English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
dichogamous دارای عناصر نروماده ایکه درمواقع متفاوت اماده باروری می شوند
Other Matches
dichogamic دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند
clustering مجموعهای از عناصر که در یک خط ترتیبی فاهر می شوند و یک جدول دستیابی دارند
topographic map نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
pert chart نمودار وابستگیهای داخلی عناصر کاری که نسبت به زمان سنجیده می شوند
record تعداد موضوعات دادههای مبوطه که در حافظه موقت نگهداری می شوند و اماده پردازش هستند
object program برنامه مقصد دستورالعملهایی که ازcompiler یا assemblerنتیجه شده و اماده اند تا درکامپیوتر اجرا شوند
gynandromorphous نروماده
intersex نروماده
scissored wool پشم مقراضی [پشمی که با قیچی دستی چیده شده نه با ماشین برقی لذا الیاف یک ناحیه دارای طول های متفاوت می باشند.]
ready reserve ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
arrays ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
array ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
vitrescent اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
double knotting گره دوخفتی یا دو رو [که در بعضی از فرش های تزپینی ایران بکار رفته و هر دو طرف فرش دارای پرز با نقشی متفاوت است.]
ground readiness اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
occasional licence پروانه فروش نوشابه درمواقع و جاهای معین
shifts جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
warp patterning طراحی با تار [گاه با استفاده از تارهای رنگی و یا تارهای با ظرافت متفاوت از تار جهت بوجود آمدن جلوه های متفاوت در فرش استفاده می شود.]
combatants یکان رزمنده عناصر رزمنده عناصر درگیردر جنگ
combatant یکان رزمنده عناصر رزمنده عناصر درگیردر جنگ
display board تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
manned اماده به جنگ جنگ افزار حاضر به تیر دارای خدمه
apostrophe درمواقع حذف حرف یا بخشی ازکلمه مثل s"it که دراصل is itبوده است
apostrophes درمواقع حذف حرف یا بخشی ازکلمه مثل s"it که دراصل is itبوده است
optical فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
spandrel لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
saddle bag خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
fruition باروری
fecundity باروری
fertility باروری
productivity باروری
subsidy مالیات فوق العادهای که درمواقع اضطرار و برای امورمهم و غیر مترقبه مملکتی اخذ میشود
fertility rate نرخ باروری
fertilizable قابل باروری
productivity حاصلخیزی باروری
supercritical حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
on guard اماده توپگیری اماده برای توگیری
autogamous مربوط به لقاح یا باروری گل بوسیله گرده خودش
teleutospore هاگ کامل وبالغ قارچ در اخر دوره باروری
rhythm method روش تنظیم خانواده از راه شناخت دوران باروری زن
sequential داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند
overlays بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
overlay بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
trafficked نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
overlaying بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
trafficking نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffic نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffics نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
continuously set vector عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی
activities روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
activity روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
routines توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routine توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routinely توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
batch processing سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
stack ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacked ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacks ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
ended حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ends حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
detect سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
end حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
detects سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detecting سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detected سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
Nomatic rugs قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
Turkaman rugs فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
causeways جاده ایکه از کف زمین بلندتراست
causeway جاده ایکه از کف زمین بلندتراست
saturated colour که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
vdt ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
VDUs ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
VDU ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
ramp alert اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
rock gardens باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
wrongshipped محموله ایکه اشتباها" ارسال شده
By an inconceivable trick( trickery) . با حقه ایکه عقل جن هم به آن نمی رسد
rock garden باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
aperture اندازه دهانه ایکه از ان نور عبورکند
