Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
shepherdess
شبان کلیسا که زن باشد
shepherdesses
شبان کلیسا که زن باشد
Other Matches
pastorium
مقر شبان کلیسا
exonarthex
[هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
prebendary
دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
elder
ارشد کلیسا شیخ کلیسا
pastoralist
شبان
shepherded
شبان
presbyter
شبان
shepherd
شبان
shapherd
شبان
shepherds
شبان
shepherding
شبان
pasturer
شبان
looker
شبان
sheepherder
شبان بیابانی
pastor
شبان چوپان
pastors
شبان چوپان
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
stair towers turrets
کلیسا
kirk
کلیسا
churches
کلیسا
churchgoer
کلیسا رو
churchgoers
کلیسا رو
bethel
کلیسا
church
کلیسا
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
steeples
برج کلیسا
kirk
به کلیسا رفتن
churchyard
حصار کلیسا
crypts
سرداب کلیسا
steeple
مناره کلیسا
steeple
برج کلیسا
camarin
معبد در کلیسا
steeples
مناره کلیسا
blind storey
تریبون کلیسا
crypt
سرداب کلیسا
territorialism
کلیسا سالاری
naves
رواق کلیسا
nave
رواق کلیسا
territoriality
کلیسا سالاری
sexton
خادم کلیسا
sextons
خادم کلیسا
croud
سرداب کلیسا
undercroft
اتاق کلیسا
crowde
سرداب کلیسا
chancel
محراب کلیسا
transept
بازویی کلیسا
transept
جناح کلیسا
double church
کلیسا دو طبقه
Ecclesilogy
کلیسا شناسی
transepts
بازویی کلیسا
transepts
جناح کلیسا
tympan
جبهه کلیسا
churchmen
نگهبان کلیسا
ecclesiastical
منسوب به کلیسا
nave portal
مدخل کلیسا
ostiary
دربان کلیسا
congregation
حضاردر کلیسا
congregations
حضاردر کلیسا
churchman
نگهبان کلیسا
lay reader
قاری کلیسا
croude
سرداب کلیسا
presbyter
شیخ کلیسا
crowd
سرداب کلیسا
churchyards
حیاط کلیسا
churchyards
حصار کلیسا
churchyard
حیاط کلیسا
chapelry
حوزه کلیسا
kirkman
عضو کلیسا
tympanon
جبهه کلیسا
tympanum
جبهه کلیسا
god's acre
محوطه کلیسا
facing the church
روبروی کلیسا
churchly
مربوط به کلیسا
ambulacrum
صحن کلیسا
narthex
ایوان غربی کلیسا
the church e.
سازمان قانونی کلیسا
chancelor
جداره مشبک
[کلیسا]
chanter
سرود خوان کلیسا
church warden
متصدی دارایی کلیسا
chancel-rail
دیواره مشبک
[کلیسا]
ante-church
پیش ناو کلیسا
aumbry
[تورفتگی در دیوار کلیسا]
back-aisle
راهرو پشت کلیسا
altar-table
میز مقدس در کلیسا
narthex
هشتی ورودی کلیسا
crossing tower
برج تقاطع در کلیسا
cathedra
[صندلی اسقف در کلیسا]
chancel-arch
قوسی شبستان کلیسا
chancel-rail
نرده مشبک
[کلیسا]
presbyter
کشیش سرپرست کلیسا
almonry
صدقه خانه کلیسا
Deans
رئیس کلیسا یادانشکده
pastorate
مقام شبانی کلیسا
epi
[مناره مخروطی کلیسا]
esonarthex
[هشتی ورودی کلیسا]
lay clerk
سرود خوان کلیسا
belfries
برج ناقوس کلیسا
parvis
حیاط یا دیوارجلو کلیسا
belfry
برج ناقوس کلیسا
helm
[تاج مخروطی کلیسا]
Dean
رئیس کلیسا یادانشکده
ban
اعلان ازدواج در کلیسا
parament
تزئینات اویختنی کلیسا
cross-aisle
[گوشواره عرضی کلیسا]
tazza
سنگاب بزرگ کلیسا
spires
تاجک مخروطی کلیسا
campanile
محل ناقوس کلیسا
campanile
برج کلیسا منار
spire
تاجک مخروطی کلیسا
bans
اعلان ازدواج در کلیسا
banning
اعلان ازدواج در کلیسا
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
Gospel side
[قسمت شمالی محراب یا کلیسا]
hagioscope
[گشادگی اریب در دیوار کلیسا]
churchgoers
کسی که مرتب به کلیسا میرود
bema
[بلندترین قسمت شبستان کلیسا]
churchgoer
کسی که مرتب به کلیسا میرود
beadle
مستخدم جزء کلیسا یادانشگاه
choir loft
جای مخصوص خواندن کلیسا
impropriator
تفریط کننده دارایی کلیسا
disestablishing
کلیسا را از ازادی محروم کردن
piscina
حوض شنا سنگاب کلیسا
disestablish
کلیسا را از ازادی محروم کردن
deambulatory
[راهرو یا گردشی در صدر کلیسا]
disestablishes
کلیسا را از ازادی محروم کردن
epistle side
[محراب در گوشه جنوبی کلیسا]
