English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
velarization تلفظ حرف بوسیله قراردادن زبان برپشت سقف
Other Matches
labiovelar تلفظ شده بوسیله گرد کردن لبها
interdental consonant حرف مصمتی که با گذاردن زبان در میان دندانهای بالاو پایین تلفظ میشود
palatals حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظ میشوند
palletize روی سکوب بلند قراردادن بوسیله سکوب متحرک
fellatio تحریک الت تناسلی مرد بوسیله زبان
assembling روند خودکاری که بوسیله ان کامپیوتر برنامه اصلی را به زبان سمبلیک تبدیل میکند
spoonerism اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
resupine برپشت
pick a back برپشت
supination برپشت خوابی
horseback برپشت اسب
supine برپشت خوابیدن
horse برپشت سوارکردن
backs برپشت چیزی قرارگرفتن
back برپشت چیزی قرارگرفتن
toting برپشت حمل کردن
totes برپشت حمل کردن
pickaback برپشت خودسوار کردن
tote برپشت حمل کردن
toted برپشت حمل کردن
reclined برپشت خم شدن یا خوابیدن سرازیر کردن
recline برپشت خم شدن یا خوابیدن سرازیر کردن
reclines برپشت خم شدن یا خوابیدن سرازیر کردن
finner بالی که مانند ماهی برپشت پردارد
translators برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
host language زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targetting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
He is speechless (inarticulate). سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bal زبان ساده شده زبان اسمبلی
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
mealymouthed ادم چرب زبان شیرین زبان
Arabic زبان تازی زبان عربی
glib چرب زبان زبان دار
language مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
languages مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpret ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
pronunciation تلفظ
pronouncing تلفظ
pronunciations تلفظ
accents تلفظ
cacoepy تلفظ بد
accent تلفظ
accented تلفظ
accenting تلفظ
mispronunciations تلفظ نادرست
enunciating تلفظ کردن
pronounceable قابل تلفظ
enunciate تلفظ کردن
orthoepist درست تلفظ کن
enunciated تلفظ کردن
enunciates تلفظ کردن
mispronunciation تلفظ نادرست
mispronunciations تلفظ غلط
mispronunciation تلفظ غلط
pronounce تلفظ کردن
vocalization تلفظ صوتی
tune لحن تلفظ
velarization تلفظ کامی
laissez aller تلفظ به فرانسه
tunes لحن تلفظ
lam dacism تلفظ حرف
mispronounciation تلفظ نادرست
pronouncing تلفظ دار
pronounces تلفظ کردن
enounce تلفظ کردن
scottish gaelic زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
sibilation تلفظ بشکل حرف " س "
emphasizes باقوت تلفظ کردن
sigmatismus lateralis تلفظ کناری حرف " س "
burred غلیظ تلفظ کردن
zee تلفظ امریکایی حرف Z
zed تلفظ انگلیسی حرف Z
emphasized باقوت تلفظ کردن
orthoepy فن درست تلفظ کردن
emphasising باقوت تلفظ کردن
emphasises باقوت تلفظ کردن
emphasised باقوت تلفظ کردن
anglicized بطرزانگلیسی تلفظ کردن
sigmatism تلفظ نادرست حرف " س "
emphatic باقوت تلفظ شده
sibilate مانندحرف " س " تلفظ کردن
mispronouncing غلط تلفظ کردن
emphasizing باقوت تلفظ کردن
mispronounce غلط تلفظ کردن
aspiration تلفظ حرف H ازحلق
intonations طرز قرائت تلفظ
intonation طرز قرائت تلفظ
anglicises بطرزانگلیسی تلفظ کردن
emphasize باقوت تلفظ کردن
anglicize بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicising بطرزانگلیسی تلفظ کردن
tolay street on باتکیه تلفظ کردن
tonemic دارای تلفظ مشابه
anglicised بطرزانگلیسی تلفظ کردن
aspirations تلفظ حرف H ازحلق
mispronounced غلط تلفظ کردن
burrs غلیظ تلفظ کردن
burring غلیظ تلفظ کردن
aspirating بانفس تلفظ کردن
aspirates بانفس تلفظ کردن
burr غلیظ تلفظ کردن
aspirate بانفس تلفظ کردن
mispronounces غلط تلفظ کردن
anglicizes بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicizing بطرزانگلیسی تلفظ کردن
well spoken دارای تلفظ خوب
lisps شل وسرزبانی تلفظ کردن
lisp شل وسرزبانی تلفظ کردن
accentuated با تکیه تلفظ کردن
orthoepic وابسته به تلفظ درست
diction تلفظ واضح و روشن
enunciation تلفظ واضح و روشن
lisped شل وسرزبانی تلفظ کردن
accentuating با تکیه تلفظ کردن
cacology تلفظ یا انشاء غلط
accentuates با تکیه تلفظ کردن
accentuate با تکیه تلفظ کردن
lisping شل وسرزبانی تلفظ کردن
enouce تلفظ کردن افهارکردن
phonics تلفظ وهجاهای کلمات
well-spoken دارای تلفظ خوب
anglicization تلفظ یا نوشتن بطرزانگلیسی
jaw breaking دشوار برای تلفظ
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
vocalize تلفظ کردن تشکیل دادن
Your pronunciation is good. تلفظ شما خوب است.
velarize حروف را از کام تلفظ کردن
lenis دارای تلفظ نرم رقیق
sigmatismus adentalis تلفظ روی دندانی حرف " س "
sigmatismus interdentalis تلفظ میان دندانی حرف " س "
intonate با لحن خاصی تلفظ کردن
articulation تلفظ شمرده طرز گفتار
jaw breaker سنگ شکن کلمهای که تلفظ ان دشواراست
tongue-twisters کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
diphthongize تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
extending مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
slobber تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
tongue twister کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
etacism تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
extends مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
slobbering تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
extend مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
slobbers تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
tongue-twister کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
How do you pronounce [say] that [this] word? این واژه چه جور تلفظ می شود؟
phonrtic drill مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
slobbered تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
phonetics مبحث تلفظ صوتی حرف وکلمات
orthoepist کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
phonemics علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
posed قراردادن
pose قراردادن
posing قراردادن
poses قراردادن
sets قراردادن
setting up قراردادن
set قراردادن
lection اختلاف معنی یا تلفظ یک کلمه بامتن چیزی
fortis دارای تلفظ شدید همراه بابازدم قوی
syllabary جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
rough breathing که دردستوریونانی تلفظ شدن حرف اول را می رساند
fricative تلفظ شده با اصطکاک نفس ووقفه تنفس
smooth breathing که دردستوریونانی عدم تلفظ حرف اول رامیرساند
slide تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
slides تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
enclose در جوف قراردادن
put-upon طعمه قراردادن
marginalizes در حاشیه قراردادن
enclosing در جوف قراردادن
marginalize در حاشیه قراردادن
positioned قراردادن یاگرفتن
position قراردادن یاگرفتن
marginalized در حاشیه قراردادن
marginalizing در حاشیه قراردادن
overlays رویهم قراردادن
overlaying رویهم قراردادن
kennel درلانه قراردادن
kennels درلانه قراردادن
vise در پرس قراردادن
overlay رویهم قراردادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com