Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (12 milliseconds)
English
Persian
insurance stockage
ذخیره اطمینان
Search result with all words
align
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
aligned
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
aligning
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
aligns
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
drive
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
refresh
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshed
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshes
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
Other Matches
confident test
ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
reliability
اطمینان قابلیت اطمینان
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
CD
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CDs
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
interior label
برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی
volume
کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
volumes
کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
storage
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
mass storage
وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
mail box
فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
high
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highest
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
permanent
فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
highs
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
volatile memory
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
mailboxes
فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mailbox
فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
reservoirs
سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
reservoir
سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
read
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
softest
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
soft
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
reads
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
softer
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
bubble memory
روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
macbinary
سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند
RLL encoding
روش سریع وکارای ذخیره داده روی دیسک که تغییرات در اجرای بیتهای داده ذخیره می شوند
fifo
روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
databank
1-حجم بزرگی از داده که به صورت ساخت یافته ذخیره شده است . 2-رکوردهای شخصی که در کامپیوتر ذخیره شده اند
downloadable
نوشتاری که در دیسک ذخیره شده است و قابل ارسال به چاپگر است و نیز ذخیره شدنی در RAM یا حافظه موقت
prodos
سیستم عامل II APPLE که برای حمایت دستگاههای ذخیره انبوه و دستگاههای ذخیره فلاپی دیسک طراحی شده است
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
registering
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registers
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
swaps
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swap
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopping
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
stack
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
circulating
چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
balanced mobilization
بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
documented
نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
documenting
نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
document
نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
instable
بی اطمینان
trustingly
با اطمینان
confidences
اطمینان
trusted
اطمینان
trusts
اطمینان
trust
اطمینان
affiance
اطمینان
certainty
اطمینان
certitude
اطمینان
assuredness
اطمینان
safety
اطمینان
certes
اطمینان
assurances
اطمینان
assurance
اطمینان
fideism
اطمینان
surety
اطمینان
sureties
اطمینان
confidence
اطمینان
confidence limit
حد اطمینان
security
اطمینان
certainties
اطمینان
dimmed
نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
dims
نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
dim
نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
mail server
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
run length limited encoding
روش سریع و کارای ذخیره سازی داده روی دیسک که تغییرات روی بیتهای داده ذخیره می شوند
reputable
قابل اطمینان
valid
قابل اطمینان
insuring
اطمینان یافتن
overconfidence
اطمینان بیش از حد
ensures
اطمینان یافتن
reliable
قابل اطمینان
confide
اطمینان کردن
confided
اطمینان کردن
confides
اطمینان کردن
ensuring
اطمینان یافتن
insures
اطمینان یافتن
safety valve
دریچه اطمینان
trusty
اطمینان بخش
reassurances
اطمینان افرینی
safety lamp
چراغ اطمینان
trustful
معتمد اطمینان
quality assurance
اطمینان از کیفیت
reassurances
اطمینان مجدد
safety hook
قلاب اطمینان
play up
اطمینان دادن به
safety glass
شیشه اطمینان
safety fuse
فیوز اطمینان
safety plug
پولک اطمینان
relief valve
شیر اطمینان
safe valve
دریچه اطمینان
solids
قابل اطمینان
solid
قابل اطمینان
reassurance
اطمینان افرینی
reassurance
اطمینان مجدد
safety belt
کمربند اطمینان
positiveness
قطعیت اطمینان
dependability
قابلیت اطمینان
uncertainties
عدم اطمینان
uncertainty
عدم اطمینان
safety belts
کمربند اطمینان
fiducial interval
فاصله اطمینان
figure on
اطمینان داشتن
confidence interval
فاصله اطمینان
confidence coefficicent
ضریب اطمینان
confidence belt
کمربند اطمینان
coefficient of safety
ضریب اطمینان
factor of safety
عامل اطمینان
liable
قابل اطمینان
cretain
تاحدی اطمینان
fire escapes
پلکان اطمینان
fire escape
پلکان اطمینان
reliability
قابلیت اطمینان
failure safety
قابلیت اطمینان
coniviction
عقیده اطمینان
confidence limits
حدود اطمینان
assuring
اطمینان دادن
assures
اطمینان دادن
assure
اطمینان دادن
confidence level
درجه اطمینان
factor of safety
ضریب اطمینان
sicker
قابل اطمینان
ensured
اطمینان یافتن
assurer
اطمینان دهنده
assurance factor
ضریب اطمینان
reliability
قابلیت اطمینان
interval confidence
فاصله اطمینان
interval confidence
دامنه اطمینان
accredits
اطمینان کردن
assurable
قابل اطمینان
aplomb
اطمینان بخود
accredit
اطمینان کردن
level of confidence
سطح اطمینان
accrediting
اطمینان کردن
assuror
اطمینان دهنده
truster
اطمینان کننده
confidingly
از روی اطمینان
i'll warrant
اطمینان میدهم
dependable
قابلیت اطمینان
safety-valve
دریچه اطمینان
unreliability
عدم اطمینان
unpromising
غیرقابل اطمینان
bleeder valve
شیر اطمینان
reliability
قابل اطمینان
ensure
اطمینان یافتن
safety-valves
دریچه اطمینان
limits of confidence
حدود اطمینان
storage
فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
trust
اطمینان پشت گرمی
trusted
اطمینان پشت گرمی
trusts
اطمینان پشت گرمی
area of uncertainity
منطقه عدم اطمینان
checks
اطمینان از صحت چیزی
checked
اطمینان از صحت چیزی
check
اطمینان از صحت چیزی
fiduciary
اطمینان بخش ثقه
reasure
دوباره اطمینان یا قوت
trusty
موتمن مورد اطمینان
safe yield
بده قابل اطمینان
persuasions
اطمینان عقیده دینی
safest
صحیح اطمینان بخش
persuasion
اطمینان عقیده دینی
misgiving
عدم اطمینان ترس
safes
صحیح اطمینان بخش
safer
صحیح اطمینان بخش
misgivings
عدم اطمینان ترس
safe
صحیح اطمینان بخش
reassures
دوباره اطمینان دادن
reassured
دوباره اطمینان دادن
reassure
دوباره اطمینان دادن
reliability
قابلیت اطمینان اعتبار
mistrusted
اطمینان نکردن به فن داشتن
mistrusting
اطمینان نکردن به فن داشتن
I am positive that ...
من اطمینان کامل دارم که ...
mistrusts
اطمینان نکردن به فن داشتن
mistrust
اطمینان نکردن به فن داشتن
ultimate factor of safety
ضریب اطمینان اختیاری
qualms
عدم اطمینان بیم
qualm
عدم اطمینان بیم
i rely or your secrecy
من به رازداری شما اطمینان میکنم
accredit
مورد اطمینان بودن یا شدن
avouch
اقرار کردن اطمینان دادن
accredits
مورد اطمینان بودن یا شدن
trut
اطمینان داشتن توکل کردن
quality assurance
عملیات اطمینان از کیفیت جنس
bleeder type steam engine
ماشین بخار با شیر اطمینان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com