| Total search result: 219 (14 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| patch |
تصحیح در یک برنامه |
| patches |
تصحیح در یک برنامه |
|
|
|
|
| Search result with all words |
|
| detect |
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود |
| detected |
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود |
| detecting |
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود |
| detects |
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود |
| edit |
تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه |
| edited |
تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه |
| bug |
تصحیح یک برنامه |
| bug |
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار |
| bugging |
تصحیح یک برنامه |
| bugging |
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار |
| bugs |
تصحیح یک برنامه |
| bugs |
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار |
| debug |
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات |
| debugged |
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات |
| debugs |
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات |
| editing run |
در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند |
| program correctness |
تصحیح برنامه |
| Other Matches |
|
| range disk |
صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت |
| api |
مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود |
| wind correction |
تصحیح مربوط به باد تصحیح گلوله از نظر باد |
| correction index |
جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات |
| superelevation |
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز |
| automatic programming |
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار |
| source |
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس |
| object oriented |
روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود |
| newer |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
| new |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
| new- |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
| newest |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
| landing schedule |
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود |
| swopped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| job |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
| jobs |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
| swopping |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| swaps |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| swap |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| swapped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| swops |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| swinging the compass |
تصحیح انحراف قطب نما تصحیح خطای قطب نما |
| dynamic data exchange |
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند |
| modular |
بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است |
| Send To command |
دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد |
| preemptive multitasking |
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت |
| corrector |
وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره |
| Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code |
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری |
| assembly |
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند |
| applet |
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3- |
| compensations |
تصحیح |
| correction |
تصحیح |
| amendments |
تصحیح |
| Bose Chandhuri Hocquenghem code |
کد تصحیح |
| It was corrected. |
تصحیح شد. |
| editing |
تصحیح |
| rectification |
تصحیح |
| compensation |
تصحیح |
amendment |
تصحیح |
| proofreading |
تصحیح کردن |
| correction |
تصحیح می کنم |
| deflection correction |
تصحیح سمت |
| sag correction |
تصحیح انحراف |
| rectify |
تصحیح کردن |
| tam quam |
تصحیح حکم |
| proofreads |
تصحیح کردن |
| error correction |
تصحیح خطا |
| error correcting code |
کد تصحیح خطا |
| emendable |
قابل تصحیح |
| compensation of compass |
تصحیح قطبنما |
| proofread |
تصحیح کردن |
| frequency correction |
تصحیح فرکانس |
| magnetic compensatory |
مغناطیس تصحیح |
| compensating magnet |
مغناطیس تصحیح |
| emendate |
تصحیح کردن |
| gamma correction |
تصحیح گاما |
| correction coefficient |
ضریب تصحیح |
| correction factor |
ضریب تصحیح |
| attenuation compensation |
تصحیح اعوجاج |
| correction thermometer |
دماسنج تصحیح |
| temperature correction |
تصحیح دمایی |
| red pencil |
تصحیح کردن |
| rectifies |
تصحیح کردن |
| reformed |
تصحیح شده |
| up-to-date |
تصحیح شده |
| corrects |
تصحیح کردن |
| redressed |
تصحیح التیام |
| rectified |
تصحیح کردن |
| checking |
کد تصحیح خطا |
| redress |
تصحیح التیام |
| up to date |
تصحیح شده |
| refines |
تصحیح کردن |
| correcting |
تصحیح کردن |
| skew correction |
تصحیح گوشهای |
| refine |
تصحیح کردن |
| redresses |
تصحیح التیام |
| correctable |
قابل تصحیح |
| corrected |
تصحیح شده |
| correct |
تصحیح کردن |
| compiler |
نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند |
| executive |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
| goto |
دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد |
| iterative routine |
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود |
| scheduled wave |
امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه |
| sequential |
حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند |
| business |
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند. |
| source computer |
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود |
| businesses |
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند. |
| parameter |
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی |
| parameters |
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی |
| supervisory |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند |
| executives |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
| iterate |
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود |
| subprogram |
1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود |
| synthetic address |
زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است |
| stop |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
| stopping |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
| stops |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
| stopped |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
| diagnostics |
تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد |
| calling |
مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه |
