Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
optical
دیسکهای نوری
Search result with all words
dye polymer recording
در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
Other Matches
multisession compatible
که میتواند دیسکهای photo CD یا دیسکهای دگر را بخواند که در مراحل مختلف ایجاد شده اند
magneto optical disc
دیسک نوری که در وسیله ضبط مغناطیسی- نوری به کار می رود
wands
دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
wand
دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
fibre optics
لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
optical character recognition
تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
cladding
واسطه شفافی که هسته یک فیبر نوری را احاطه میکند دومین لایه واحد فیبر نوری
ocr
فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری
optical
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
modes
قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
mode
قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
packs
تعداد دیسکهای مغناطیسی ثابت یا متغیر
pack
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
pack
تعداد دیسکهای مغناطیسی ثابت یا متغیر
track per inch
مقیاسی از تراکم ذخیره دیسکهای مغناطیسی
packs
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
double
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
doubled up
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
doubled
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
installs
امکان نرم افزاری که کد برنامه را از دیسکهای توزیع شده روی دیسک سخت کامپیوتر منتقل میکند و برنامه را تشخیص میدهد
installing
امکان نرم افزاری که کد برنامه را از دیسکهای توزیع شده روی دیسک سخت کامپیوتر منتقل میکند و برنامه را تشخیص میدهد
install
امکان نرم افزاری که کد برنامه را از دیسکهای توزیع شده روی دیسک سخت کامپیوتر منتقل میکند و برنامه را تشخیص میدهد
cleaned
فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
cleanest
فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
cleans
فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
clean
فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
FEDS
سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک در درایوهای دیسک سخت
fix
سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
fixes
سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
photic
نوری
optic
نوری
optical
نوری
dimness
کم نوری
light switch
گزینه نوری
light output ratio of a fitting
راندمان نوری
electric arc
قوس نوری
light microscopy
میکروسکپ نوری
optical antipode
همپار نوری
fiber optics
فیبر نوری
optical activity
فعالیت نوری
wands
قلم نوری
fiber optics
الیاف نوری
optical density
چگالی نوری
optic fibre
فیبر نوری
photodecomposition
تجزیه نوری
wand
قلم نوری
light ralay
رله نوری
light pen
قلم نوری
light pens
قلم نوری
light wave
موج نوری
light sensitive
با حساسیت نوری
optical character
دخشه نوری
light-years
سال نوری
luminous sensitivity
حساسیت نوری
light-year
سال نوری
optical character
کاراکتر نوری
light gun
تفنگ نوری
optical communications
ارتباطات نوری
optical disk
دیسک نوری
optical rotation
چرخش نوری
photic zone
نوار نوری
optically active
فعال نوری
optical stability
پایداری نوری
optical scanning
پیمایش نوری
optical scanner
پیمایشگر نوری
optical scanner
پوینده نوری
luminous flux
شار نوری
photism
توهم نوری
photo electron
الکترون نوری
photo excitation
برانگیختگی نوری
spectral line
خط طیف نوری
photophone
تلفن نوری
photoperiodism
واکنش نوری
photoelectric
نوری وبرقی
photostatic
ایستا نوری
photo plotter
رسام نوری
photopolymer
بسپار نوری
photo luminescence
لومینسانس نوری
optical resonance
همنوایی نوری
photodissociation
تفکیک نوری
optical resolution
تفکیک نوری
optical lens
عدسی نوری
optical isomerism
ایزومری نوری
optical isomerism
همپاری نوری
optical isomer
همپار نوری
optical isomer
ایزومر نوری
optical memory
حافظه نوری
photo optic memory
حافظه نوری
optical mark reader
علامتخوان نوری
optical printer
چاپگر نوری
optical pyrometry
تف سنجی نوری
optical fiber
فیبر نوری
light year
سال نوری
macrometer
مسافت یاب نوری
light induction
القاء تحریک نوری
static luminous sensitivity
حساسیت نوری استاتیک
spectral line
نوار طیف نوری
photokymograph
جنبش نگار نوری
photovoltaic
قدرت زای نوری
optical gonimeter
زاویه یاب نوری
optical mark reader
علامت نوری خوان
optical resonator
تشدید کننده نوری
optical character reader
دخشه خوان نوری
go to school
خواننده میله نوری
optical rotatory dispersion
پاشندگی چرخش نوری
optical rotatory power
قدرت چرخش نوری
optical recognition device
دستگاه تشخیص نوری
optical purity
درجه خلوص نوری
optical page reader
صفحه نوری خوان
ocr
شناخت کاراکتر نوری
ocr
تشخیص کاراکترهای نوری
optical mark reader
علامت خوان نوری
mutarotation
تغییر چرخش نوری
optical mark reader
نشان خوان نوری
optical measuring system
سیستم سنجش نوری
light emitting diode
دیود ناشر نوری
flash ranging
مسافت یابی نوری
optical
استفاده از کابل نوری
dynamic luminous sensitivity
حساسیت نوری دینامیک
fibre
