English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
identity matrix ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
Other Matches
corporative state حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند
diagonal matrix ماتریسی که همه اجزای ان به جز اجزای قطر اصلی صفر باشد
advisory lock قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
theocracies حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
theocracy حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
ejectment باز پس گرفتن زمین غصبی ازغاصب بعلاوه کلیه خسارات وارده به مالک اصلی
main مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند
unit matrix ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
measure مساحت بر حسب فوت مربع یا متر مربع که در اثر ضرب طور در عرض بدست می آید
executives برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
executive برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
board تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
boarded تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
knot density چگالی گره [تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
nephrogenic ایجادشده در کلیه منشعب از کلیه
hot کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hotter کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hottest کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
asynchronous تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
matrix printer چاپگر ماتریسی
matrix notation نمایش ماتریسی
bottom roll غلطک ماتریسی
matrix mechnics مکانیک ماتریسی
matrix storage انباره ماتریسی
multi bus system معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد
colony گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند
anti- ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
fusible read only memory MORP که از ماتریسی از اتصالات موجود تشکیل شده که به طور انتخابی به برنامه وصل می شوند
image printer چاپگر نقطه ماتریسی که قابلیت تولید خروجی متن وگرافیک با کیفیت بالا را دارد
VL local bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
symmetric difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
except تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
rectangles مربع
foursquare مربع
quadrangle مربع
quadrangles مربع
chi square مربع خی
rectangle مربع
squared مربع
sq مربع
square مربع
squaring مربع
quadrangular مربع
squares مربع
mastered سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
masters سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
near letter quality خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
acciaccatura نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
kidneys کلیه
all کلیه
reins کلیه ها
kidney کلیه
all- کلیه
rectangles مربع مستطیل
whole brick اجر مربع
mean square یک مربع حسابی
rectangle مربع مستطیل
quadrature مربع سازی
four-square کاملا مربع
square mil میل مربع
square matrix ماتریس مربع
square inch اینچ مربع
square metre متر مربع
square knot گره مربع
chi square distribution توزیع مربع خی
square wave موج مربع
squarish تقریبا مربع
square foot فوت مربع
on board که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
all arms کلیه نیروها
renal calculus ریگ کلیه
renal gravel حصات کلیه
renal gravel ریک کلیه
reniform کلیه مانند
reniform شبیه کلیه
all men کلیه مردم
nephralgia قولنج کلیه
all hands کلیه پرسنل
nephroptosis کلیه متحرک
paranephric مجاور کلیه
floating kidney کلیه متحرک
entireforce کلیه نیرو
renal وابسته به کلیه ها
entireforce کلیه قوا
pound per square inch پوند بر اینچ مربع
squaring مربع توان دوم
box spar تیرکهای با مقطع مربع
color square مربع رنگ نما
sieves الک با سوراخ مربع
square number مربع کامل [ریاضی]
sieve الک با سوراخ مربع
sieved الک با سوراخ مربع
sieving الک با سوراخ مربع
square pyramid هرم مربع القاعده
ship rigged دارای بادبان مربع
formee دارای انتهای مربع
ounce per inch square اونس اینچ مربع
cosecant squared beam اشعه با مربع کوسکانت
squares مربع توان دوم
squared مربع توان دوم
scow قایق کف پهن ته مربع
weight zone مربع وزن گلوله
prams قایق کف پهن ته مربع
pram قایق کف پهن ته مربع
square مربع توان دوم
hectare ده هزار متر مربع
hectares ده هزار متر مربع
square toed دارای پنجه مربع
diamond charge خرج مربع شکل
reins محل کلیه در بدن
ornis کلیه مرغان یک سرزمین
paranephros غده روی کلیه
against all risks در براب کلیه خطرات
azoth علاج کلیه دردها
tenantary کلیه مستاجرین یک ملک
square pyramidal molecule مولکول هرمی مربع القاعده
right angled parallelogram مربع مستطیل چارگوش دراز
basilica [کلیسایی با ساختمان مربع شکل]
abaciscus قطعه مربع کاشی معرق
box مربع روی ورقه محاسبه
abaculus قطعه مربع کاشی معرق
boxes مربع روی ورقه محاسبه
filet توری دارای اشکال مربع
generations کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
staple جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
main guard نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
generation کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
first generation computer کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
stapled جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypal وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypic وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
initial reserves ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
syngraph سندی که به مهر و امضا کلیه
the total population تمامی نفوس کلیه جمعیت
disclaim all liability کلیه بدهیها را انکار کردن
chronic kidney failure [CKF] نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
demesne کلیه زمین مایملک یک شخص
The ship and all its crew were lost . کشتی با کلیه سر نشینانش گه ( مفقود ) شد
renal calculus [Calculus renalis] سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
the t. population کلیه جمعیت همه مردم
chronic renal disease [CRD] نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
Chronic kidney disease [CKD] نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
chronic renal failure [CRF] نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
nephrolith سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
kidney stone [Calculus renalis] سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
all available کلیه توپخانه حاضر به تیر
box defence تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
diamond مربع بزرگ زمین بیس بال
crotched گویی که در مربع بالای میزبیلیارد است
gaff topsail بادبان سه گوش یا مربع شکل سبک
nephrosis بیماری کلیه که بیشترلولههای کلیوی را مبتلامیکند
tenantry اجاره داری کلیه مستاجرین یک ملک
adrenocortical وابسته به قشر غدهء فوق کلیه
flora کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
adrenal مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
avifauna کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
fauna کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
To sweep the board . کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
abacus گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
abacuses گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
anchoring هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchors هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
ring محوطهای باطناب محصور شده به اندازه 6 متر مربع
kpsi [واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
anchor هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
footcandle واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
cortin ماده فعاله قشر غده فوق کلیه
showdowns چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
troop test ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
Cicim جاجیم و یا کلیه بافت های ساده کفپوش
showdown چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
suet چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
All wages were scaled up to 15 per cent . کلیه دستمزدها به میزان 15درصد افزایش یا فتند
All thing considered. باتوجه به کلیه مسایل (تمام جوانب امر )
To pool resources to gether . کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
mainstays مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base camp پایگاه اصلی کمپ اصلی
fundamental unit یکای اصلی واحد اصلی
master file فایل اصلی پرونده اصلی
base unit یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
other <adj.> سایر
skim board تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
reefknot گره مربع مخصوص توگذاشتن یا جمع کردن بادبان تو گذاشتن
formalism اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
We ought to (should)examineit in all itsaspects. باید کلیه جهات وجوانب آنرا بررسی کنیم
gentelmen's agreement کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
comprehensive job کاری که کلیه اجزا ان در رشته واحدی مجتمع شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com