English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
standardization متعارف سازی
Other Matches
standard condition شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
standard temperature and pressure شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
normal temperature and pressure شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
stp شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
ntp شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
customary متعارف
conventional متعارف
standard متعارف
standards متعارف
orthodox متعارف
reasonable متعارف
normal price قیمت متعارف
normal profit سود متعارف
treaty duty حق متعارف گمرکی
inductance standard متعارف اندوکتانس
anomaly غیر متعارف
fee simple حق الزحمه متعارف
proper rotation چرخش متعارف
standard subroutine زیرروال متعارف
standard form صورت متعارف
axiom اصل متعارف
anomalies غیر متعارف
standard language زبان متعارف
axioms اصل متعارف
normal متعارف بهنجار
standard feature خصیصه متعارف
contract clause شرط متعارف در هر قرارداد
normal glow discharge تخلیه تابناک متعارف
normal rate of return نرخ بازده متعارف
gallant متعارف وخوش زبان درپیش زنان
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
standardised مرسوم کردن متعارف کردن
standardize مرسوم کردن متعارف کردن
standardises مرسوم کردن متعارف کردن
standardizing مرسوم کردن متعارف کردن
standardizes مرسوم کردن متعارف کردن
standardising مرسوم کردن متعارف کردن
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
pavements کف سازی
pavement کف سازی
individualises تک سازی
flooring کف سازی
compaction تو پر سازی
bridge building پل سازی
deflexion خم سازی
bridgework پل سازی
padding له سازی
individualizing تک سازی
individualised تک سازی
individualising تک سازی
individualize تک سازی
retortion کج سازی
retortion خم سازی
repk lection پر سازی
individualizes تک سازی
flection خم سازی
stylization مد سازی
individualized تک سازی
truncation بی سر سازی
idolization بت سازی
individuation تک سازی
local anasthesia سر سازی
individualization تک سازی
vaporization بخار سازی
infuriation خشمگین سازی
inspissation غلیظ سازی
calcination اهک سازی
invalidation باطل سازی
dwelling construction اپارتمان سازی
duplexing مضاعف سازی
dwelling construction خانه سازی
milling ارد سازی
assimilation همگون سازی
assimilation درون سازی
intensification پر قوت سازی
inurement معتاد سازی
emulation نمونه سازی
inflexion خم سازی خمیدگی
inebriation مست سازی
inculcation جایگیر سازی
individualization منفرد سازی
elution پاکیزه سازی
mutilation معیوب سازی
arching طاق سازی
smoothing صاف سازی
individualization فرد سازی
separating جدا سازی
abbreviations کوته سازی
replacements جانشین سازی
replacement جانشین سازی
individuation جدا سازی
extinction خاموش سازی
pattern making نمونه سازی
irksomeness کسل سازی
denudation برهنه سازی
denaturation مصنوعی سازی
lapidation سنگسار سازی
lapidification سنگ سازی
latticing شبکه سازی
levigation نرم سازی
liquefaction ابگونه سازی
machicolation مزغل سازی
defeasance باطل سازی
deep foundation پی سازی در عمق
industrialization صنعتی سازی
nationalization ملی سازی
decryption اشکار سازی
humanization مردمی سازی
deconditioning ناشرطی سازی
enrichment غنی سازی
fading محو سازی
deprival بی بهره سازی
derichment رقیق سازی
wearisomeness کسل سازی
irreticence فاش سازی
domestication اهلی سازی
lamponery هجونامه سازی
divestment بی بهره سازی
divestiture برهنه سازی
divestiture بی بهره سازی
lancination مجروح سازی
discolourment بدرنگ سازی
dilution رقیق سازی
die shop حدیده سازی
lancination پاره سازی
die making حدیده سازی
landscape painting منظره سازی
detersion پاک سازی
exclusion محروم سازی
harmonization هم اهنگ سازی
forgery صورت سازی
simulation شبیه سازی
simulation فاهر سازی
simulation همانند سازی
simulations شبیه سازی
simulations فاهر سازی
forgery سند سازی
forgeries صورت سازی
gelatination دلمه سازی
gemination جفت سازی
haematogenesis خون سازی
reductions ساده سازی
gunsmithery تفنگ سازی
grillwork سبد سازی
grillwork شبکه سازی
gold beating زرورق سازی
reduction ساده سازی
gnomonics فن شاخص سازی
roofing سقف سازی
glycogenesis گلیکوژن سازی
glasswork شیشه سازی
relocation جابجا سازی
notification اگاه سازی
implementation پیاده سازی
heterodyne reception زنه سازی
histogenesis بافت سازی
simulations همانند سازی
stripping برهنه سازی
feminization مونث سازی
evisceration تهی سازی
image formation تصویر سازی
eversion واژگون سازی
immortalization جاوید سازی
wording عبارت سازی
equality gate برابر سازی
impregnation ابستن سازی
curtailment کوتاه سازی
packing فشرده سازی
displacement جانشین سازی
depletion تهی سازی
incavation پوک سازی
rejuvenation جوان سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com