| developments |
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش |
| development |
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش |
| toolkit |
مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند |
| dynamic link library |
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است |
conditional |
دستور برنامه سازی که جهش به بخشی از برنامه میکند در صورت برقراری شرطی |
drop |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
| pl/m |
زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود |
| dropped |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
| dropping |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
| functions |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
| statement |
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند |
| compile |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
| debugger |
نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند |
| drags |
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود |
| dragged |
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود |
| drag |
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود |
| compiles |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
| main line program |
بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند |
| source language |
1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه |
| c |
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته |
| coding |
صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد |
| object oriented |
زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود |
| compiled |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
| chapters |
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد |
| drops |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
| functioned |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
| chapter |
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد |
| concurrent |
اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت |
function |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
| compiling |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
| optimum schedule |
مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند |
| statements |
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند |
| adjusted valve |
مقدار تصحیح شده |
| rectifiable |
قابل تصحیح یا جبران |
| layers |
ل تصحیح خطا باشد |
| range k |
ضریب تصحیح برد |
| deflection board |
تابلو تصحیح سمت |
| ARQ |
سیستم تصحیح خطا |
| impluse correction |
تصحیح ضربه جریان |
| copyreader |
تصحیح کننده مقاله |
| layer |
ل تصحیح خطا باشد |
| incorrect |
تصحیح نشده معیوب |
| corrected azimuth |
گرای تصحیح شده |
| range correction |
تصحیح برد تیراندازی |
| stevenson schomaker correction |
تصحیح استیونس- شوماکر |
| range disk |
میز تصحیح مسافت |
| range correction |
تصحیح برد سلاح |
| errata sheet |
برگ تصحیح اشتباه |
| gun displacement |
تصحیح جای توپ |
| pincushion magnets |
مغناطیسهای تصحیح بالشتک |
| chart correction card |
کارت تصحیح نقشه |
| corrected defelection |
سمت تصحیح شده |
| complementary angle of site |
تصحیح تکمیلی تراز |
| compass compensation |
تصحیح قطب نما |
| segment |
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست |
| segments |
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست |
conditional |
دستور برنامه سازی که کنترل برنامه را طبق خروجی یک رویداد غیر مستقیم میکند |
| section |
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه |
| transfer |
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد |
| identification |
بخشی از کد اصلی برنامه COBOL که مشخصه ها و قالبهای داده و متغیر در برنامه مشخص اند |
| helps |
تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است |
| hook |
نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند |
| sections |
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه |
| parent program |
در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند |
| macro |
زبان برنامه نویسی که به برنامه نویس امکان تعریف و استفاده از دستورات ماکرو میدهد |
| transferring |
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد |
| hooks |
نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند |
| transfers |
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد |
| help |
تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است |
| helped |
تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است |
| intermittent error |
خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال |
| annotation |
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه |
| annotations |
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه |
| modes |
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه |
| out of line |
جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند |
| mode |
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه |
| generate |
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |
| generated |
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |
| generates |
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |
| modules |
بخش کوچک برنامه بزرگ که در صورت لزوم میتواند مستقل به عنوان یک برنامه کار کند |
| threads |
زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد |
| module |
بخش کوچک برنامه بزرگ که در صورت لزوم میتواند مستقل به عنوان یک برنامه کار کند |
| generating |
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |
| tokens |
کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود |
| syntactic error |
خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است |
| token |
کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود |
| thread |
زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد |
| semicompiled |
برنامه تبدیل شده از برنامه کد اصلی که حاوی توابع کتابخانهای و... نیست که در کد مبدا استفاده می شوند |
| range k |
ضریب تصحیح کای برد |
| k , transfer |
ضریب تصحیح برد توپ |
| negative altitude |
ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید |
| routinely |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
| softer |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
| soft |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
| softest |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
| jump instruction |
دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه |
| swapping |
فعالیتی که در آن داده برنامه از حافظه اصلی به دیسک می رود در حالی که برنامه دیگر آماده اجرا است |
| routine |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
| routines |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |