Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (38 milliseconds)
English
Persian
criss-cross
دارای نقش چلیپایی کردن
criss-crossed
دارای نقش چلیپایی کردن
criss-crosses
دارای نقش چلیپایی کردن
criss-crossing
دارای نقش چلیپایی کردن
Other Matches
criss-crossed
چلیپایی کردن
criss-crossing
چلیپایی کردن
criss-crosses
چلیپایی کردن
criss-cross
چلیپایی کردن
figure eight fake
ارایش کردن طنابهای ناو به صورت چلیپایی
cruciferous
چلیپایی
trigonous
چلیپایی
crossed
چلیپایی
crutched
چلیپایی
crossover
چلیپایی
cross aisal
راهروی چلیپایی
cross country mill
نورد چلیپایی
weaving
همبری چلیپایی
cross peaks
پیکهای چلیپایی
cross wise
چلیپایی ضربدری
cruciate
رنجیده چلیپایی
crucifer
گیاه چلیپایی
t square
خطکش چلیپایی
cross country mobility
قابلیت حرکت چلیپایی
pectoral cross
چلیپایی روی سینه
off diagonal cross peaks
پیکهای چلیپایی خارج از قطر
st.g's cross
چلیپایی که ازدوخطقرمزدرست شده باشد
ox frame
قابی که گوشههای چلیپایی دارد
gammadion
چلیپایی که برانتهای هریک ازچهارخطان ازطرف حرکت عقربه ساعت رس
personate
خودرا بجای دیگری قلمداد کردن دارای شخصیت کردن
grated
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
curb
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbed
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbing
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
grate
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grates
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
curbs
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
thread
دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
militarize
جنگ طلب کردن دارای روح نظامی کردن
threads
دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
incorporates
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
incorporate
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
incorporating
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
edge
: دارای لبه تیز کردن تحریک کردن
reman
دارای نفرات تازه کردن مردانگی کردن
edges
: دارای لبه تیز کردن تحریک کردن
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
inflaming
دارای اماس کردن ملتهب کردن
catalyze
دارای اثرمجاورتی کردن تسریع کردن
fortify
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortifying
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
furnishes
دارای اثاثه کردن مجهز کردن
furnishing
دارای اثاثه کردن مجهز کردن
fortifies
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
furnish
دارای اثاثه کردن مجهز کردن
inflame
دارای اماس کردن ملتهب کردن
inflames
دارای اماس کردن ملتهب کردن
innervate
دارای پی کردن
personifying
دارای شخصیت کردن
personify
دارای شخصیت کردن
personifies
دارای شخصیت کردن
tinkling
دارای طنین کردن
index
:دارای فهرست کردن
indexed
:دارای فهرست کردن
indexes
:دارای فهرست کردن
personalize
دارای شخصیت کردن
tinkles
دارای طنین کردن
tinkled
دارای طنین کردن
embrasures
دارای منفذ کردن
embrasure
دارای منفذ کردن
nitrogenize
دارای نیتروژن کردن
fluoridate
دارای فلورید کردن
populating
دارای جمعیت کردن
varnishing
دارای فاهرخوب کردن
systemize
دارای همست کردن
personified
دارای شخصیت کردن
tinkle
دارای طنین کردن
bodies
دارای جسم کردن
populates
دارای جمعیت کردن
nationalize
دارای ملیت کردن
vallum
دارای استحکامات کردن
nationalising
دارای ملیت کردن
substantivize
دارای ماهیت کردن
nationalises
دارای ملیت کردن
insoul
دارای روح کردن
populate
دارای جمعیت کردن
varnish
دارای فاهرخوب کردن
nationalizing
دارای ملیت کردن
hydrogenate
دارای هیدروژن کردن
hydroxylate
دارای هیدروکسیل کردن
vitaminize
دارای ویتامین کردن
tooth
دارای دندان کردن
nationalizes
دارای ملیت کردن
body
دارای جسم کردن
nationalised
دارای ملیت کردن
castellate
دارای استحکامات کردن
varnishes
دارای فاهرخوب کردن
transistorize
دارای ترانسیتور کردن
varnished
دارای فاهرخوب کردن
potentialize
دارای استعداد کردن
