English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (36 milliseconds)
English Persian
picketing شیرجه کردن هواپیما یا هلی کوپتر
Other Matches
whip stall شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما
strufe با هواپیما شیرجه زدن شیرجه زیر اتش
landing strip باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing strips باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
bomb out شروع شیرجه از هواپیما
power dive شیرجه رفتن هواپیما
dive angle زاویه شیرجه هواپیما
nose down خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع
cargo sling طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
nose dive شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
clearance diving شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
aerial pickets شیرجه هوایی شیرجه از راه هوا
clear one's ears متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
laager هلی کوپتر در حال اماده باش جلو هلی کوپتر اماده
barometric leveling تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
space charter اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
dive bombing بمباران کردن در حالت شیرجه
nose dive ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
chopper هلی کوپتر
choppers هلی کوپتر
rotors ملخ هلی کوپتر
armed helicopter هلی کوپتر مسلح
rotor ملخ هلی کوپتر
compound helicopter هلی کوپتر مرکب
black hawk هلی کوپتر سیکورسکی
lift helicopter هلی کوپتر باری
helipad فرودگاه هلی کوپتر
drone antisubmarine helicopter هلی کوپتر بی خلبان ضدزیردریایی
scout helicopter هلی کوپتر شناسایی یا گشتی
sling load بار خارجی هلی کوپتر
helicopter team تیم سوار بر هلی کوپتر
lightening bug ship هلی کوپتر نورافکن دار
approach end نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
heliport باند فرود و پرواز هلی کوپتر
heliports باند فرود و پرواز هلی کوپتر
lightening bug ship هلی کوپتر روشن کننده گشتی
touchdowns تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
smokey the bear وسیله تولید پرده دود در هلی کوپتر
composite squadron گردان سوار زرهی یا هلی کوپتر مختلط
air mileage indicator کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aircraft arresting barrier وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
aft قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
spoiler صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
screwpropeller پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
dustoff وسیله تخلیه و حمل مجروحینی که روی هلی کوپتر نصب میشود
coordinated turn دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
jigs ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jig ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
moments ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
crash-landed سقوط کردن هواپیما
change over عوض کردن [هواپیما]
crash سقوط کردن هواپیما
crashed سقوط کردن هواپیما
crash-lands سقوط کردن هواپیما
crash-land سقوط کردن هواپیما
crashes سقوط کردن هواپیما
crashing سقوط کردن هواپیما
crash-landing سقوط کردن هواپیما
cocooning رنگ کردن هواپیما
crash land سقوط کردن هواپیما
crashingly سقوط کردن هواپیما
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
aborting سقوط کردن موشک یا هواپیما
take off برداشتن پرواز کردن هواپیما
aborts سقوط کردن موشک یا هواپیما
aborted سقوط کردن موشک یا هواپیما
turn off guidance راهنمای تاکسی کردن هواپیما
abort سقوط کردن موشک یا هواپیما
aprons محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
plunges شیرجه
nosedive شیرجه
header شیرجه با سر
somersaulting شیرجه
nosedived شیرجه
power dive شیرجه
headers شیرجه با سر
springboarder شیرجه رو
somersaults شیرجه
swan dive شیرجه
nosediving شیرجه
somersaulted شیرجه
plunge شیرجه
somersault شیرجه
nosedives شیرجه
dived شیرجه
dive شیرجه
jackknife شیرجه جک
diver شیرجه رو
plunged شیرجه
airlifted بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
cocooning اب بندی کردن درز وسایل هواپیما
airlifting بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
airlift بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
airlifts بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
wrecking لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wreck لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
parking پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو
wrecks لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
steering روانه کردن راندن ناو یا هواپیما یاخودرو
ramps محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
ramp محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
aircraft arresting reset unit وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
diving شیرجه رفتن
squat under the ball توپگیری با شیرجه
forward dive شیرجه رو به اب با چرخش
to plunge he first شیرجه رفتن
nosedive شیرجه رفتن
swan dive شیرجه فرشته
plunge شیرجه رفتن
cutaway شیرجه تو و پشت به اب
dived شیرجه رفتن
platform سکوی شیرجه
springboards تخته شیرجه
layout شیرجه فرشته
tucks شیرجه جمع
nosedives شیرجه رفتن
layouts شیرجه فرشته
plunges شیرجه رفتن
nosediving شیرجه رفتن
springboard تخته شیرجه
tucking شیرجه جمع
reverse dive شیرجه وارونه
tuck شیرجه جمع
nosedived شیرجه رفتن
plunged شیرجه رفتن
diving board تختهی شیرجه
dive شیرجه رفتن
platforms سکوی شیرجه
board سکوی شیرجه
somerset شیرجه معلق
boarded سکوی شیرجه
spring board تخته شیرجه
picketing شیرجه رفتن
diving boards تختهی شیرجه
troop space جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
aircraft turn around اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
bow line نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
vectors راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
vector راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
flopper دروازه بان شیرجه رو
inward dive شیرجه پشت به استخر
high board سکوی شیرجه 3 متری
headers سردسته هواپیمای شیرجه
back flip شیرجه پشتک وارو
back dive شیرجه از پشت و فرود با پا
armstand dive شیرجه توام با بالانس
header سردسته هواپیمای شیرجه
bail out پریدن و شیرجه رفتن در اب
low board سکوی یک متری شیرجه
headlong بی پروا شیرجه رونده
full gainer شیرجه وارونه با پشتک
clear way محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
pioneer heliport فرودگاه هلی کوپتر صحرایی فرودگاه موقت
bail out به قید کفیل ازاد کردن و شدن با پاراشوت از هواپیما پریدن
towers برج شیرجه به ارتفاع 01متر
towered برج شیرجه به ارتفاع 01متر
tower برج شیرجه به ارتفاع 01متر
gainer درخت ارغوان شیرجه از پشت
racing dive شیرجه افقی دراغاز مسابقه
belly whopper شیرجه شناگر برروی شکم
to jackknife <idiom> سیخ شیرجه زدن [شنا]
back jackknife شیرجه از جلو بصورت کارد
ranges تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
range تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
transfer loader دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
ranged تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
diver badge نشان پرواز با هواپیماهای شیرجه و عمودرو
degree of difficulty درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
jackknife بازو بسته شونده شیرجه رفتن
staging base پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
smothering شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
twisting واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
twist واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
twists واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
beat up شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
smother شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
beat-up شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
smothers شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothered شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
target diving شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
flop شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com