English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (32 milliseconds)
English Persian
pin متصل کردن به گیرافتادن
pinned متصل کردن به گیرافتادن
pinning متصل کردن به گیرافتادن
Other Matches
strand گیرافتادن
tangle گیرافتادن
strands گیرافتادن
tangles گیرافتادن
meshes جور شدن درهم گیرافتادن
mesh جور شدن درهم گیرافتادن
meshing جور شدن درهم گیرافتادن
let it rip <idiom> انجام بیش از اندازه چیزی ،گیرافتادن درکاری
attach 1-بستن یا متصل کردن 2-وصل کردن یک گره یا ورود به یک سرور در شبکه
attaches 1-بستن یا متصل کردن 2-وصل کردن یک گره یا ورود به یک سرور در شبکه
attaching 1-بستن یا متصل کردن 2-وصل کردن یک گره یا ورود به یک سرور در شبکه
joins متصل کردن یا وصل کردن چندین چیز مهم
join متصل کردن یا وصل کردن چندین چیز مهم
joined متصل کردن یا وصل کردن چندین چیز مهم
joined متصل کردن
joggles متصل کردن
joggled متصل کردن
tie down متصل کردن
join متصل کردن
joggle متصل کردن
link متصل کردن
colligate متصل کردن
connect متصل کردن
connects متصل کردن
joggling متصل کردن
pan- متصل کردن
adjoin متصل کردن
adjoined متصل کردن
adjoins متصل کردن
applying متصل کردن
apply متصل کردن
applies متصل کردن
pan متصل کردن
pans متصل کردن
joins متصل کردن
connects اتصال دادن متصل کردن مربوط کردن
connect اتصال دادن متصل کردن مربوط کردن
enjoin بهم متصل کردن
enjoined بهم متصل کردن
catenate پیوستن متصل کردن
splicing باهم متصل کردن
tie in <idiom> به چیزدیگری متصل کردن
enjoins بهم متصل کردن
enjoining بهم متصل کردن
spliced باهم متصل کردن
splices باهم متصل کردن
splice باهم متصل کردن
bond متصل کردن چسباندن اتصال
compacts فشرده کردن بهم متصل کردن
compact فشرده کردن بهم متصل کردن
compacting فشرده کردن بهم متصل کردن
compacted فشرده کردن بهم متصل کردن
connection of loom pieces متصل کردن قطعات دار [قالی]
dowel بامیخ پرچ بهم متصل کردن
to plug متصل کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
seam درز دادن بوسیله درزگیری بهم متصل کردن
seams درز دادن بوسیله درزگیری بهم متصل کردن
bow line نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
AUI connector اتصال D برای متصل کردن کابلهای انترنت به آداپتور شبکه
PID متصل یاد شده به سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه به کاربران
personal متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
harnessing یراق کردن یراق اسب متصل به ارابه
harnessed یراق کردن یراق اسب متصل به ارابه
harness یراق کردن یراق اسب متصل به ارابه
linkage مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkages مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
weld متصل کردن جوش دادن جوش
welded متصل کردن جوش دادن جوش
welds متصل کردن جوش دادن جوش
chain متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
chains متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
fix می کردن چیزی یا متصل کردن چیزی
fixes می کردن چیزی یا متصل کردن چیزی
ties متصل کردن مهار کردن مهار
tie متصل کردن مهار کردن مهار
on line متصل
clung متصل
connected متصل
conjunct متصل
contiguous متصل
anchored متصل به
joint متصل
continuous متصل
feed روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
power down خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
engagedness متصل بهم
splicer متصل کننده
connector متصل کننده
cartridges بخش متصل
lacer متصل کننده
adjacent span دهانه متصل
fixed shell گلوله متصل
male connector متصل کننده نر
ligature دخشههای متصل
connecting arrangement ترتیب متصل
cartridge بخش متصل
interurban متصل بشهر ها
interlock متصل شدن
coupler متصل کننده
connectedly بطور متصل
syndetic متصل شده
coherently بطور متصل
basifixed متصل در پایه
interlocks متصل شدن
interlocked متصل شدن
interlocking متصل شدن
connective متصل کننده
off line غیر متصل
tying متصل کننده
attachments نمائات متصل
adjacent span دهانه متصل
ballcocks سیفون و ابزار متصل به آن
abut متصل بودن یاشدن
paralleling تعداد آدرسهای متصل به هم
parallels تعداد آدرسهای متصل به هم
abuts متصل بودن یاشدن
abutted متصل بودن یاشدن
connected load بار خارجی متصل
connected load بار متصل شده
connected passes pawns پیادههای رونده متصل
ballcock سیفون و ابزار متصل به آن
corbel-course زیر سری متصل
parallelled تعداد آدرسهای متصل به هم
adjoined افزودن متصل شدن
adjoins افزودن متصل شدن
adjoin افزودن متصل شدن
