English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
clamp در قید گذاشتن ترمینال
clamped در قید گذاشتن ترمینال
clamping در قید گذاشتن ترمینال
clamps در قید گذاشتن ترمینال
Other Matches
virtual مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود
teleprinters واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinter واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
lay off <idiom> به حال خود گذاشتن ،تنها گذاشتن
lid کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
run into <idiom> اثر گذاشتن ،تاثیر گذاشتن بر
lids کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
To leave behinde. جا گذاشتن ( بجا گذاشتن )
to leave someone in the lurch کسیرا در گرفتاری گذاشتن کسیرا کاشتن یا جا گذاشتن
line terminal ترمینال خط
battery bus ترمینال
binding screw ترمینال
terminal ترمینال
terminals ترمینال
ro terminal ترمینال- RO
grip ترمینال
grips ترمینال
gripping ترمینال
bus terminal ترمینال
pole post clamp ترمینال
gripped ترمینال
data terminal ترمینال داده
input terminal ترمینال اولیه
input terminal ترمینال ورودی
grid terminal ترمینال شبکه
remote terminal ترمینال دوردست
grid clip ترمینال شبکه
grid cap ترمینال شبکه
graphics terminal ترمینال گرافیکی
intelligent terminal ترمینال هوشمند
intermediate terminal ترمینال میانی
filament terminal ترمینال فیلامان
primery terminal ترمینال اولیه
collector terminal ترمینال کلکتور
clamp bolt پیچ ترمینال
smart terminal ترمینال هوشمند
earth terminal ترمینال زمین
battery terminal ترمینال باطری
display terminal ترمینال نمایش
air terminals ترمینال هوایی
dumb terminal ترمینال گنگ
local terminal ترمینال محلی
graphical terminal ترمینال گرافیکی
holders ترمینال سرپیچ
holder ترمینال سرپیچ
video terminal ترمینال تصویری
tv terminal ترمینال تلویزیونی
junction boxes جعبه ترمینال
junction box جعبه ترمینال
transformer terminal ترمینال ترانسفورماتور
Where is the terminus? ترمینال کجاست؟
terminal voltage ولتاژ ترمینال
air terminal ترمینال هوایی
terminal board تخته ترمینال
terminal box جعبه ترمینال
terminal stand پایه ترمینال
dial up terminal ترمینال شماره گیری
user's terminal ترمینال استفاده کننده
point of sale terminal ترمینال فروش اطلاعات
dte وسیله ترمینال داده
vdt ترمینال نمایش بصری
video display terminal ترمینال نمایش تصویری
visual display terminal ترمینال نمایش بصری
barrel وفیفه هدایت در یک ترمینال
barrels وفیفه هدایت در یک ترمینال
remote terminal ترمینال راه دور
data terminal ready امادگی ترمینال داده
clippings ترمینال باطری بست
data terminal equipment تجهیزات ترمینال داده
clip ترمینال باطری بست
cursive scanning پیمایش با یک ترمینال ویدئویی
clipped ترمینال باطری بست
clips ترمینال باطری بست
alphanumeric display terminal ترمینال نمایش الفبا عددی
anode ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
anodes ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
journals گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
journal گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
programmable terminal ترمینال قابل برنامه ریزی
cathodes ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
dumb terminal پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند
cathode ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
drain یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
drained یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
satellite ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
satellites ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
draining یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
drains یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
smart ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
dtr Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
enter وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
entered وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
enters وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
attentions کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
site poll قرار دادن تمام ترمینال ها یا وسایل در یک محل
smarted ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smarts ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smarting ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smartest ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smarter ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
attention کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
slaving ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
slaves ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
pedestals میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
slave ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
pedestal میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
user programmable terminal ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
slaved ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
locals وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
local وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
interactive ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
status سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال
cybercafe شرکتی که حاوی چند ترمینال متوسط به اینترنت است
operate ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
operated ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
graphic display یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
operates ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
multi terminal system سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
ring نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند
overhead مدت زمان کامپیوتر برای فراخوانی و بررسی هر ترمینال شبکه
jobs ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
ro ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش را می پذیرد , وارسال نمیکند
key مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
workstation محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و..
workstations محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و..
job ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
blast through alphanumerics حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند
vdt Terminal Display Video ترمینال نمایش ویدئویی پایانه نمایشگر
logs بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده .
local area network شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
log بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده .
server کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی
inquiry کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
inquiries کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
communication ترمینال یا مودمی که قادر به ذخیره سازی داده ارسال شده است
interfaces کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
ccp نرم افزاری که واسط بین ترمینال کاربر و Bios سیستم است
interface کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
packet کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
packets کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
feep صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
calling سیگنالی برای جلب توجه مردم از ترمینال یا یک وسیله به کامپوتر اصلی
job استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
jobs استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
notepads بخشی از صفحه نمایش برای ذخیره اطلاعات حتی وقتی ترمینال قط ع است
notepad بخشی از صفحه نمایش برای ذخیره اطلاعات حتی وقتی ترمینال قط ع است
X. استاندارد CCITT که ارتباط بین ترمینال و شبکه تنظیم بسته برقرار میکند
home روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
homes روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
down line processor پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
alphageometric که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند
repetitive stress injury دردی دربازو کسی که عملی را چندین بارانجام دهد مثل وقتی که ترمینال کامپیوترکارمیکند
format قالب فرم خالی یا صفحه مکرر ذخیره شده در یک ترمینال تا مکررا ارسال شود
stroke writer ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
formats قالب فرم خالی یا صفحه مکرر ذخیره شده در یک ترمینال تا مکررا ارسال شود
repetitive strain injury دردی دربازو کسی که عملی را چندین بارانجام دهد مثل وقتی که ترمینال کامپیوترکارمیکند
client یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد
clients یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد
clusters تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
VT terminal emulation استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
interface استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
interfaces استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
cluster تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
electronics استانداردی که سیگنالهای واسط رامعرفی میکند. نرخ ارسال و نیرو برای اتصال ترمینال ها به مودم ها
cluster bombs تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster bomb تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
end ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
ended ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
asynchronous اتصال یک ترمینال که به یک وسیله دیگر متصل است به طوری که این دو نیاز نیست هم سان باشند
ends ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
transistors هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
transistor هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
dropped محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
timeout 1-تابع خروج روی ترمینال -On line وقتی هیچ دادهای وارد نشود.2-مدت زمان یک عمل
dropping محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drops محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
standalone ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد
electronic سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
nak کد کنترل انتقال بین المللی که توسط یک ترمینال گیرنده برگردانده شده است AknowledgeCharacter Negativeکاراکتر تصدیق منفی
eia استانداردی که سیگنالهای واسط را تعریف میکند و نیز نرخ ارسال و قدرتی که برای ارتباط ترمینال به مودم ها به کار می رود
pos سیستمی که از ترمینال کامپیوتری در سایت نقط ه فروش برای ارسال الکترونیکی یا کترول مشابه به قیمت گذاری محصول و... استفاده میکند
communication مجموعهای از وسایل مانند ترمینال ها وچاپگر ها که توسط یک کامپیوتر مرکزی به هم وصل هستند و اجازه ارسال سریع و ساده داده می دهند
epos سیستمی که از یک ترمینال کامپیوتر به عنوان سایت فروش برای محصولهای الکتریکی یا کنترل انبار و نیز مشخصات محصول به کارمی رود
slaving کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
analogue یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
echoes هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
polarities بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
polarity بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
slaved کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slave کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaves کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
echoed هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
analogues یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
receives ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
receive ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
locals آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com