English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
bondable قابل تبدیل به اوراق قرضه وثیقه پذیر
Other Matches
perpetual bonds اوراق قرضه بدون مدت اوراق قرضه دائمی
appraisement bond اوراق قرضه قابل تجدیدارزیابی
treasury bond سند قرضه خریداری شده اوراق قرضه خزانه
commutable دگرگونی پذیر قابل تبدیل
savings bond اوراق قرضه
obligations اوراق قرضه
obligation اوراق قرضه
debenture اوراق قرضه
bond اوراق قرضه
bond issue صدور اوراق قرضه
government bonds اوراق قرضه دولتی
registered bond اوراق قرضه با نام
preference bonds اوراق قرضه ممتاز
bill of oredit اوراق قرضه دولتی
yield of bonds نرخ بازده اوراق قرضه
bond discount تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
bearer stock سهام و اوراق قرضه بدون نام
bondholder دارای صاحب سهام قرضه دارنده وثیقه یاکفالت
emission انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
emissions انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
coupon payments منظورپرداختهای ثابت بابت بهره اوراق قرضه است
bears سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bear سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
liquidity preference theory براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
negotiable papers اوراق قابل انتقال
transferable commercial instrument اوراق تجارتی قابل انتقال
transferable securities اوراق بهادار قابل انتقال
marketable securities اوراق بهادار قابل معامله
collagteral trust bonds قرضه هائیکه قرضه یا سهام دیگری به عنوان پشتوانه داشته باشند
convertible currency پول تبدیل پذیر
commercial paper اوراق و اسناد بهادار قابل انتقال
changeable قابل تعویض قابل تبدیل
re issuable notes اوراق بهادار در وجه حامل که پس از یک بار پرداخت دوباره قابل استفاده هستند
miscible قابل اختلاط حل پذیر
propitiable قابل تسکین استمالت پذیر
pracitcable قابل اجرا صورت پذیر
filterable قابل پالایش تصفیه پذیر
ductile قابل انبساط شکل پذیر
dependable قابل اعتماد توکل پذیر
pardoable امرزش پذیر قابل بخشش
filtrable قابل پالایش تصفیه پذیر
divisible قابل قسمت بخش پذیر
hereditable قابل توارث وارثت پذیر
transmutative قابل تبدیل
interconvertible قابل تبدیل
convertibles قابل تبدیل
transmutable قابل تبدیل
convertible قابل تبدیل
interchangeable قابل تبدیل
reproducible قابل تولید مجدد تجدید پذیر
inelastic غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
convertible money پول قابل تبدیل
saponifiable قابل تبدیل بصابون
pulverizable قابل تبدیل به پودر
catch penny قابل تبدیل به پول
liquefiable قابل تبدیل به مایع
vitrifiable قابل تبدیل به شیشه
ne varirtur غیر قابل تبدیل
convertibles قابل تسعیر و تبدیل
pulverable قابل تبدیل به پودر
convertible قابل تسعیر و تبدیل
convertible currency ارز قابل تبدیل
subdividable قابل تقسیم بچند بخش بخشیزه پذیر
transpirable قابل ترشح فاش شدنی رخنه پذیر
couchettes نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
couchette نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
luminous energy نیروی قابل تبدیل بنور
negotiable قابل تبدیل به پول نقد
convertible آنچه قابل تبدیل است
transformative قابل تبدیل دگرگون شونده
vitrifiable قابل تبدیل بحالت زجاجی
convertibles آنچه قابل تبدیل است
inconvertible currency ارز غیر قابل تبدیل
insolvable غیر قابل تبدیل به پول نقد
incommutable تبدیل ناپذیر غیر قابل تعویض
packet شبکه قابل ارسال باشد تبدیل میکند
binders را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند
packets شبکه قابل ارسال باشد تبدیل میکند
binder را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند
omr و به صورتی که قابل پردازش در کامپیوتر باشد تبدیل میکند
convertibles پولی که با نرخ معین قابل تبدیل به طلا باشد
convertible پولی که با نرخ معین قابل تبدیل به طلا باشد
digitize تبدیل سیگنالهای آنالوگ به دیجیتال که قابل پردازش با کامپیوتر باشد
soundest تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
sounded تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
atom مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
sound تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
atoms مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
sounds تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
visualization تبدیل اعداد یا داده به صورت گرافیکی که راحت تر قابل فهم باشد
signaled تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
reducing تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reduces تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reduce تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
signal تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
decompression تبدیل یک تصویر یا فایل داده فشرده به حالتی که قابل دیدن شود
signalled تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
normalising تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalizes تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalises تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalised تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalize تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
converter وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
convertor وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
quantizer وسیله تبدیل سیگنال ورودی آنالوگ به عددی که توسط کامپیوتر قابل پردازش است
image [وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند.]
images وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند
card وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
cards وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
analog وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
scanner وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
analogue ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
reader وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
scanners وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
analogues ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
readers وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
optical وسیلهای که تصویر را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند که قابل ذخیره سازی و نمایش روی کامپیوتر هستند
class b allotment کسورات سهمیه قرضه حقوقی کسورات سهام قرضه حقوقی
pooler وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد
critical raynold's number عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
card فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
cards فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
mouses برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
mouse برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
postscript زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscripts زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
exhaustable resources منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
shapable شکل پذیر قابل شکل گیری
plastic تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
compiled تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
preparation تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
preparations تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
compile تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiles تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiling تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
magnetic tape ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
hand-held وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
magnetic tapes ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
printers وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
illiquid غیر مایع غیر قابل تبدیل به پول
programmable read only memory حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
documented وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
document وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documenting وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
inferrible قابل استنتاج استنتاج پذیر
inferable قابل استنتاج استنتاج پذیر
inputted وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
digitizer مبدل آنالوگ به دیجیتال یاوسیلهای که سیگنالهای آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
scanner وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
coupler وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
novatio non presumiter تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
optical وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر
ocr وسیلهای که حرف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و برای پردازش در کامپیوتر به حالت قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
reparable اصلاح پذیر تعمیر پذیر
repairable اصلاح پذیر تعمیر پذیر
educatable تربیت پذیر تعلیم پذیر
educable تربیت پذیر تعلیم پذیر
ascendable تفوق پذیر فراز پذیر
mixable امیزش پذیر امتزاج پذیر
ascendible تفوق پذیر فراز پذیر
loaning قرضه
loan قرضه
loans قرضه
borrow pit قرضه
prest قرضه
coupon سند قرضه
bond سند قرضه
borrow pit محل قرضه
debenture سهم قرضه
public debt قرضه عمومی
debenture stock سهام قرضه
savings bond سهام قرضه
fiduciary bond قرضه شرافتی
bonus پاداش قرضه
debenture سند قرضه
coupons سند قرضه
bonuses پاداش قرضه
bond predium قرضه با سود
bearer bond سند قرضه
national debt قرضه ملی
adapter کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
modem وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
national debt burden بار قرضه ملی
debenture برگ یا سهم قرضه
borrow area محل قرضه سد خاکی
mortgage bond سند قرضه گروئی
bearer bond قرضه بدون نام
interim certificates سند قرضه موقتی
optical فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
security گرو سهام قرضه دولتی
funded تنخواه قرضه دولتی سهام
fund تنخواه قرضه دولتی سهام
fund holder دارنده سهام قرضه دولتی
transiguration تبدیل صورت تبدیل هیئت
conversion scale مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
adaptable organism موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
bank annuities سهام قرضه دولت بریتانیا که کنسول
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com