feretory
[صندوق آثار مقدس کلیسا]
auditory
[نام قدیمی شبستان کلیسا]
disestablished
کلیسا را از ازادی محروم کردن
deanship
مقام ریاست دانشکده یا کلیسا
nave
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
mninster
دیر عبادتگاه رئیس راهبان کلیسا
sacristy
محل نگاهداری فروف مقدسه کلیسا
anthems
سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
ecclesiastic
علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
ecclesiastics
علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
anthem
سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
sedilia
یکی از سه صندلی محراب یاصدر کلیسا
abbey
کلیسا نام کلیسای وست مینستر
parish
بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
abbeys
کلیسا نام کلیسای وست مینستر
parishes
بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
credence
[قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
agape
غذای سبک پس ار جشنی در کلیسا
[دین]
lichgate
طاق نمای مشرف بحیاط کلیسا
sacristan
متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
inquisitions
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisition
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
quirister
دسته سرودخوانان کلیسا باهم خواندن
chancel-screen
[پرده ای که محراب را از کلیسا جدا می کند.]
naves
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
sacrist
متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
antechoir
جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
fore
[جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
acrus choralis
[جدار بین گروه کر و شبستان کلیسا]
bridal door
[مدخل مزین در گوشه های کلیسا]
poppy head
خشخاش ارایش گلدسته واردربالای صندلیهای کلیسا
parish
قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
to i. any one into abenefice
کسیرابرای دریافت درامد کلیسا معرفی کردن
parishes
قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
celure
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
advowson
حق تعیین مقام برای تصدی اموروقفی کلیسا
ceilure
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
cellure
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
the churach built him up
کلیسا اورا تربیت یا تهذیب اخلاق کرد
impropriation
دادنی دارایی کلیسا و مانند ان بغیر روحانیون
encaenia
جشن سالیانه تاسیس شهر یاتقدیر کلیسا یا معبدی
prebendal
محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
prebend
محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
verger
متصدی نشان دادن محل جلوس مردم در کلیسا
altar-niche
[تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
arch-rib
[قوسی زیر طاق که از شبستان یا دالان کلیسا می گذرد.]
ampullae niche
[طاقچه ای در کلیسا برای نگه داشتن ظروف آب مقدس]
ante-choir
[فضای خالی جلوی تریبون دسته همسرایان در کلیسا]
Doom
[نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
charges
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
ark
[نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
lady chapel
کلیسا یا محراب کلیسایی که به مریم باکره تخصیص داده شده
antiphon
سرودی که بوسیله سرایندگان کلیسا در جواب دستهء دیگرخوانده میشود
ara
محراب کلیسا
[در خانه های شخصی برای توسل به خدا]
death-lantern
[ستون های احاطه شده با فانوس در حیاط یا قبرستان کلیسا]
altar of repose
[طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
galilee
نماز خانه کوچک نزدیک کلیسا شهرستان جلیل در فلسطین
churchwardens
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
altar-piece
پرده نقاشی
[یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
ambitus
[اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com