English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English Persian
poma lift تله اسکی میلهای برای انتقال نفر بنفر
Other Matches
j bar lift تله اسکی میلهای دونفره
trick ski اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
signal 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
gondolas کابین انتقال اسکی باز به بالا
gondola کابین انتقال اسکی باز به بالا
wand دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wands دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
baseband transmission روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
universal سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
transfer processing امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
xmodem یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
skiable مناسب برای اسکی
ski run سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی
grooms اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
burn in حرارت دادن واکس برای مالیدن به کف اسکی
short ski اسکی کوتاه پهن برای مبتدیان و سالمندان
groom اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
waxing cork چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
aquaplane قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
surfboard تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
surfboards تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
telemark پیچ اسکی بجلو وجلو بردن ان از اسکی دیگر
glm روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
skied اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
skis اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
dogger اسکی باز ماهر در هات داگ اسکی
ski اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
sealsking نوار پوست سگ ماهی زیرچوب اسکی تورینگ برای جلوگیری از سر خوردن بعقب
pass یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
passed یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
passes یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
diagonal اسکی تورینگ و اسکی صحرانوردی
facsimile transceiver واحدی برای انتقال و دریافت الکترونیکی
load برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
loads برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
data movement time زمان صرف شده برای انتقال داده به دیسک
electronic استفاده ازکامپیوتر برای انتقال پول از بانک و برعکس
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
hydraulic fluid سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
increments انتقال متن یا کارت به محل روبروی آن برای چاپ یا خواندن
increment انتقال متن یا کارت به محل روبروی آن برای چاپ یا خواندن
transfer limit حدود صحت تصحیحات برای انتقال به دستگاه سمت توپ
bridge استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridged استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridges استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
relocation کمیت افزوده شد به یک آدرس برای انتقال به محل دیگری ازحافظه
carried زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carry زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carries زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carrying زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
hypoid چرخدنده هایی برای انتقال حرکت و قدرت بین شفت ها یامحورهای متنافر
MediaServer سیستم سافت Netscape برای تامین انتقال صوت و تصویر روی اینترنت
copyrights حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
range جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ
ranges جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ
ranged جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ
copyright حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
strobe سیگنالی که برای اغاز انتقال داده میان یک دستگاه جانبی وکامپیوتر بکار می رود
i/o محل حافظه که توسط پورت ورودی / خروجی برای انتقال داده با CPU استفاده میشود
frequency shift keying روشی برای انتقال اطلاعات که در ان وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص میشود
redundancy check تستی متکی بر انتقال بیت ها وکاراکترهایی که بیش ازحداقل تعداد لازم برای بیان خود پیام هستند
at استاندارد باس IBM که برای انتقال بیتهای داده و اطلاعات آدرس از لبه متصل شونده استفاده میکند
carring over تعویق تصفیه حساب در خریدو فروش سهام برای انتقال مال یا تسلیم مبیع مهلت تعیین کردن
outsides اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outside اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
indeterminate change of station انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
piggybacking استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
electronic funds transfer انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
driver یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
drivers یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
