Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
it takes much room
فضای زیادی را اشغال میکند
Other Matches
to occupy much space
فضای زیادی را اشغال کردن زیاد جا بردن
fragmentation
حافظه اختصاص یافته به چندین فایل که به بخشهای آزاد و کوچکتری تقسیم میشود و آن قدر کوچک هستند که قابل استفاده نیستند ولی کلا فضای زیادی اشغال می کنند
compacting
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compacts
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compacted
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compact
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
plenum
فضای اشغال شده بوسیله ماده
plenums
فضای اشغال شده بوسیله ماده
worked
فضای حافظه که اپراتور اشغال کرده است
work
فضای حافظه که اپراتور اشغال کرده است
work file
فضای کاری که برای کار جاری اشغال شده است
concentrates
ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
concentrate
ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
concentrating
ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
Huffman code
کد فشرده سازی داده که حروف ای که اغلب نرخ می دهند فضای بیت کمتری اشغال می کنند
LRU
الگوریتمی که صفحه حافظه که آخرین بار پیش از همه دستیابی شده است را پیدا میکند و پاک میکند تا فضای برای صفحات دیگر باز کند
end gatherer
کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
fanner
غربال یا اسبابی که اشغال وکاه را بوجاری میکند بادبزن
air mass
جریان تودهء عظیمی از هواکه مسافت زیادی را در سطح زمین طی میکند
LSD
رقمی که محل سمت راست عدد را اشغال میکند و کمترین توان را دارد
computer nik
استفاده کننده علاقمند کامپیوترکه وقت زیادی را صرف کاربا کامپیوتر میکند
content addressable addressing
پردازندهای که از فضای ذخیره سازی انجمنی استفاده میکند
batches
فضای حافظه که سیستم عامل برنامههای دستهای را اجرا میکند
batch
فضای حافظه که سیستم عامل برنامههای دستهای را اجرا میکند
print
فضای حافظه که کارهای چاپ آماده ارسال به چاپگر را ذخیره میکند
printed
فضای حافظه که کارهای چاپ آماده ارسال به چاپگر را ذخیره میکند
prints
فضای حافظه که کارهای چاپ آماده ارسال به چاپگر را ذخیره میکند
statements
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
statement
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
spaces
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
narrative statement
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی در شروع برنامه اختصاصی میدهد
space
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
area
بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
areas
بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
hotspot
فضای خاص در تصویر یا نمایش که در صورت حرکت کردن نمایشگر روی آن کار خاصی میکند
untenable
اشغال نشدنی غیر قابل اشغال
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
L cache
فضای کوچک RAM ایستای سریع روی قطعه پردازنده که داده هایی که اغلب استفاده می شوند را برای افشزایش سرعت پردازش ذخیره میکند
lsb
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
parallel
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
he inherited a large fortune
دارایی زیادی بمیراث برد دارایی زیادی به او رسید
mail server
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
ullage
فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
bin storage space
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
dump
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
littered
اشغال
offal
اشغال
refusing
اشغال
inhabitancy
اشغال
waste
اشغال
swill
اشغال
swills
اشغال
sliver
اشغال
riffraff
اشغال
litter
اشغال
swilled
اشغال
littering
اشغال
garbage
اشغال
soilage
اشغال
occupations
اشغال
occupancy
اشغال
occupation
اشغال
culch
اشغال
junk
اشغال
wastes
اشغال
tot
اشغال
tots
اشغال
run-offs
اشغال
litters
اشغال
raff
اشغال
cultch
اشغال
trash
اشغال
kitchen stuff
اشغال
run off
اشغال
run-off
اشغال
trashed
اشغال
trashes
اشغال
occuration
اشغال
trashing
اشغال
rubbish
اشغال
dump
اشغال
slithers
اشغال
throw away
اشغال
pig's wash
اشغال
paltry
اشغال
scrapped
اشغال
scrapping
اشغال
scraps
اشغال
paultry
اشغال
busying
اشغال
busies
اشغال
slither
اشغال
slithered
اشغال
busied
اشغال
slithering
اشغال
busiest
اشغال
busy
اشغال
scrap
اشغال
refuse
اشغال
refused
اشغال
swilling
اشغال
draff
اشغال
busier
اشغال
refuses
اشغال
nimiety
زیادی
redundance
زیادی
intensity
زیادی
immoderacy
زیادی
profoundly
زیادی
overly
زیادی
numerousness
زیادی
frequentness
زیادی
excrescential
زیادی
excess
زیادی
abundance
زیادی
extras
زیادی
extra-
زیادی
surplus
زیادی
unduly
زیادی
muchness
زیادی
greatness
زیادی
excesses
زیادی
greatly
به زیادی
immensity
زیادی
infiniteness
زیادی
superfluous
زیادی
inordinacy
زیادی
hugeness
زیادی
surpluses
زیادی
extremeness
زیادی
heaviness
زیادی
intenseness
زیادی
excessiveness
زیادی
excrescent
زیادی
superfluity
زیادی
profoundness
زیادی
enormousness
زیادی
profuseness
زیادی
extra
زیادی
wealth
زیادی
supervacaneous
زیادی
undue
زیادی
immenseness
زیادی
to a large extent
تا حد زیادی
paged
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
destructive cursor
نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
critical error
خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
scsi
بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
controller
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
fault
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
edited
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
edit
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
faults
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
faulted
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
controllers
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
slaved
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaves
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaving
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slave
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
Intel
بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
million instructions per second
اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
key
کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
postbyte
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
Intel
بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
logic
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
plotters
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
uart
از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
optimize
کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
opens
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
samplers
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
dat
درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
open
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
plotter
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
hardest
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
harder
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
hard
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
opened
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
terminate and stay resident program
برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
sampler
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
racked
اشغال گیر
racks
اشغال گیر
to fill up
اشغال کردن
grub street
اشغال گذرنویسندگان
rack
اشغال گیر
occupation
اشغال تصرف
tenantless
اشغال نشده
offscourings
اشغال کثافت
occupying
اشغال کردن
take up
اشغال کردن
occupied
اشغال شده
seizures
اشغال هدف
seizure
اشغال هدف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com