Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
mechanized data	دادههای ماشینی
Other Matches
masks	یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
mask	یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
loop pile	پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
mechanical	ماشینی
mechanic	ماشینی
mechanician	ماشینی
mechanized	ماشینی
machine made	ماشینی
machine welding	جوشکاری ماشینی
mass production	تولید ماشینی
mechanical welding	جوشکاری ماشینی
mechanized	ماشینی شده
mechanism	قطعه ماشینی
mechnical	ماشینی صنعتی
machinery steel	فولاد ماشینی
artificial intelligence	هوش ماشینی
tufted rugs	فرش ماشینی
mechanical translator	مترجم ماشینی
mechanical language	زبان ماشینی
mechanization	ماشینی کردن
mechanical production	تولید ماشینی
machine tool	ابزار ماشینی
mechanical translation	ترجمه ماشینی
automaton	ادم ماشینی
robot	ادم ماشینی
machine tools	ابزار ماشینی
power saw	اره ماشینی
lawn sprinkler	اب پاش ماشینی
factory rugs	فرش ماشینی
octane	سوخت ماشینی
manipulator	دست ماشینی
machine ringing	زنگ ماشینی
drill press vise	گیره ماشینی
robots	ادم ماشینی
automatons	ادم ماشینی
machine translation	ترجمه ماشینی
machine shop tool	ابزار ماشینی
mechanisms	قطعه ماشینی
data aggregate	دادههای متراکم
mass data	دادههای انبوه
experimental data	دادههای ازمایشی
continuous data	دادههای پیوسته
master data	دادههای اصلی
input data	دادههای اولیه
census data	دادههای سرشماری
source data	دادههای منبع
t data	دادههای ازمون
test data	دادههای ازمایشی
tidal data	دادههای کشندی
transaction data	دادههای تراکنشی
experimental data	دادههای تجربی
continuous data	دادههای متوالی
data	دادههای اماری
raw data	دادههای خام
numeric data	دادههای عددی
biographical data	دادههای زندگینامهای
objective data	دادههای عینی
objective data	دادههای واقعی
raw data	دادههای اولیه
primary inputs	دادههای اولیه
qualitative data	دادههای کیفی
quantitative data	دادههای کمی
test data	دادههای ازماینده
crosscut saw	اره گرد ماشینی
gynoid	نوع زن ادم ماشینی
agricultural mechanization	ماشینی کردن کشاورزی
automation	ماشینی شدن تولید
man machine systems	نظامهای انسانی- ماشینی
machinery castings	ریخته گری ماشینی
mechanistic theory	نظریه ماشینی نگری
machine shop	کارگاه محاسبات ماشینی
to start a car [to crank a car] [American English]	ماشینی را روشن کردن
active database	پایگاه دادههای فعال
entry	در پایگاه دادههای یا کتابخانه
transmitted data	دادههای مخابره شده
administrative data processing	پردازش دادههای اداری
transmitted data	دادههای ارسال شده
computerized data base	پایگاه دادههای کامپیوتری
contiguous data structure	ساختار دادههای همجوار
internal data representation	نمایش دادههای داخلی
input data	معلومات یا دادههای ورودی
input data translator	مترجم دادههای اولیه
market information	اطلاعات و دادههای بازار
generation data set	مجموعه دادههای تولیدی
cross sectional data	دادههای برش عرضی
winepress	ماشینی که اب انگور رامیگیرد چرخشت
clock	ماشینی که زمان را نشان میدهد
clocks	ماشینی که زمان را نشان میدهد
serviced	ماشینی راتعمیروروغن کاری کردن
service	ماشینی راتعمیروروغن کاری کردن
ingrain	فرش ماشینی دو رو و تمام پشم
droid	یک ادم ماشینی شبیه انسان
business	ماشینی که در شرکت استفاده میشود
automatons	ماشینی که کارهای انسان را میکند
barker	کارگر یا ماشینی که پوست میکند
businesses	ماشینی که در شرکت استفاده میشود
bordering machine	ماشینی که لبه لوله ها را خم میکند
automaton	ماشینی که کارهای انسان را میکند
Machine- made carpets .	فرشهای ماشینی ( غیر دستباف )
relational database management	مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
weighing machine	ترازوی ماشینی ماشین سنجش قنطارکش
saw doctor	ماشینی که با ان دندانههای اره رادرست می کنند
badge reader	ماشینی که داده را از یک نشانه مشخصات می خواند
appliances	ماشینی که به ویژه در خانه استفاده میشود
pulsator	ماشینی که الماس را از خاک جدا میکند
caloric engine	ماشینی که باهوای گرم حرکت میکند
appliance	ماشینی که به ویژه در خانه استفاده میشود
automation	افزایش تولید در اثر ماشینی شدن
rdbms	سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
record oriented database management	برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
gap	فضای بین دادههای ذخیره شده
gaps	فضای بین دادههای ذخیره شده
high level data link control	کنترل پیوند دادههای سطح بالا
hdic	کنترل پیوندی دادههای سطح بالا
row	مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rowed	مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
table oriented database management progr	برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
rows	مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
flat fuiile database management program	برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
self feeder	ماشینی که موادلازمه ازطرف خودش بدان میرسد
injection engine	ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
wright	کسی که به کارهای ماشینی و ساختن ان اشتغال دارد
wringer	ماشینی که برای چلاندن چیزی بکارمی رود
manifold writer	ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
card	ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
manifolder	ماشینی که چندین تسخه باکاغذ بر گردان بر میدارد
to have packed up [British E]	خراب بودن [دستگاهی یا ماشینی] [اصطلاح روزمره]
