Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
microcopy
رونوشت خیلی کوچکتر از اصل
Other Matches
chaining
اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان
phototostat
رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
facsimiles
رونوشت عینی رونوشت
facsimile
رونوشت عینی رونوشت
she has a well poised head
وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
go great guns
<idiom>
موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
i am very keen on going there
من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
paint oneself into a corner
<idiom>
گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
microfilming
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
sottovoce
صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
very low frequency
فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
ponderous
خیلی سنگین خیلی کودن
rattling
خیلی تند خیلی خوب
much less
کوچکتر
neath or neath
کوچکتر از
minor
کوچکتر
lesser
کوچکتر
lessin size
کوچکتر
in miniature
بمقیاس کوچکتر
take in
<idiom>
کوچکتر کردن
the lesser bear
خرس کوچکتر
less
اصغر کوچکتر
undersized
کوچکتر از معمول
repeats
رونوشت
carbon copy
رونوشت
carbon copies
رونوشت
transcripts
رونوشت
transcript
رونوشت
repeat
رونوشت
copying
رونوشت
copied
رونوشت
copies
رونوشت
copy
رونوشت
undersized
کوچکتر ازاندازه معمولی
This is smaller than that.
این کوچکتر از آن است.
beneath
روی خاک کوچکتر
cradle-snatcher
ایجادرابطهجنسیبا فرد کوچکتر
transcribes
رونوشت برداشتن
office copy
رونوشت مصدق
counterparts
همکار رونوشت
counterpart
همکار رونوشت
letter book
رونوشت نامه
carbon copies
رونوشت کاربنی
dump
رونوشت انباشتن
replication
رونوشت دفاع
transcribe
رونوشت برداشتن
transcribed
رونوشت برداشتن
transcribing
رونوشت برداشتن
memory dump
رونوشت ازحافظه
transcript
نسخه رونوشت
certified copy
رونوشت مصدق
cetified copy
رونوشت مصدق
facsimiles
رونوشت گرفتن
facsimiles
رونوشت مصدق
facsimile
رونوشت گرفتن
facsimile
رونوشت مصدق
transcripts
نسخه رونوشت
make a copy of
رونوشت برداشتن
exact copy
رونوشت عین
letter book
کتاب رونوشت
carbon copy
رونوشت کاربنی
compartmentalises
به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
priory
دیر یا خانقاه کوچکتر ازصومعه
subsystem
بخش کوچکتر سیستم بزرگ
compartmentalizing
به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalizes
به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalized
به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalised
به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalize
به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
priories
دیر یا خانقاه کوچکتر ازصومعه
wildcat
فشنگ با گلوله کوچکتر ازپوکه
wildcats
فشنگ با گلوله کوچکتر ازپوکه
compartmentalising
به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
duplicators
ماشین تهیه رونوشت
transcriptions
سواد برداری رونوشت
facsimile
رونوشت عینی نمابرد
transcription
سواد برداری رونوشت
facsimiles
رونوشت عینی نمابرد
true copy
رونوشت مطابق با اصل
duplicator
ماشین تهیه رونوشت
screen dump
رونوشت صفحه نمایش
deed of poll
سند بدون رونوشت
certified copy
رونوشت گواهی رسمی شده
photocopying
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopy
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopies
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
copy of his letter is here with enclosed
رونوشت نامه وی ضمیمه است
photocopied
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
compressing
فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
bar pattern
ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
compresses
فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compress
فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
probate
رونوشت گواهی شده وصیت نامه
emergencies
خیلی خیلی فوری
emergency
خیلی خیلی فوری
thread
برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
clipped
انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
clippings
انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
perspectives
ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند
perspective
ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند
threads
برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
clip
انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
break bulk point
نقطه تقسیم اماد کشتی به داخل قایقهای کوچکتر
clips
انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
estreat
رونوشت گواهی شده پیش نویس دادگاه
borrow
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
borrows
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
borrowed
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
jim dandy
ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
backbone
گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند
backbones
گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند
campus network
شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
tenor
فحوا و مفاد و مدلول سند رونوشت حکم یا دستور دادگاه
tenors
فحوا و مفاد و مدلول سند رونوشت حکم یا دستور دادگاه
enhancing
حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhanced
حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhance
حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhances
حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
teleinformatic services
هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
segments
تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
segment
تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
partition
تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
micronucleus
یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
partitions
تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
wafer scale integration
یک قطعه بزرگ که از مدارهای مجتمع کوچکتر تشکیل شده است که بهم وصل هستند
disaster dump
رونوشت از حافظه کامپیوترکه نتیجه اشتباه غیر قابل پوشش در برنامه است
copyhold
تصرف زمین بموجب رونوشت صورتی که درمحکمه ارباب تیول تنظیم میش
partition
فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
partitions
فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
authentication
به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
decimal
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimals
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
composite circuit
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
backbones
شبکه چرخشی سریع که شبکههای چرخشی کوچکتر را بهم وصل میکند
backbone
شبکه چرخشی سریع که شبکههای چرخشی کوچکتر را بهم وصل میکند
slice
ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slices
ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
assemble
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assembles
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
bureaus
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
bureau
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
assembled
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
inferior planet
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
mat
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
mats
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
probate
تصدیق صحت وصیتنامه رونوشت مصدق وصیتنامه گواهی انحصار وراثت
inferior figures
حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
transcribed
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribing
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transphasor
ترانزیستور نوری که از کریستال ساخته شده است که قادر به تنظیم اشعه اصلی نور طبق سیگنال ورودی کوچکتر است
fractional T
روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند
backbones
مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
backbone
مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
digit
نشانه یا حرفی که بیان کننده عدد صحیحی است که کوچکتر از پایه عدد استفاده شده است
digits
نشانه یا حرفی که بیان کننده عدد صحیحی است که کوچکتر از پایه عدد استفاده شده است
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
processor
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
minor diameter
قطر کوچکتر قطر اقصر
polygraph
رونوشت بردار نسخه بردار
polygraphs
رونوشت بردار نسخه بردار
post mortem dump
رونوشت پس از واقعه روگرفت پس از واقعه
surrender
الحاق ملک کوچکتر به ملک بزرگتر مستحیل شدن ملک جزء در ملک کل
surrendered
الحاق ملک کوچکتر به ملک بزرگتر مستحیل شدن ملک جزء در ملک کل
surrenders
الحاق ملک کوچکتر به ملک بزرگتر مستحیل شدن ملک جزء در ملک کل
child window
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
blow-up
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-ups
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow up
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
dammit
خیلی
ten
خیلی
dumpiness
خیلی
highly
خیلی
copious
خیلی
far and away
خیلی
for long
خیلی
in large quantities
خیلی خیلی
many
خیلی
damn
خیلی
to a large extent
خیلی
villainous
خیلی بد
routh
خیلی
abysmal
<adj.>
خیلی بد
very
خیلی
not a few
خیلی ها
very little
خیلی کم
well
خیلی خوب
superrabundant
خیلی زیاد
to pieces
<idiom>
خیلی زیاده
in cold blood
<idiom>
خیلی خونسرد
in seventh heaven
<idiom>
خیلی خوشحال
mad as a hornet
<idiom>
خیلی عصبانی
wells
خیلی خوب
too bad
<idiom>
خیلی بد ،غم انگیز
tickled pink
<idiom>
خیلی شادوخوشحال
very good
خیلی خوب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com