English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
uptake بلند سازی درک
Other Matches
clackvalve دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touted بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
dirndl نوعی دامن بلند با کمر بلند
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations خنثی سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
megaphone بلند گو
aloud بلند
legged پا بلند
talll بلند
soaring بلند
high (1 9 to 36) بلند
loudly بلند
lengthwise بلند
high grown بلند قد
highs بلند
eton collan بلند
amplifier بلند گو
rumbustious بلند
megaphones بلند گو
highest بلند
talll قد بلند
tallest قد بلند
longer بلند
willowy بلند
longest بلند
loud speaker بلند گو
longs بلند
grandiose بلند
pointers خط کش بلند
uplands بلند
eminent بلند
loudspeaker بلند گو
loftily بلند
mouth filling بلند
fortes بلند
forte بلند
highfalutin بلند
skyscraper بلند
high بلند
amplifiers بلند گو
tall قد بلند
towering بلند
pointer خط کش بلند
upland بلند
long بلند
taller قد بلند
vociferous بلند
longed بلند
skyscrapers بلند
tallest بلند
long- بلند
tall بلند
taller بلند
tossing ضربه بلند
rises بلند شدن
icarian بلند پرواز
rise بلند شدن
inextenso کاملا بلند
tossed ضربه بلند
jointing plane رنده بلند
tosses ضربه بلند
mount بلند شدن
mounts بلند شدن
keep down بلند نشوید
long burst رگبار بلند
large hearted نظر بلند
toss ضربه بلند
high باصدای بلند
high بلند پایه
ambitious بلند پرواز
long splice پیوند بلند
long term بلند مدت
fortes موسیقی بلند
long thrust سخمه بلند
forte موسیقی بلند
ambitious بلند همت
long run بلند مدت
highest بلند پایه
elevates بلند کردن
lifter بلند کننده
altivolant بلند پرواز
long haul خط سیر بلند
highs باصدای بلند
highs بلند پایه
high-flying بلند پرواز
long robe ردای بلند
highest باصدای بلند
lop sided کوتاه و بلند
ambition بلند همتی
lofty بلند پایه
alp قله بلند
staffs چوب بلند
staffed چوب بلند
staff چوب بلند
alto relievo برجسته بلند
anchor at short stay لنگر بلند
aquacade فوارهء بلند
banquette زمین بلند
bigmouthed صدا بلند
blast furnace coke کک کوره بلند
gauntlets دستکش بلند
hoist بلند کردن
sweeps پاروی بلند
aloud باصدای بلند
loudly با صدای بلند
boisterous laughter خنده بلند
buzz صدای بلند
alp کوه بلند
long wave موج بلند
magnanimity بلند همتی
lofty بلند بزرگ
heists بلند کردن
heist بلند کردن
heave بلند کردن
heaved بلند کردن
hoists بلند کردن
hoisted بلند کردن
rough پست و بلند
roughest پست و بلند
riser بلند شونده
gauntlet دستکش بلند
liberal نظر بلند
liberals نظر بلند
capote شنل بلند
buzzed صدای بلند
chivalric بلند همت
high crowned نوک بلند
high flying بلند پرواز
high flying بلند خیال
high grown بلند بالا
promontory دماغه بلند
high hat کلاه بلند
high hurle مانع بلند
chivalrous بلند همت
high pass پاس بلند
high rise block ساختمان بلند
hip boot چکمه بلند ضد اب
hornblends هرن بلند
promontories دماغه بلند
ambitions بلند پروازی
ambitions بلند همتی
hessian boot چکمه بلند
blast furnaces کوره بلند
buzzes صدای بلند
buzzing صدای بلند
coamings لبه بلند
downland چراگاه بلند
fortissimo صدای بلند
fortissimo خیلی بلند
elevated ground زمین بلند
blast furnace کوره بلند
gaberdine ردای بلند
gantelope دستکش بلند
gantlope دستکش بلند
giant swing تاب بلند
gigas رویش بلند تر
grandiloquence بلند پروازی
ambition بلند پروازی
big-hearted نظر بلند
erect بلند کردن
loud باصدای بلند
loud بلند اوا
clarion شیپور بلند
louder باصدای بلند
louder بلند اوا
loudest باصدای بلند
loudest بلند اوا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com