parallelling تعداد آدرسهای متصل به هم
united pawns پیادههای متصل شطرنج
shafting میله بهم متصل
kirkyard گورستان متصل بکلیسا
parallel تعداد آدرسهای متصل به هم
connecting socket [دوشاخه متصل کننده]
paralleled تعداد آدرسهای متصل به هم
chockablock بهم متصل وپیوسته
grounded field سیم پیچ متصل به زمین
connexions اتصال یا چیزی که متصل میشود
connection اتصال یا چیزی که متصل میشود
catena سریهای متصل شده concatenate
adjacent دو میدان متصل به دو گروه مجاور
concatenated data set مجموعه داده ها متصل شده
untapped <adj.> متصل نشده [در وسط مدار]
interconnection بخش ماده متصل به دو وسیله
to be connected بهم پیوسته [متصل] بودن
ligature دو یاچند حرف متصل بهم
continous متصل متوالی بدون وقفه
united pressed pawns پیادههای رونده متصل شطرنج
adnexa قسمتهای متصل بهم زائده
gang hook دو یا سه قلاب ماهیگیری متصل بهم
directory روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
directories روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
gang hook دو یا سه قلاب ماهی گیری متصل بهم
camshafts میلهای که بچرخ دنده متصل میشود
universal joint دو میله متصل بهم وفا دربچرخش
camshaft میلهای که بچرخ دنده متصل میشود
forests تعداد درختهای ساختار داده متصل
forest تعداد درختهای ساختار داده متصل
vestry نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
vestries نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
stemson چوب منحنی شکل متصل بجلوکشتی
plowhead چارچوبی که گاو اهن بدان متصل میشده
faceplate صفحه فلزی یا چوبی متصل به چرخ تراش
OLE container object شی ای که حاوی مرجع به شی متصل است یا یک کپی از شی توکار
bat weight وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
drain یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
drained یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
destinations صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم
destination صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم
stylolite ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
draining یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
drains یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
blade butt انتهای تیغه ملخ که به توپی متصل است
daisy chain خط ی که تمام خروجیهای وقفه وسایل را به CPU متصل میکند
backplane مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
mesh که هر وسیله مستقیما به وسایل دیگر در شبکه متصل است
meshes که هر وسیله مستقیما به وسایل دیگر در شبکه متصل است
meshing که هر وسیله مستقیما به وسایل دیگر در شبکه متصل است
thoroughbrace تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
associated document متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است
interplane strut پایه هایی که دو بال هواپیماهای دوباله را به هم متصل میکند
trailer camp محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
associated file متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است
peripheral آنچه ضروری نیست یا متصل به چیز دیگری است
ca Arrangment Connecting ارایش و ترتیب به صورت پیوندی و متصل
bulb root وسیلهای که توسط ان تیغههای گردنده توربین به توپی متصل میشوند
trailer park محل استقرار ترایلربا اتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
thinnest روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thins روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
shares که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
thinned روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
bobber کسی یا چیزی که متصل بالاوپایین رود یا داخل وخارج شود
objected نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
objecting نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
object نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
objects نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
indirect objects نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
thin روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
share که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
thinners روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
organometallic ترکیباتی که در ان اتم فلزی به رادیکالهای الی متصل شده است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com