wife's equity عبارت است از مقدار مناسب و معقولی ازاثاث البیت و ..... که زن میتواند برای خود و اطفالش نگهدارد و شوهر حق تصرف در ان یا انتقال دادنش راندارد
bar codes کد میلهای
filamentary میلهای
filament میلهای
filamentous میلهای
filaments میلهای
bar code کد میلهای
commonest پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
common پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
commoners پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
card کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
cards کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
CMIP پروتکلی که به طور رسمی توسط IOS پذیرفته شده است برای انتقال افلاعات مدیریت شبکه در شبکه
bar magent اهنربای میلهای
bar magnet مغناطیس میلهای
bar graph نمایش میلهای
bar diagram نمودار میلهای
stylus maze ماز میلهای
bar printer چاپگر میلهای
barchart نمودار میلهای
bar chart نمودار میلهای
gusset needles میلهای کناری
bar wound armature ارمیچر میلهای
baculiform میلهای شکل
bar graph نمودار میلهای
bar codes رمز میلهای
bar code رمز میلهای
spar buoy بویه میلهای
cylinder lock قفل میلهای
pole charge خرج میلهای
rod bearing یاتاقان میلهای
transfer انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring انتقال دادن نقل کردن انتقال
statitizing فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
slaloms مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
paged عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
page عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
pages عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
FTP استاندارد TCP/IP برای انتقال داده بین کامپیوترها. یک پروتکل اشتراک فایل است در سط وح مختلف و مدلی از شبکه OSI است
rod mill سنگ شکن میلهای
paired bar graph نمودار میلهای مزدوج
type bar printer چاپگر میلهای تایپ
tenpin بازی بولینگ ده میلهای
bar code reader دستگاه خواننده کد میلهای
tenpins بولینگ 01 میلهای با گوی سنگین
ten strike ضربت بازی بولینگ ده میلهای
spreader rig میلهای که نخها جداگانه به ان وصل میشود
camshaft میلهای که بچرخ دنده متصل میشود
camshafts میلهای که بچرخ دنده متصل میشود
segmented bar chart نمودار میلهای قطعه بندی شده
upload انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
transfer ladle کفچه انتقال چمچمه انتقال
transfer rate نسبت انتقال سرعت انتقال
bacillus باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
one in the dark میلهای که پشت میله دیگربماند و دیده نشود
constant سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
constants سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
midi واسط سری که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند. واسط MIDI سیگنالهای را از کنترولر یا کامپیوتر که دستورات مختلفی برای قط عات می نویسد انتقال میدهد
Internet شبکه گسترده بین المللی که انتقال داده و فایل را به همراه توابع پست الکترونیکی برای میلیونهای کاربر در جهان فراهم میکند. هر کسی میتواند از اینترنت استفاده کند. و نیز مراجعه شود به HTTP
sleepers میلهای در بولینگ که پشت میله دیگر مانده اسبی که پس از چندبار ناکامی پیروزمیشود
screw picket میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
drawbar میلهای که واگونهای قطار رابه لکوموتیو متصل میکند میله اتصال واگون
highlight bar میلهای که کاربر بالا و پایین میکند تا لیستی از موضوعات مورد انتخاب را ببینید
sleeper میلهای در بولینگ که پشت میله دیگر مانده اسبی که پس از چندبار ناکامی پیروزمیشود
wand دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
wands دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
scanner وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
scanners وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
steeve خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
ski اسکی
ascii اسکی
skied اسکی
skis اسکی
taskbar میلهای که درپایین صفحه ویندوز اجرا میشود و دکمه + Start و پیش از سایر برنامه ها پنجرههای جاری را نشان میدهد
trans shipment انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
ski lift تله اسکی
skiing ورزش اسکی
skis چوب اسکی
touring ski اسکی تورینگ
downhill اسکی سرعت
hydro ski اسکی روی اب
ascii file فایل اسکی
ascii code رمز اسکی
piste پیست اسکی
airplane turn اسکی کوهی
ski jumps پرش با اسکی
aquaplaning اسکی روی اب
skiing اسکی بازی
ski lifts تله اسکی
langlauf اسکی صحرانوردی
ski tow تله اسکی
bindings فیکساتور اسکی
ski suit لباس اسکی
skiier اسکی باز
ski pole چوبدست اسکی
ski boot کفس اسکی
ski چوب اسکی
ski boot چکمه اسکی
tip نوعی اسکی
ski jump پرش با اسکی
ice skate اسکی روی یخ
ice-skate اسکی روی یخ
binding فیکساتور اسکی
ice-skates اسکی روی یخ
tipping نوعی اسکی
skied چوب اسکی
hydro ski اسکی ابی
water-ski اسکی ابی
water-skis اسکی ابی
water-skied اسکی ابی
wax واکس اسکی
cross county اسکی صحرانوردی
waxed واکس اسکی
waxes واکس اسکی
uphill اسکی سرعت
water ski اسکی ابی
turtleneck یقه اسکی
skier اسکی باز
skiers اسکی باز
turtlenecks یقه اسکی
shovelling لبه منحنی اسکی
shoveled لبه منحنی اسکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com