فیبر نوری با قط ر بسیار کم
optical laser disk
دیسک لیزری نوری
fiber
فیبر نوری با قط ر بسیار کم
arc machining
جوشکاری قوس نوری
fibre optic cable
کابل فیبر نوری
fibres
فیبر نوری با قط ر بسیار کم
optical
خواننده میله نوری
welding arc voltage
ولتاژ قوس نوری جوشکاری
low voltage arc
قوس نوری فشار ضعیف
open arc welding
جوشکاری قوس نوری باز
high field emmission arc
قوس نوری فشار قوی
resistance arc furnace
کوره مقاومتی قوس نوری
fully
از قبیل هر قطعه نوری یا نهانی
image arc furnace
کوره قوس نوری غیرمستقیم
combines
سیستم تشخیص حروف نوری کارا
ocr
Recognition OpticalCharacter تشخیص نوری دخشه
combine
سیستم تشخیص حروف نوری کارا
bar graphics
وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
optical
سیستم ارتباطی با استفاده از فیبر نوری
combining
سیستم تشخیص حروف نوری کارا
omr
تشخیص علامت نوری Recognition ark
bar code
وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
optical
وسیله نوری که از بار کد داده را می خواند
CSM
سیستم تشخیص حرف نوری کارا
cable
اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
twinkle box
دستگاه ورودی شامل حس کنندههای نوری
bar codes
وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
cabled
اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
eraseble optical disk drive
دیسک گردان نوری پاک شدنی
speed
نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
houselights
نوری که در تماشاخانه بالای سر تماشاچیان را روشن میکند
speeding
نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
high frequency stabilized arc
قوس نوری تثبیت شده ی فرکانس بالا
recognition
فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
speeds
نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
flash ranging location
تعیین محل هدفها با مسافت یابی نوری
phototypesetter
حروف چینی نوری حروفچین تصویری تصویرپرداز
bundles
تعدادی فیبر نوری که کنار هم جمع شده اند
bundling
تعدادی فیبر نوری که کنار هم جمع شده اند
magneto optical recording
رسانه ذخیره سازی که از دیسک نوری استفاده میکند
bundle
تعدادی فیبر نوری که کنار هم جمع شده اند
generations
کامپیوتری که به جای دریچه نوری از ترانزیستور استفاده میکند
generation
کامپیوتری که به جای دریچه نوری از ترانزیستور استفاده میکند
reading wand
دستگاهی که نشان ها و کدهارا به صورت نوری درک میکند
orom
Only Read Optical حافظه فقط خواندنی نوری emory
omr
را با علامت خوان نوری تشخیص میدهد و وارد کامپیوتر میکند
persec
واحد طول در مقیاس کیهانی معادل 262/3 سال نوری
response
فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
sensor
وسیله نوری الکتریکی که با توجه به میزان نور سیگنال تولید میکند
indicator
نوری که برای اخطار دادن یا بیان وضعیت یک قطعه به کار می رود
responses
فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
optical
اشبعه لیزر و سایر منابع نور برای داده به صورت پاسهای نوری
optical
قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند
graphics
قلم نوری با دقت بالا برای رسم روی صفحه نمایش گرافیکی
backgrounds
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
electronic
قلم یا عصای نوری قلمی که برای رسم روی جدول گرافیکی به کارمی رود
fibres
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibre
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
resolving power
اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
background
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
optical
شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
fiber
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
optical
اتصال بین دو وسیله که امکان انتقال داده به کمک سیگنالهای نوری را فراهم میکند.
aiming symbol
ی که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
aiming field
نشانهای که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
wand
دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
holographic image
[ذخیره داده به صورت تصویری که بعدا توسط بانکی از خانه های نوری و لیزر خوانده میشود.]
wands
دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
scanner
وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
scanners
وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
material dispersion
پراکنده شدن پالس نورانی درداخل یک فیبر نوری در نتیجه طول موجهای مختلف ساطع شده از یک منبع
fibre optics
لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
writes
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان نوشتن به همراه چندین عمل خواندن روی فایل میدهد
collimate
تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
write
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان نوشتن به همراه چندین عمل خواندن روی فایل میدهد
write
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان یک عمل نوشتن به همراه چندعمل خوا ندن روی فایل می دهد
wavelength division multiplexing
روش افزایش گنجایش داده روی فیبرنوری بوسیله ارسال چندین سیگنال نوری با طول موج مختلف در یک فیبر
writes
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان یک عمل نوشتن به همراه چندعمل خوا ندن روی فایل می دهد
fiber
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com