Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
typification
علامت سازی
Search result with all words
enabling signal
علامت توانا سازی
Other Matches
symbol
اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
symbol
علامت ترسیمی علامت فرمولی
characters
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
bingo
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
banners
علامت
badge
علامت
signalled
علامت
signaled
علامت
presaging
علامت
presages
علامت
code
علامت
banner
علامت
signal generator
علامت زا
badges
علامت
insignia
علامت
designation
علامت
stripes
علامت
symptomless
بی علامت
character
علامت
characters
علامت
fog signal
علامت مه
ditto
علامت
apostrophize
علامت
symbol
علامت
bullets
یک علامت
bullet
یک علامت
indicium
علامت
token
علامت
stripe
علامت
presage
علامت
designations
علامت
signal
علامت
indicator
علامت
signum
علامت
presaged
علامت
tokens
علامت
tick
علامت
mark
علامت
branding
علامت
ticked
علامت
differentia
علامت
tag
علامت
codes and codification
علامت
apostrophe
علامت
brand
علامت
caret
علامت
marine code
علامت
apostrophes
علامت
brands
علامت
emblems
علامت
symptom
علامت
impresa
علامت
ticks
علامت
marks
علامت
emblem
علامت
unsigned
بی علامت
symptoms
علامت
tags
علامت
symbol
علامت نمون
symbol table
جدول علامت
prosign
علامت قراردادی
prosign
علامت پیشوند
audible signal
علامت سمعی
composite symbol
علامت ترکیبی
analog signal
علامت قیاسی
codes and codification
علامت گذاری
asymptomatic
بدون علامت
indicator
علامت خط نشانه
telegraph signal
علامت تلگرافی
inverts
علامت چاپ
temporal sign
علامت زمانی
inverting
علامت چاپ
terminal symbol
علامت پایانی
showings
علامت مظهر
stand
علامت یادبود
arrow head
علامت پیکان
invert
علامت چاپ
note of a
علامت تعجب
positive sign
علامت مثبت
what
علامت استفهام
visual signal
علامت بصری
demarcation
علامت گذاری
index mark
علامت شاخص
acoustic signal
علامت صوتی
check mark
علامت کنترل
crypto
علامت رمز
goose
علامت سکوت
symbolic
علامت دار
allegories
نشانه علامت
allegory
نشانه علامت
marked
علامت دار
cut off signal
علامت قطع
check character
علامت مقابلهای
warning signal
علامت خطر
warning sign
علامت احضار
name
ابرو علامت
names
ابرو علامت
warning sign
علامت اخطار
symbolically
علامت دار
control signal
علامت کنترل
typicalness
علامت شاخصیت
pharmaceutical sign
علامت دواسازی
advisory signal
علامت هشدار
picture signal
علامت تصویر
trade mark
علامت تجارتی
trade mark
علامت بازرگانی
connector symbol
علامت اتصال
trig
علامت گذاشتن
typicality
نمونه علامت
interrogation point
علامت سئوال
bracket
این علامت
celtic cross
علامت ضربدر
advance sign
علامت اوانس
control character
علامت کنترلی
processing symbol
علامت پردازش
duff
تغییر علامت
trade mark
علامت تجاری
sear
علامت داغ
sign learning
علامت اموزی
sign of the cross
علامت صلیب
sign position
موضوع علامت
sign position
مکان علامت
sign position
موقعیت علامت
blazer
علامت گذار
blazers
علامت گذار
banners
علامت علم
banner
علامت علم
signal detection
علامت یابی
brand leader
علامت تجارتی
medical badge
علامت بهداری
romberg's sign
علامت رومبرگ
signalled
علامت نشانه
road marking
علامت راه
busy signal
علامت اشغال
sign gestalt
علامت- گشتالت
sign flag
پرچم علامت
blinker
علامت چشمک زن
seared
علامت داغ
sears
علامت داغ
sign and magnitude
علامت و مقدار
sign magnitude
علامت و مقدار
mark condition
شرط علامت
marque
علامت مخصوص
accidents
علامت سلاح
accidents
علامت بد مرض
accident
علامت سلاح
accident
علامت بد مرض
commodity code
علامت کالا
sign bit
بیت علامت
question marks
علامت سوال
question mark
علامت سوال
sign digit
رقم علامت
sign extension
گسترش علامت
signalled
علامت دادن
dash
این علامت
dash
علامت زدن
command signal
علامت فرمان
signallzation
علامت گذاری
logical symbol
علامت منطقی
radical sign
علامت جذر
logic symbol
علامت منطقی
radar trace
علامت رادار
capital asset
علامت تجارتی
sleeve emblem
علامت سردست
line out
با خط علامت گذاشتن
line clear signal
علامت ازاد
negative signe
علامت منفی
baud
علامت در ثانیه
start signal
علامت شروع
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com