Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
English
Persian
academe
فعالیت هایی که اساتید دانشگاهی انجام می دهند نظیر نوشتن مقاله، تدریس و غیره
Other Matches
automating
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automated
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automate
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automates
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
buttoning
کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
buttoned
کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
button
کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
mouses
توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
mouse
توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
ULA
قطعهای که حاوی تعداد مدار منط قی جدا و دروازه هایی که سپس توسط مشتری وصل می شوند تا تابع مورد نظررا انجام دهند
practical extraction and report language
برای توید متنهای CGI که می توانند فرم هایی را پردازش کنند یا روی وب سرور برای بهبود وب سایت توابعی انجام دهند
piracy
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
gurantee
عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
to draw up
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
to make out
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
chambranle
[قاب تزئینی دور دریچه هایی مانند درها، شومینه و غیره]
occupational disease
امراض شغلی
[نظیر بیماری های برونشیت در رنگرزان و بافندگان، پوکی استخوان، خمیدگی ستون مهره ها در بافندگان، ضعف چشم و غیره]
chips
قط عاتی که با هم کاری را انجام می دهند
chip
قط عاتی که با هم کاری را انجام می دهند
resolution
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
resolutions
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
slapdash
کاری که سرسری یا از روی بی پروایی انجام دهند
teleconference
کنفرانسی که چند نفر ازمناطق دور با هم انجام می دهند
circuit
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
cpu
گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
circuits
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
duration
براوردی از زمان لازم جهت انجام یک فعالیت
dies non
روزی که فعالیت اقتصادی دران انجام نگیرد
hub
(وسط چرخ که اغلب بلبرینگ دارد و روی محور یا آسه می چرخد) توپی، چرخمیان، ناف، (مرکز فعالیت یا اهمیت یا توجه و غیره) کانون، قلبگاه، میانگاه، توپی چر، قطب
key
ترکیب دو یا چند کلید که تابعی را انجام می دهند وقتی با هم انتخاب شوند
input
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
inputted
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
impromptu
کاری که بی مطالعه و بمقتضای وقت انجام دهند بالبداهه حرف زدن
query
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queries
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queried
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
querying
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
machines
تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
machine
تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
machined
تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
introduce
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introducing
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduces
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
maintenance
ابزار تشخیص نرم افزاری که مهندسان در حین عملیات نگهداری سیستم انجام می دهند
script
مجموعه دستوراتی که تابعی را انجام می دهند که توسط یک زبان ماکرو یا دستهای استفاده میشود
developments
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
development
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
central
گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل
function
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
functioned
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
functions
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
bracket
چاپ کروشه اطراف یک موضوع برای بیان اینکه نشان دهند همان کار را انجام میدهد و از بقیه متن جدا شود
routines
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند
routine
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند
operation
عملیاتی که عملوندهای لازم را از حافظه دریافت می کنند. عملیات را انجام می دهند و نتیجه را برمی گردانند به حافظه
routinely
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند
to sign up for something
نام خود را درفهرست نوشتن
[برای انجام کاری اشتراکی]
electronic cottage
مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
beta test
گونه دوم از بررسی هایی که روی نرم افزار انجام میشود پیش از آنکه آماده انتشار شود
languages
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
language
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
main
مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
programs
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
LCD
چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
mortarboard
کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
mortarboards
کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
Bijection
نگاشت یک به یک یا نظیر به نظیر
quarterdecks
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
prescan
خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
i/o
پردازندهای که پردازش کمی را انجام میدهد چرا که زمان آن برای خواندن یا نوشتن داده از پورت ورودی / خروجی صرف میشود
lisping
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisps
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisp
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisped
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
photodigital memory
سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
groupware
نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
collegiate
دانشگاهی
academic year
سال دانشگاهی
graduate study
تحصیلات دانشگاهی
academicals
لباس دانشگاهی
academic costume
لباس دانشگاهی
extra-mural
میان دانشگاهی
scrawls
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
lecture notes
جزوه درس دانشگاهی
outland trophy
جایزه دانشگاهی بازیگرفوتبال
write protect
غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
conferred a degree
درجه دانشگاهی اعطا کردن
european academic research network
شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
peripheral course
دوران پیش دانشگاهی نظامی
varsity
تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی
heisman trophy
جام هایزمن برای بهترین بازیگر دانشگاهی
alma mater
مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
docent
تدریس
teaching
تدریس
schoolfellow
تدریس
tuitional
تدریس
teachings
تدریس
tuition
حق تدریس
instruct
تدریس کردن
school
تدریس درمدرسه
schools
تدریس درمدرسه
praelect
تدریس کردن
teach
تدریس کردن
train
[teach]
تدریس کردن
give lessons
تدریس کردن
extra tuition
تدریس خصوصی
educate
تدریس کردن
tuition
تدریس اموزانه
scholastic agent
دلال تدریس
private tutoring
[American E]
تدریس خصوصی
lessons
تدریس کردن
schooling
تدریس تعلیم
team teaching
تدریس گروهی
lesson
تدریس کردن
teaching machine
ماشین تدریس
lecturer
تدریس کننده
prelect
تدریس کردن
lecturers
تدریس کننده
private lessons
تدریس خصوصی
program of instruction
برنامه تدریس
tuitional
حق تدریس تعلیم
private tuition
تدریس خصوصی
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
profess
افهارکردن تدریس کردن
professing
افهارکردن تدریس کردن
professes
افهارکردن تدریس کردن
encipher
برمز نوشتن رمز نوشتن
campus network
شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
academies
مکتب وروش تدریس افلاطونی
academy
مکتب وروش تدریس افلاطونی
corresponding
نظیر به نظیر
papering
مقاله
incomparable
بی نظیر
correlative
نظیر
comparable
نظیر
unequaled
بی نظیر
inimitable
بی نظیر
unprecedented
بی نظیر
unprecedentedly
بی نظیر
papered
مقاله
paper
مقاله
unparalleled
بی نظیر
exemplars
نظیر
inapproachable
بی نظیر
treatises
مقاله
exemplar
نظیر
nonpareil
بی نظیر
unrivaled
بی نظیر
analogues
نظیر
analogue
نظیر
one of a kind
<adj.>
بی نظیر
analog
نظیر
synoptic
هم نظیر
article
مقاله
articles
مقاله
treatise
مقاله
unbeatable
بی نظیر
essay
مقاله
tracts
مقاله
disquisition
مقاله
make
نظیر
makes
نظیر
trilcgy
سه مقاله
tractate
مقاله
matches
نظیر
tallying
نظیر
match
نظیر
unexampled
بی نظیر
homolog
نظیر
dissertations
مقاله
dissertation
مقاله
tract
مقاله
papers
مقاله
world beater
بی نظیر
homologue
نظیر
tallies
نظیر
essays
مقاله
tally
نظیر
tallied
نظیر
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
uniquely
بیمانند بی نظیر
essayists
مقاله نویس
nonesuch
چیز بی نظیر
tractarian
مقاله نویس
essayist
مقاله نویس
columnists
مقاله نویس
an inspired article
مقاله رسانده
tractarian
مقاله مذاکره
prolusion
مقاله مقدماتی
leaderette
سر مقاله کوچک
ensample
مانند نظیر
magazinist
مقاله نویس
epiolgue
ختم مقاله
unique
بیمانند بی نظیر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com