English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
English Persian
spec مشخصات بالا
Search result with all words
high دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
high وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
highest دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
highest وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
highs دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
highs وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
Other Matches
spinwriter چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
vertically از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
characteristically مشخصات
paticular مشخصات
definition مشخصات
definitions مشخصات
characteristics مشخصات
specs مشخصات
characteristic مشخصات
specification مشخصات
particulars مشخصات
specifications مشخصات
identities مشخصات
identity مشخصات
impedance characteristic مشخصات امپدانس
bale mark مشخصات عدل
contract specification مشخصات قرارداد
filespec مشخصات فایل
job specification مشخصات شغلی
rating plate صفحه مشخصات
technical specifications مشخصات فنی
rating plate پلاک مشخصات
specification دفترچه مشخصات
papering ورقه مشخصات کشتی
papers ورقه مشخصات کشتی
ammunition data card کارت مشخصات مهمات
characteristics مشخصات ومختصات وسایل
format حدود و مشخصات فرش
particular specification مشخصات ویژه در قرارداد
general specification مشخصات عمومی قرارداد
papered ورقه مشخصات کشتی
ems مشخصات حافظه گسترشی
target description شرح مشخصات هدف
particulars جزئیات خصوصیات مشخصات
security مشخصات کاربران مجاز
string برچسب مشخصات یک رشته
paper ورقه مشخصات کشتی
matrolinous پارهای ازصفات و مشخصات از مادر
described بیان مشخصات کسی یا چیزی
cataloged فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
describing بیان مشخصات کسی یا چیزی
sourcing of suppliers یافتن اسامی و مشخصات فروشندگان
describe بیان مشخصات کسی یا چیزی
describes بیان مشخصات کسی یا چیزی
physical characteristics مشخصات زمین خصوصیات بدنی
charge sheet ورقه حاوی مشخصات متهم
tidal tables جداول مشخصات جذر و مددریا
charge sheets ورقه حاوی مشخصات متهم
titles مشخصات دیسک با توجه به محتوای آن
characteristically اندازه گیری مشخصات یک عنصر
cataloging فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogs فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogue فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
characteristic اندازه گیری مشخصات یک عنصر
damping charactristics مشخصات خفه شدن ارتعاش
headers اطلاعات مشخصات در ابتدای نوار
enhanced expanded memory specification مشخصات حافظه گسترشی پیشرفته
catalogued فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloguing فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogues فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
header اطلاعات مشخصات در ابتدای نوار
title مشخصات دیسک با توجه به محتوای آن
specification ی درباره تواناییهای برنامه , مشخصات و روش ها
specification یات مشخصات ساخته نشده باشد
specification درجه بالای دقت یا مشخصات زیاد
badge reader ماشینی که داده را از یک نشانه مشخصات می خواند
per طبق جزئیات که در مشخصات گفته شده
chip طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
functional condition code کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
chips طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
specific duties عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا
the clouds above ابرهای بالا یا بالا سر
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
labeling رکورد حاوی مشخصات فایل ذخیره شده
blueprint تجدید ساختمان اتومبیل طبق مشخصات کارخانه
labelled رکورد حاوی مشخصات فایل ذخیره شده
labels رکورد حاوی مشخصات فایل ذخیره شده
label رکورد حاوی مشخصات فایل ذخیره شده
Green Book مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
blueprints تجدید ساختمان اتومبیل طبق مشخصات کارخانه
assault area diagram نمودار مشخصات منطقه هجوم عملیات اب خاکی
Type cable مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
projects پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده
projected پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده
project پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
aviation weather مشخصات ویژه اب و هوایی که به پرواز و عملکردهواپیما مربوط میشود
throughput بیشترین خروجی وسیله که با مشخصات اصلی مط ابق باشد
work drawing نقشه یاتفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
shop drawing نقشه یا تفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
service marking علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
filename کد مشخصات دیسکت که به برنامه اختصاص داده شده است
headers بخشی از داده در ابتدای نوار مغناطیسی که حاوی مشخصات
inherit یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
inheriting یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
inherits یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
header بخشی از داده در ابتدای نوار مغناطیسی که حاوی مشخصات
logs وارد کردن داده مشخصات مختلف مثل کلمه رمز
log وارد کردن داده مشخصات مختلف مثل کلمه رمز
The specifications of this machine are fully detailed in the catalog . مشخصات این دستگاه در کاتولوگ مفصل شرح داده شده