crenellate
دارای کنگره کردن
crenelate
دارای کنگره کردن
rampart
دارای استحکامات کردن
zigzag
دارای پیچ و خم کردن
gifts
دارای استعداد کردن
gift
دارای استعداد کردن
whipstitch
دارای مرز کردن
ensoul
دارای روح کردن
zigzagged
دارای پیچ و خم کردن
zigzagging
دارای پیچ و خم کردن
freckle
خال دارای کک مک کردن
zigzags
دارای پیچ و خم کردن
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
prong
دارای چنگک یا چنگال کردن
rehabilitate
دارای امتیازات اولیه کردن
rehabilitated
دارای امتیازات اولیه کردن
rehabilitates
دارای امتیازات اولیه کردن
reengine
دارای موتور تازه کردن
rehabilitating
دارای امتیازات اولیه کردن
bedevilling
دارای روح شیطانی کردن
tongues
گفتن دارای زبانه کردن
hyphenate
بوسیله خط دارای فاصله کردن
sanitate
دارای لوازم بهداشتی کردن
bedevil
دارای روح شیطانی کردن
to p a thing person with athing
کسی را دارای چیزی کردن
wig
دارای گیس مصنوعی کردن
wigs
دارای گیس مصنوعی کردن
ravines
دارای دره تنگ کردن
granulate
دارای ذرات ریز کردن
bedevilled
دارای روح شیطانی کردن
ravine
دارای دره تنگ کردن
to p a thing for a person
کسی را دارای چیزی کردن
methodize
دارای روش یاقاعدهای کردن
flyspeck
دارای لکه مگس کردن
bedevils
دارای روح شیطانی کردن
panes
دارای جام شیشه کردن
pane
دارای جام شیشه کردن
fulcrum
دارای نقطه اتکاء کردن
tat
دارای حاشیه توری کردن
prongs
دارای چنگک یا چنگال کردن
bells
دارای زنگ کردن کم کم پهن شدن
substantialize
دارای وجود خارجی کردن یاشدن
russify
دارای عقاید وتمایلات روسی کردن
woofs
پارچه کتانی دارای پود کردن
woof
پارچه کتانی دارای پود کردن
motivating
تهییج کردن دارای انگیزه شده
motivates
تهییج کردن دارای انگیزه شده
masterminds
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
motivate
تهییج کردن دارای انگیزه شده
mastermind
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
bell
دارای زنگ کردن کم کم پهن شدن
retrench
دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
masterminded
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
shoe
دارای کفش کردن نعل زدن به
motivated
تهییج کردن دارای انگیزه شده
shoeing
دارای کفش کردن نعل زدن به
shoes
دارای کفش کردن نعل زدن به
masterminding
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
systemmatize
دارای روش یاقاعده کردن اسلوب دادن
systematize
دارای روش یا قاعده کردن اسلوب دادن به
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
to piss off the wrong people
<idiom>
آدمهای دارای نفوذ و قدرت زیاد را عصبانی کردن
tackles
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackled
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackle
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackling
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
opalite
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
air condition
دارای دستگاه تهویه کردن تهویه کردن
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
choke bore
روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
dovetailing
کام و زبانه دم فاختهای دارای کام وزبانه دم کبوتری جفت کردن
dovetail
کام و زبانه دم فاختهای دارای کام وزبانه دم کبوتری جفت کردن
dovetails
کام و زبانه دم فاختهای دارای کام وزبانه دم کبوتری جفت کردن
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
incrust
با قشر و پوست پوشاندن دارای پوشش سخت کردن قشر تشکیل دادن
tool
دارای ابزار کردن بصورت ابزار دراوردن
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
frets
دارای نقشههای پیچ در پیچ کردن
fret
دارای نقشههای پیچ در پیچ کردن
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
corn-effect
ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
bilabiate
دارای دو لب
iodic
دارای ید
three-legged
دارای سه پا
odoriferous
دارای بو
fraught with
دارای
footy
دارای پا
glochidiate
دارای مو
trilinear
دارای سه خط
three legged
دارای سه پا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com