curency	پول کاغذی
paper chromatography	کروماتوگرافی کاغذی
paper card	کارت کاغذی
paper condenser	خازن کاغذی
paper capacitor	خازن کاغذی
paper blockade	محاصره کاغذی
lamplighter	چوب یا کاغذی که
ticker tape	نوار کاغذی
quartos	ربع کاغذی
Kleenexes	دستمال کاغذی
yashmak shawl	دستمال کاغذی
litmus paper	کاغذی که بماده
towel	دستمال کاغذی
towels	دستمال کاغذی
paper money	پول کاغذی
quarto	ربع کاغذی
Kleenex	دستمال کاغذی
muffins	نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
muffin	نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
dust-jacket	کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
paper currency	اسکناس پول کاغذی
dust jacket	کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
paper tape punch	منگنه کن نوار کاغذی
paper tape punch	منگنه نوار کاغذی
paper tape reader	نوار کاغذی خوان
rag paper	کاغذی که ازپارچه بسازند
dust-covers	کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
paper money	اسکناس پول کاغذی
punch paper tape	نوار کاغذی منگنه
paper edition of a book	ویرایش با جلد کاغذی
strip chart recorder	ثبات نوار کاغذی
dust-jackets	کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
tissue paper	دستمال کاغذی نازک
folding money	اسکناس پول کاغذی
elephant paper	کاغذی که اندازه ان 72 در 56سانتیمتراست
crown paper	کاغذی که 38/10سانتیمتردر50/80سانتیمترباشد
paperback	کتاب جلد کاغذی
paperbacks	کتاب جلد کاغذی
godroon	اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
box	جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
punched paper tape	نوار کاغذی منگنه شده
dust-jackets	جلد کاغذی روی کتاب
perforated paper tape	نوار کاغذی سوراخ دار
dust-jacket	جلد کاغذی روی کتاب
dust-covers	جلد کاغذی روی کتاب
to date a letter forward	کاغذی راتاریخ عقب ترگذاشتن
long green	دلار کاغذی پشت سبز
dust jacket	جلد کاغذی روی کتاب
boxes	جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
minnesota paper form board	ازمون جااندازی کاغذی مینه سوتا
billhead	کاغذی که شبیه برات چاپی است
hornbook	کاغذی که در ان الفباء برای کودکان دبستان می نوشتند
quaternion	ورق کاغذی که چهار تاه خورده باشد
sleeves	پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
granite paper	کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
sleeve	پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
irredeemable paper money	پول کاغذی که دارنده ان نتواندهرگاه بخواهدانرا نقدسازد
stationery	کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
centred	محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centre	محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
laid paper	کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
centers	محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centered	محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
parity	شیار روی مغناطیسی یا نوار کاغذی که حاوی بیت پیریتی است
center	سوراخ هایی که اطراف مرکز نوار کاغذی پانچ شده اند
punches	بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
punch	بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
punched	بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
clattered	جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
clattering	جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
clatter	جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
clatters	جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
edges	کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
reperforator	ماشینی که نوار کاغذی را سوراخ میکند ارسال کننده نوارپانچ شده متصل به هم
edge	کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
backgrounds	نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
background	نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
key	کاغذی که روی کلیدهای صفحه کلید چسبیده میشود تا تابع خاص آنها را برای عملی بیان کنند
bleed	1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
bleeds	1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
perforated tape	نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
deflections	هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflection	هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
carriages	بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
carriage	بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
document	عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documenting	عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documented	عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
reader	ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
readers	ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
to a. letter	روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
gadroon	اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com