apertures اندازه دهانه ایکه از ان نور عبورکند
vat dyeing رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
penstock لوله ایکه اب تحت فشار را به توربین میرساند
discount house موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
blanket policy بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
winterize اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
away متفاوت
other than متفاوت
different متفاوت
odd and ends متفاوت
keloid برامدگی ایکه درمحل التیام زخم پدید می اید
halucinogenic مواد مخدره ایکه ایجاد اوهام وهذیان میکند
re-routing ارسال در یک متفاوت
unlike signs علامتهای متفاوت
differebtial settlements نشستهای متفاوت
differentiated products کالاهای متفاوت
continuous tone نقطههای متفاوت
re-routes ارسال در یک متفاوت
others متفاوت دیگری
other متفاوت دیگری
re route ارسال در یک متفاوت
re-route ارسال در یک متفاوت
re-routed ارسال در یک متفاوت
jaywalker پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
jaywalkers پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
compressor برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
delays وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
delaying وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
jet diffusion basin حوضچه ایکه در اثر پخش فورانی انرژی را کاهش میدهد
delay وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
compressors برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
warning order دستور اماده باش اعلام اماده باش
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
enclaves ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
acronyms کلمه ایکه از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد
observation pipe لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
splint نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
enclave ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
far cry <idiom> چیزی کاملا متفاوت
outsize اندازه متفاوت با عادی
a whole new ball game <idiom> یک ماجرای کاملا متفاوت
change متفاوت ساختن چیزی
changed متفاوت ساختن چیزی
changes متفاوت ساختن چیزی
changing متفاوت ساختن چیزی
another kettle of fish <idiom> کاملا متفاوت از دیگری
self fertility خود باروری حاصلخیزی خود بخود
ranged تغییر کردن یا متفاوت بودن
alien متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
aliens متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
as different as chalk and cheese <idiom> مثل فیل و فنجان [متفاوت]
range تغییر کردن یا متفاوت بودن
exceptional متفاوت ونه مثل همیشه
as different as chalk and cheese <idiom> مثل آسمان و ریسمان [متفاوت]
ranges تغییر کردن یا متفاوت بودن
differently بطریق دیگر بطور متفاوت
ingredient عناصر
ingredients عناصر
laager هلی کوپتر در حال اماده باش جلو هلی کوپتر اماده
anti knock ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
clinched نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
crossfertilize پیوستن دونوع متفاوت از طریق لقاح
uniquely آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
unique آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
special آنچه متفاوت یا غیر عادی است
swim against the tide/current <idiom> کاری متفاوت از دیگران انجام دادن
combo box ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
job elements عناصر شغلی
meteorological data عناصر هواسنجی
essential elements عناصر ضروری
column head عناصر سرستون
transmutation تبدیل عناصر
firing data عناصر تیر
representative elements عناصر نماینده
gft setting عناصر خط کش تیر
target indications عناصر هدف
known data عناصر معلوم
known data عناصر تیرمعلوم
clemency اعتدال عناصر
intelligence data عناصر اطلاعات
minor elements عناصر فرعی
minor elements عناصر جزئی
trace elements عناصر کمیاب
orbital element عناصر مداری
combat , elements عناصر رزمی
cantilever elements عناصر کنسولی
conversion of data تبدیل عناصر
data element عناصر اطلاعات
component operation عناصر عملیاتی
bubble sort روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
point set curve منحنی ایکه توسط یک سری ازپاره خطهای ترسیم شده میان نقاط تعریف میشود
weighted bit هر بیت با مقدار متفاوت بسته به محل آن در کلمه
to try something completely new <idiom> چیزی [روشی ] کاملا متفاوت امتحان کردن
elemental مربوط به عناصر ابتدائی
basic data عناصر تیر اولیه
firing data عناصر مربوط به تیراندازی
constituent elements of crime عناصر متشکله جرم
data سوابق عناصر داده ها
essential elements of information عناصر اصلی اخبار
force augmentation عناصر تقویتی یکان
interrupted [عناصر معماری منقطع]
head عناصر اولیه ستون
periocic table جدول تناوبی عناصر
chart data عناصر تیر نقشهای
combat , elements عناصر درگیر در رزم
transition series گروه عناصر واسطه
antisurface ضد عناصر سطحی شناوردشمن
treadway پل برای عناصر پیاده
inner transition elements عناصر واسطه داخلی
row 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
rows 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
rowed 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
1 and 2 are poles apart. <idiom> ۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند [بسیار متفاوت هستند] .
discriminating tariff شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
computing sight وسیله محاسبه عناصر تیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com