cards	ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
to crap out	کار نکردن [دستگاهی یا ماشینی] [اصطلاح روزمره]
to conk out	کار نکردن [دستگاهی یا ماشینی] [اصطلاح روزمره]
perforator	ماشینی که روی کاغذ سوراخها را پانج میکند
to conk out	خراب بودن [دستگاهی یا ماشینی] [اصطلاح روزمره]
to have packed up [British E]	کار نکردن [دستگاهی یا ماشینی] [اصطلاح روزمره]
to crap out	خراب بودن [دستگاهی یا ماشینی] [اصطلاح روزمره]
CNC	ماشینی که به طور خودکار توسط کامپیوتر اجرا میشود
wiretapper	جاسوس یا ماشینی که مکالمات را بطور سری ضبط میکند
DDC	ماشینی که به صورت خودکار توسط یک ماشین کار میکند
reperforator	ماشینی که نوارکاغذی را سوراخ میکند برای دریافت سیگنال
interrogation	ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
softest	خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
softer	خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
interrogations	ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
soft	خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
sub-	تعداد دادههای مربوط به یک داده در کلاس اصلی
burster	ماشینی که برای جداکردن انبوهی زا صفحات کاغذ به کار می رود
power loom	ماشین بافندگی [در بافت فرش های ماشینی از آن استفاده می شود.]
ball and socket joint	[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
cash dispensers	ماشینی که با داخل نمودن کارت مخصوص ودادن دستور لازم
pilot engine	ماشینی که راه را برای ماشین دیگر صاف و اماده میسازد
cash dispenser	ماشینی که با داخل نمودن کارت مخصوص ودادن دستور لازم
empty	فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptiest	فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptied	فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptier	فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
queues	لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
empties	فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
queue	لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
queued	لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
queueing	لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
ascii	فایل ذخیره شده حاوی دادههای به صورت کد ASCII
compacting	ماشینی که داده دیجیتال را از CDمی خواند و آن رابه حالت اصلی بر میگرداند
compacted	ماشینی که داده دیجیتال را از CDمی خواند و آن رابه حالت اصلی بر میگرداند
cam	استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
compact	ماشینی که داده دیجیتال را از CDمی خواند و آن رابه حالت اصلی بر میگرداند
compacts	ماشینی که داده دیجیتال را از CDمی خواند و آن رابه حالت اصلی بر میگرداند
cams	استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
dnc	Control Numerial Direct روش کنترل کامپیوتری وسائل ماشینی خودکار
robotics	زمینهای در هوش مصنوعی که مورد طراحی تولید و کاربردادم ماشینی است
coldest	اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
data logging	ضبط دادههای مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتند
colds	اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
collection	ایستگاهی که دادههای جمع شده را به نقط ه مرکزی ارسال میکند.
colder	اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
cold	اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
collections	ایستگاهی که دادههای جمع شده را به نقط ه مرکزی ارسال میکند.
receivers	ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
receiver	ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
reperforator	ماشینی که نوار کاغذی را سوراخ میکند ارسال کننده نوارپانچ شده متصل به هم
double	صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
doubled up	صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
doubled	صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
pair exchange sorting algorithm	نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده
master	مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
mastered	مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
masters	مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
cookie file	فایلی که حاوی دادههای فایل cookie از سایت اینترنت راه دور است
uart	Receiver UniversalAsynchronous Transmitter دستگاهی که دادههای موازی را به داده سری تبدیل میکند
test driver	برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند
fall back	دستورات و توابع دادههای موقت مخصوص که در صورت خطا یا خرابی استفاده میشود
protection	عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
grader	ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
collator	ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
dual	دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
head	دادهای که نشان داده آدرس شروع لیست دادههای ذخیره شده در حافظه است
DD/D	نرم افزاری که لیستی از نوع و حالت دادههای پایگاه داده در اختیار قرار میدهد
record	تعداد موضوعات دادههای مبوطه که در حافظه موقت نگهداری می شوند و اماده پردازش هستند
recycles	برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycling	برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycle	برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
scalar	نوع داده حاوی دادههای مجزا که قابل پیش بینی هستندو رشتهای را دنبال می کنند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com