English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
megaton جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
megatons جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
Other Matches
generals کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
general کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
low end سخت افزار یا نرم افزاری که قدرت منه نیست یا برای مبتدیان طراحی شده است
mflops یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
enhancements توسعه سخت افزاری و نرم افزاری تکمیل کردن یا به روز در اوردن یک کامپیوتر یاسیستم نرم افزاری
storage فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
megaton مگاتن
megatons مگاتن
t درمعنای ^ , یک میلیون میلیون
generic که با کل وسایل سخت افزاری و نرم افزاری یک تولید کننده سازگار باشد
crash توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashed توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashing توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashingly توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
diagnostic وسیله سخت افزاری یانرم افزاری که کمک به یافتن خطاها میکند
crashes توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
diagnostic محل و دلایل خطا نرم افزاری یا مشکل سخت افزاری
troubleshooters شخصی که مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری را رفع میکند
troubleshooter شخصی که مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری را رفع میکند
assemble قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
unrecoverable error خطای سخت افزاری یا نرم افزاری کامپیوتر که باعث آسیب برنامه میشود
assembles قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assembled قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
processor وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که قادر به تغییر داده طبق دستورات است
tune تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
diagnostics تعوابع یا آزمایشاتی که به کاربر کمک میکند خطاهای سخت افزاری یا نرم افزاری را پیداکند
tunes تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
vendor مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
vendors مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
floppies ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
safety nets وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety net وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
floppy ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy discs ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy disk ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy disks ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
OS نرم افزاری که عملیات سخت افزاری ابتدایی و سطح پایین را انجام میدهد و مدیریت فایل بدون نیاز به کاربر
equipment خطای سخت افزاری و نه نرم افزاری
kludge 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
kluge 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
empowers صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empower صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
diagnosis یافتن خطا یا کشف علامت خطا. نتایج تشخیص خطای سخت افزاری یا نرم افزاری
diagnoses یافتن خطا یا کشف علامت خطا. نتایج تشخیص خطای سخت افزاری یا نرم افزاری
language ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
languages ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
plug compatible manufacurer شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
creativeness قدرت خلاقه قدرت ابداع
Intel فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
dictatorship of proletariat اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
millions میلیون
m یک میلیون
crore ده میلیون
million میلیون
mega میلیون
countervailing power قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
megabit میلیون بیت
megabit میلیون ذره
megawatts یک میلیون وات
megabyte میلیون بایت
megawatt یک میلیون وات
megacycle یک میلیون دور
To scuffle through a job. سر به میلیون می زند
megacycle میلیون چرخه
megahertz میلیون هرتز
milliard هزار میلیون
authoritarainism نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
octillion توان هشتم میلیون
billionth یک تقسیم بر هزار میلیون
mips یک میلیون دستورالعمل درثانیه
billionths یک تقسیم بر هزار میلیون
megacycle یک میلیون دوردر دقیقه
g در معنای یک هزار میلیون
gigabyte یک هزار میلیون بابت
million instructions per second میلیون دستورالعمل در ثانیه
