Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (15 milliseconds)
English
Persian
data collection
جمع اوری داده ها
data gathering
جمع اوری داده ها
Search result with all words
data capturing
جمع اوری داده
data collection system
سیستم جمع اوری داده ها
data gathering
گرد اوری داده ها
data gathering
جمع اوری داده
fifo lifo
دو روش جمع اوری اقلام داده
industrial data collection device
دستگاه صنعتی جمع اوری داده
Other Matches
proteranthy
گل اوری قبل از برگ اوری
enquiry
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
paralleled
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
source
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searching storage
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
data processing
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
tails
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data preparation
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
tailed
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tail
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
privacy
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
CDs
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CD
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
sql
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structuring
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
queried
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
rivalry
هم اوری
rivalries
هم اوری
competitions
هم اوری
supplementation
پس اوری
competition
هم اوری
supplementation
هم اوری
reproductions
هم اوری
reproduction
هم اوری
nauseousness
تهوع اوری
productiveness
بار اوری
staging
برصحنه اوری
prosaicness
کسالت اوری
childbearing
بچه اوری
odontiasis
دندان در اوری
harassment
بستوه اوری
stigmatism
ننگ اوری
perniciousness
زیان اوری
obtainment
بدست اوری
procurement
بدست اوری
food gathering
خوراک اوری
enucleation
مغزبیرون اوری
symbolization
نماد اوری
gatherings
گرد اوری
gathering
گرد اوری
exemplification
نمونه اوری
exemplification
مثال اوری
sporogony
هاگ اوری
resuscitation
بهوش اوری
accumulations
جمع اوری
assemblages
جمع اوری
collections
جمع اوری
reproductivity
استعداد هم اوری
assemblage
جمع اوری
ingathering
فراهم اوری
collection
جمع اوری
salivation
بزاق اوری
justification
دلیل اوری
justifications
دلیل اوری
titillation
غلغلک اوری
accumulation
جمع اوری
boring
ملال اوری
innovated
نو اوری کردن
lethality
مرگ اوری
innovating
نو اوری کردن
innovates
نو اوری کردن
innovate
نو اوری کردن
malignancy
زیان اوری
rakes
جمع اوری کردن
innovations
چیز تازه نو اوری
stypticity
بند اوری خون
survey
جمع اوری اطلاعات
surveyed
جمع اوری اطلاعات
raking
جمع اوری کردن
marshall
جمع اوری کردن
get in
جمع اوری کردن
intelligence collection
جمع اوری اطلاعات
herborization
جمع اوری گیاه
surveys
جمع اوری اطلاعات
rake
جمع اوری کردن
to round up
جمع اوری کردن
culled
جمع اوری کردن
assemblages
جمع اوری اماد
compiles
جمع اوری کردن
compiled
جمع اوری کردن
compilations
جمع اوری و انتخاب
culling
جمع اوری کردن
marshalling
جمع اوری کردن
compilation
جمع اوری و انتخاب
culls
جمع اوری کردن
assemblage
جمع اوری اماد
cull
جمع اوری کردن
neurypnology
علم خواب اوری
innovation
چیز تازه نو اوری
to put in mind
یاد اوری کردن
inspissation
قوام اوری سفتی
antagonism
هم اوری اصل مخالف
to get in
جمع اوری کردن
compiling
جمع اوری کردن
to beat up for
جمع اوری کردن
ingethering
جمع اوری محصول
compile
جمع اوری کردن
capacitance
قدرت جمع اوری
capitalization
جمع اوری سرمایه
conglobation
گردشدگی- گرد اوری
collection
جمع اوری اخبار
musters
جمع اوری کردن
mustering
جمع اوری کردن
mustered
جمع اوری کردن
muster
جمع اوری کردن
exogamy
برون زاد اوری
collection plan
طرح جمع اوری
seeds
اولاد تخم اوری
massing
جمع اوری کردن
deposit collection
جمع اوری سرمایه
tax collection
جمع اوری مالیات
round on
جمع اوری کردن
codification
گرد اوری قوانین
collecting point
نقطه جمع اوری
masses
جمع اوری کردن
reflorescence
غنچه اوری مجدد
seed
اولاد تخم اوری
collection
جمع اوری کردن
productions
عمل اوری ساخت
stemless
فاقداستعداد ساقه اوری
cumulation
جمع اوری انباشتگی
recovering
جمع اوری کردن
recovers
جمع اوری یکان
collections
جمع اوری کردن
outbreeding
برون زاد اوری
recovers
جمع اوری کردن
florescence
فصل شکوفه اوری
fruition
تمتع میوه اوری
production
عمل اوری ساخت
mass
جمع اوری کردن
collect
جمع اوری کردن
collections
جمع اوری اخبار
recover
جمع اوری یکان
recover
جمع اوری کردن
culler
جمع اوری کننده
collects
جمع اوری کردن
recovering
جمع اوری یکان
collecting
جمع اوری کردن
paragraph assembly
جمع اوری پاراگراف
collection agency
عامل جمع اوری اخبار
raise money
جمع اوری کردن پول
reviviscence
بهوش اوری نیرو بخشی
assemblage
جمع اوری اقلام تدارکاتی
roll up
جمع اوری کردن تاسیسات
attachment
ضمیمه اثاث جمع اوری
intelligence collection
طرح جمع اوری اطلاعات
wrangled
گرد اوری وراندن احشام
rallies
دوباره جمع اوری کردن
wrangles
گرد اوری وراندن احشام
wrangling
گرد اوری وراندن احشام
rallied
دوباره جمع اوری کردن
rally
دوباره جمع اوری کردن
convocate
احضارکردن جمع اوری کردن
deposit collection
جمع اوری کردن زباله ها
antisweep device
ضامن ضد جمع اوری مین
vernalize
میوه اوری را تسریع کردن
scrounge
علیق جمع اوری کردن
scrounged
علیق جمع اوری کردن
scrounges
علیق جمع اوری کردن
group
جمع اوری چندین چیز با هم
groups
جمع اوری چندین چیز با هم
portfolio
اسناد بهادارجمع اوری شده
blood banks
بانک جمع اوری خون
blood bank
بانک جمع اوری خون
pathetism
خواب اوری مصنوعی هیپنوتیزیم
parthenocarpy
میوه اوری بدون لقاح
portfolios
اسناد بهادارجمع اوری شده
scrounging
علیق جمع اوری کردن
sewerage
شبکه جمع اوری فاضلاب
harvest home
محل جمع اوری خرمن
information bureau
مرکز جمع اوری اطلاعات
gathering pit
گودال جمع اوری فاضلاب
assemblages
جمع اوری اقلام تدارکاتی
hoarding
جمع اوری دیوار موقتی
wrangle
گرد اوری وراندن احشام
hoardings
جمع اوری دیوار موقتی
information center
مرکز جمع اوری اطلاعات
collection plan
طرح جمع اوری اخبار
QBE
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
ingross
تحریر کردن جمع اوری نیروها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com