English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English Persian
to enrol [oneself] for a course خود را برای دوره ای نام نویسی کردن
Other Matches
cooling off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
to sign on برای سربازی اسم نویسی کردن
pascal زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
directives دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
directive دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
bookings نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
booking نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
setl زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است
c رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
literacy اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی
I am here for a language course من برای برای یک دوره زبان به اینجا آمدم.
pl/m زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
report program generator زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
compiles برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiling برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiled برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compile برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
for a language course برای یک دوره زبان
in the short term <adv.> برای دوره کوتاه مدت
planit زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
proms وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
prom وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
sql زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
vdl زبانی برای تعریف و معناشناسی زبانهای برنامه نویسی
authoring زبان برنامه نویسی برای نوشتن برنامههای CAL و آموزشی
machine کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
block یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
machined کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
blocked یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
machines کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
blocks یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
hypertalk زبان برنامه نویسی برای کنترل پایگاه داده Hyper Card
strudl زبان برنامه نویسی که برای طراحی وتجزیه و تحلیل ساختارهابکار می رود
provident fund وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
cooling-off periods دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
pl/m زبان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از pl/1 برای استفاده در ریزپردازنده ها
sergeanty انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول
pl/i یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای ارتباط باکامپیوترها طراحی شده است
backus naur form قرارداد ثبت شدهای که برای توضیح نحو یک زبان برنامه نویسی استفاده میشود
languages زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند
language زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند
cobol Language BusinessOriented Common یک زبان برنامه نویسی سطح بالا برای کاربردهای تجاری
instructions کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
instruction کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
gpss زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
algol یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای کدگذاری مسائل ریاضی وعددی بکار می رود
algol زبان برنامه نویسی سطح بالا با استفاده از روشهای الگوریتمی برای برنامههای کاربردی ریاضی و تکنیکی
logo زبان برنامه نویسی سطح بالا برای مقاصد آموزشی . با دستور گرافیکی که به سادگی استفاده می شوند
simscript زبان برنامه نویسی سطح بالاکه مخصوصا" برای کاربردهای شبیه سازی طراحی شده است
In the short term, it may be wiser to sacrifice profit in favour of turnover. برای دوره کوتاه مدت مصلحت دیده می شود که سود را به نفع فروش فدا دهند.
languages زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
language زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
mumps یک زبان برنامه نویسی که مخصوصا" برای بکارگیری رکوردهای پزشکی طراحی شده است System assachusetsulti-Programming
macro استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود
prolog زبان برنامه نویسی سطح بالا که ازعملیات منط قی برای هوش مصنوعی وبرنامههای بازیابی داده استفاده میکنند
dead دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت
c زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته
object oriented زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود
holocene وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
generations مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generation مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
artspeak یک زبان برنامه نویسی است برای کمک به استفاده کنندگان کم تجربه طراحی شده است
jump instruction دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
interregnums فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
DirectSound در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی
naive user شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد
lisping یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisps یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
procedural زبان برنامه نویسی سطح بالا که برنامه نویس عملیات لازم را برای بدست آوردن نتیحه وارد میکند
lisp یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisped یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
musicom یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
procedure زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography مختصر نویسی کوتاه نویسی
to register [with a body] اسم نویسی کردن [خود را معرفی کردن] [در اداره ای] [اصطلاح رسمی]
modula زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
to enroll [American English] خود را اسم نویسی کردن [ثبت نام کردن ]
to sign up قراردادی را امضا کردن [اسم نویسی کردن]
indexing استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
macroinstruction دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
enlists نام نویسی کردن
enters نام نویسی کردن
endorses پشت نویسی کردن
endorsed پشت نویسی کردن
endorse پشت نویسی کردن
endorsed فهر نویسی کردن
enlist نام نویسی کردن
endorses فهر نویسی کردن
endorsing فهر نویسی کردن
enlistment نام نویسی کردن
back پشت نویسی کردن
backs پشت نویسی کردن
endorsing پشت نویسی کردن
endorse فهر نویسی کردن
enlistments نام نویسی کردن
enlisting نام نویسی کردن
registering اسم نویسی کردن
matriculates نام نویسی کردن
matriculated نام نویسی کردن
enroll اسم نویسی کردن
matriculating نام نویسی کردن
registers اسم نویسی کردن
matriculate نام نویسی کردن
type write ماشین نویسی کردن
indorse فهر نویسی کردن
register اسم نویسی کردن
enter نام نویسی کردن
indorse پشت نویسی کردن
indorsation پشت نویسی کردن
to take notes of خلاصه نویسی کردن از
entered نام نویسی کردن
impanel نام نویسی کردن
language زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
levy in mess نام نویسی از مردمان سالم برای جنگ بسیج مردمان سالم به طور اجباری
forth نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
to register نام نویسی کردن [ثبت کردن ]
to check in نام نویسی کردن [هتل]
subscribed پذیره نویسی کردن سهام
subscribes پذیره نویسی کردن سهام
subscribing پذیره نویسی کردن سهام
subscribe پذیره نویسی کردن سهام
underwritten پذیره نویسی صادر کردن
recruitment تجدیدنیرو نام نویسی کردن
underwriting پذیره نویسی صادر کردن
underwrite پذیره نویسی صادر کردن
underwrote پذیره نویسی صادر کردن
underwrites پذیره نویسی صادر کردن
reviewing دوره کردن
encompasses دوره کردن
encompass دوره کردن
to run over دوره کردن
encompassed دوره کردن
reviewed دوره کردن
encompassing دوره کردن
review دوره کردن
reviews دوره کردن
keyword 1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
check-ins نام نویسی کردن مراسم ورود
pamphleteers جزوه نویس رساله نویسی کردن
check-in نام نویسی کردن مراسم ورود
pamphleteer جزوه نویس رساله نویسی کردن
underwrite policy بیمه نامه را فهر نویسی کردن
to enrol somebody at a school کسی را در آموزشگاه ای نام نویسی کردن
check in نام نویسی کردن مراسم ورود
hoboes دوره گردی کردن
rims دوره دار کردن
hobos دوره گردی کردن
hawked دوره گردی کردن
rim دوره دار کردن
hobo دوره گردی کردن
peddles دوره گردی کردن
peddled دوره گردی کردن
hawks دوره گردی کردن
packman دوره گردی کردن
peddle دوره گردی کردن
hawk دوره گردی کردن
to enrol somebody کسی را نام نویسی کردن [ثبت نام کردن] [درفهرست وارد کردن]
cadging اخاذی کردن دوره گردی کردن
cadged اخاذی کردن دوره گردی کردن
cadges اخاذی کردن دوره گردی کردن
cadge اخاذی کردن دوره گردی کردن
matriculate در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculates در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculating در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculated در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
recapitulating رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulated رئوس مطالب را دوره کردن
to serve one's term دوره خدمت خود را طی کردن
serve one's term دوره خدمت خود را طی کردن
recapitulates رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulate رئوس مطالب را دوره کردن
reviews تجدید نظر دوره کردن
reviewing تجدید نظر دوره کردن
to undergo training در یک دوره آموزشی شرکت کردن
reviewed تجدید نظر دوره کردن
review تجدید نظر دوره کردن
zeros پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
zero پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
zeroes پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
colporteur کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
to scramble for something هجوم کردن با عجله برای چیزی [با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
modular programming برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
autos توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
intubation فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
auto توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com