mb یک میلیون بایت egaByte
kilomegacycle هزار میلیون چرخه
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
f معدل یک هزارم یک میلینیوم میلیون
mhz یک میلیون سیکل در ثانیه egaHertz
parts per million [ppm] بخش در میلیون [فیزیک] [شیمی]
PB یک quadrilloion بایت چهار میلیون
hard failure نارسایی سخت افزاری خرابی سخت افزاری
m علامت اختصاری مگا به معنای یک میلیون
gigaflop یک هزار میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
gigahertz فرکانس یک هزار میلیون سیکل در ثانیه
megaflop یک میلیون عملیات ممیزشناور در ثانیه مگافلاپ
mhz اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
I wI'll give him credit for a mI'llion tomans . He is good for a mI'llion tomans . پیش من تا یک میلیون تومان محل ( اعتبار) دارد
There are ine milion book (volumes)in this library. دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
A million is 1 with 6 zeros [noughts] after it. یک میلیون عدد یک با شیش تا صفر پشتش است. [ریاضی]
radar discrimination قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
supernovas ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovae ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernova ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
vga پیشرفت سیستم نمایش گرافیکی VGA استاندارد که امکان renolation تا x پیکسل با میلیون ها رنگ میدهد
Millions saw the apple fall, but Newton was the one who asked why? میلیون ها نفر به زمین افتادن سیب را دیده بودند اما فقط نیوتون پرسید چرا؟
super- پیشرفت در سیستم نمایش گرافیکی استاندارد VGAکه renolution تا x پیکسل با میلیون ها رنگ را ممکن می سازد
WWW مجموعهای از میلیون ها وب سیلت و صفحات وب که با هم بخشی از اینترنت را تشکیل می دهند که اغلب اوقات توسط کاربر استفاده می شوند
mass storage سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
m مگابیت در ثانیه . تعداد میلیون بیتهای ارسالی در ثانیه
terabyte یک هزار گیگا بایت یا یک میلیون مگا بایت داده
implemental افزاری
hardwired سخت افزاری
software protection حفافت نرم افزاری
software security امنیت نرم افزاری
software switch گزینه نرم افزاری
microinstruction دستور سخت افزاری
software company شرکت نرم افزاری
software product محصول نرم افزاری
software house مرکز نرم افزاری
software package بسته نرم افزاری
software piracy سرقت نرم افزاری
hardware resources منابع سخت افزاری
hardware monitor مبصر سخت افزاری
hardware key کلید سخت افزاری
hardware check مقابله سخت افزاری
hard sector قطاع سخت افزاری
hard error خطای سخت افزاری
software mointor مبصر نرم افزاری
software compatible همسازی نرم افزاری
software development توسعه نرم افزاری
software house خانه نرم افزاری
software compatible سازگاری نرم افزاری
software documents مستندات نرم افزاری
knowledge نرم افزاری که دانش
hardware dependent وابستگی سخت افزاری
advanced سیستم نرم افزاری
software compatability سازگاری نرم افزاری
ACPI سیستم نرم افزاری
software system سیستم نرم افزاری
might قدرت
ability قدرت
tensions قدرت
energies قدرت
strenght قدرت
authority قدرت
commanding با قدرت
vis قدرت
vigor قدرت
energy قدرت
nerve قدرت
nerves قدرت
potency قدرت
forcing قدرت
sovereignty قدرت
forces قدرت
force قدرت
vim قدرت
abilities قدرت
zing قدرت
will power <idiom> قدرت
vigour قدرت
power قدرت
powered قدرت
strong-arm قدرت
posse قدرت
godown قدرت
tension قدرت
strengths قدرت
capability قدرت
strength قدرت
inauthoritative بی قدرت
posses قدرت
strong arm قدرت
powers قدرت
powering قدرت
power takeoff قدرت
software command language زبان فرمانی نرم افزاری
hardware description language زبان تشریع سخت افزاری
software mointor دیده بان نرم افزاری
software transportability قابلیت انتقال نرم افزاری
software encryption پنهان کردن نرم افزاری
MIDI sequencer 1-نرم افزاری که به کاربر امکان ضبط
ventura یک بسته نرم افزاری نشررومیزی و برجسته
hardware reset باز راه اندازی سخت افزاری
operational weapon جنگ افزاری که در عملیات مورداستفاده میباشد
software package بسته پیش نوشته نرم افزاری
power loss تلف قدرت
power function تابع قدرت
power factor ضریب قدرت
leverage قدرت نفوذ
power test ازمون قدرت
on در اوج قدرت
acidity قدرت اسیدی
power source منبع قدرت
puissance توان قدرت
power failure قطع قدرت
power outege قطع قدرت
sight قدرت دید
sights قدرت دید
power transmission انتقال قدرت
heaven قدرت پروردگار
superpowers ابر قدرت
superpower ابر قدرت
power supplay منبع قدرت
prepotency قدرت کامل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com