rates بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
configured off وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
lotus intel مشخصات حافظه گسترشی لوتوس- اینتل مایکروسافت specification expandedmemory icrosoft
configured out وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
din سازمان استاندارد صنعتی آلمان معمولاگ مربوط به مشخصات ورودی ها و سوکت ها
configured in وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده آماده بودن آن برای استفاده است
rate بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
duty rated بیشترین تعداد عملیات که یک وسیله در یک زمان با مشخصات معلوم میتواند انجام دهد
portmark علامت روی بسته که مشخصات بندر مقصد نیز دران ذکر گردیده
generators ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
generator ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
scsi پیشرفتی که باعث افزایش نرخ ارسال داده نسبت به مشخصات اصلی JCSI میشود
PCMCIA مشخصات کارتهای جانبی گسترده که به اندازه کارت اعتباری هستند و در انتهای اتصالی دارند
EIDE مشخصات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده و دریافت آن به دیسک سخت را بهبود می بخشد
jobs دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
job دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
jcl دستوری که مشخصات را شرح میدهد و نیز منابع لازم برای انجام کار توسط کامپیوتر
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
pull up بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
chip کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود
chips کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود
semaphore مشخصات دو کار و تصدیق مناسب برای جلوگیری از قفل کردن یا سایر مشکلات وقتی که هر دو نیاز به وسیله جانبی یا تابعی دارند
epos سیستمی که از یک ترمینال کامپیوتر به عنوان سایت فروش برای محصولهای الکتریکی یا کنترل انبار و نیز مشخصات محصول به کارمی رود
vehicle summary فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
virtual مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود
specification اوصاف و مشخصات دقیق یک اختراع که بر مبنای ان اختراع ثبت میشود
interior label برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی
letterhead مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
master data file پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
stationed نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
station نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
stations نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
characteristics of underdeveloping مشخصات کشورهای در حال توسعه ویژگیهای توسعه نیافتگی
identification تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند.
images تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
image [تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
electronic سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
fix داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
fixes داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
Yellow Book مشخصات -CD ROM منتشر شده توسط Philips که حاوی قالب ذخیره سازی داده است و استاندارد ROM-CD XA را می پوشاند
smarts کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
read بیت مشخصات فایل که وقتی تنظیم شود. مانع نوشتن داده جدید روی فایل یا ویرایش محتوای آن میشود
reads بیت مشخصات فایل که وقتی تنظیم شود. مانع نوشتن داده جدید روی فایل یا ویرایش محتوای آن میشود
smartest کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smart کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarted کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarter کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
V format ساختار داده که درآن دکوردهای با طول مختلف ذخیره شده اند با یک مشخصات ابتدایی که طول آنها را نوشته است
smarting کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
charactristics مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
PCI مشخصات ساخت Intel که یک نوع باس محلی سریعی را معرفی میکند که ارسال داده سریع بین پردازنده کارتهای گسترده PC فراهم میکند
thrashing 1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود
high burst ranging تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
logs کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد
log کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد
dangerous goods by road agreement موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
lay reference number شماره ترتیب کاشتن مین شماره مشخصات مین کاشته شده
in old age [in great age] در سن بالا
atop بالا
over- بالا
over بالا
aweigh بالا
aloft بالا
ascendancy بالا
ascendency بالا
galleries لژ بالا
overtones بالا تن
above در بالا
overhead بالا
uppermost از بالا
overhead سر بالا
gallery لژ بالا
balcony لژ بالا
balconies لژ بالا
overtone بالا تن
headwater بالا اب
upper بالا
lever bridge پل بالا رو
up stairs بالا
upper limit حد بالا
upside بالا
highs بالا
highest بالا
upped رو به بالا
upping بالا
up بالا
superincumbent از بالا
upping رو به بالا
up رو به بالا
at a great age در سن بالا یی
high بالا
on high در بالا
upped بالا
outreach بالا
top بالا
up there ان بالا
hoists بالا بردن
hoist بالا کشیدن
hoisted بالا کشیدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com