Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
guded missile
موشک هدایت شوند
Other Matches
celestial guidance
سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
sprints
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprint
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprinted
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
maces
نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
beamrider
موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
mace
نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
terminal guidance
هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
homing guidance
هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
inertial guidance
سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
guided missiles
موشک هدایت شونده
guided missile
موشک هدایت شونده
cruise missiles
موشک هدایت شونده کروز
laser guidance
هدایت لیزری بمب یا موشک
free rocket
موشک غیر هدایت شونده
cruise missile
موشک هدایت شونده کروز
pgm
نوعی موشک هدایت شونده
nike ajax
نوعی موشک ضد هوایی هدایت شونده
entac
موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
proportional navigating
هدایت موشک به طورهماهنگ با مسیر تعیین شده
pursuit navigation
ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
sparrows
نوعی موشک هوا به هوای هدایت شونده
nike hercules
موشک ضد هوایی نایک هرکولس هدایت شونده
bull pup
نوعی موشک هدایت شونده هوا به زمین
sparrow
نوعی موشک هوا به هوای هدایت شونده
falcon
موشک هدایت شونده هوا به هوای فالکن
guided missile cruiser
زره شکن حامل موشک هدایت شونده
falcons
موشک هدایت شونده هوا به هوای فالکن
pseudopursuit navigation
ناوبری و هدایت موشک فقط در سمت هدف
controls
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
armstrong
سیستم عمل کننده فرامین موشک هدایت شونده
controlling
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
directors
هواپیمایی قادر به هدایت یک رسانگر بدون سرنشین یا یک موشک
director
هواپیمایی قادر به هدایت یک رسانگر بدون سرنشین یا یک موشک
terriers
نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
terrier
نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
homing phase
مرحلهای از پرواز موشک هدایت شونده بین نیمه مسیرو نزدیک هدف
mauler
نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
rocketeer
هدایت کننده پرتابه یا موشک دانشمند پرتابه شناس
guidance
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
shift
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
guidance
هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
missilery
موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
missilry
موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
optical
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
fighter direction
هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
saddle bag
خورجین
[اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
stellar guidance
سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
subroc
موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
conductance
ضریب هدایت قدرت هدایت
gyro pilot
سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
sequential
داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند
traffics
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
overlay
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
overlays
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
trafficked
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffic
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
trafficking
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
overlaying
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
activities
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
activity
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
refire time
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
batch processing
سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
routines
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routinely
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routine
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
surface missile
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
stacks
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacked
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stack
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
detect
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detected
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detecting
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
ends
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ended
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
end
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
detects
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
saturated colour
که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
VDU
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
VDUs
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
vdt
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
apogee
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
subroutine
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
bubble sort
روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
row
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
rowed
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
rows
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
azimuth guidance
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
rocketed
موشک
rocket
موشک
missile
موشک
ballistic missiles
موشک
ballistic missile
موشک
rockets
موشک
missiles
موشک
rocketing
موشک
antimissile missile
موشک ضد موشک
free rocket
موشک ازاد
skyrocketing
موشک هوایی
rocket control
کنترل موشک
cruise missiles
موشک کروز
ballistic missiles
موشک بالیستیکی
rocket fuel
سوخت موشک
torpedoes
موشک ضد زیردریایی
rocket sonde
موشک هواشناسی
cruise missile
موشک کروز
torpedoed
موشک ضد زیردریایی
torpedo
موشک ضد زیردریایی
free flight
موشک ازاد
ogive
پرتابه یا موشک
corporals
موشک کورپورال
torpedoing
موشک ضد زیردریایی
missiles
گلوله موشک
hawk
موشک هاوک
missile man
موشک انداز
missile launcher
موشک انداز
rocket launchers
موشک انداز
rocket launcher
موشک انداز
redeye
موشک ردای
rocket engine
موتور موشک
dizgig
موشک یکجورفرفره
missile
گلوله موشک
hawks
موشک هاوک
corporal
موشک کورپورال
hercules
موشک هرکولس
hawked
موشک هاوک
tinfish
موشک ضد زیردریایی
ram
موشک رام
aerodynamic missile
موشک ایرودینامیکی
boosted rocket
موشک ازاد
archers
موشک صوتی
styx
موشک استایکس
archer
موشک صوتی
adm 0
موشک کویل
tactical missile
موشک جنگی
tactical missile
موشک رزمی
tow
کشیدن موشک تو
atom rocket
موشک اتمی
air a
موشک جنی
flare
موشک منور
flares
موشک منور
ballistic missile
موشک بالیستیکی
rammed
موشک رام
tows
کشیدن موشک تو
rocketry
فن پرتاب موشک
skyrocket
موشک هوایی
sky rocket
موشک هوایی
bomarc
موشک بومارک
lacrosse
موشک لاکروس
skyrockets
موشک هوایی
rams
موشک رام
projectile
مرمی موشک
skyrocketed
موشک هوایی
rockets
موشک وار رفتن
air to surface missile
موشک هوا به زمین
launching pad
سکوی پرتاب موشک
launching site
سکوی پرتاب موشک
rocket launchers
سکوی پرتاب موشک
airbreathing missile
موشک مکنده هوا
launching area
محل پرتاب موشک
missile
موشک باران کردن
launcher
وسیله پرتاب موشک
rocket launcher
سکوی پرتاب موشک
motor tube
استوانه موتور موشک
liquid propellant
سوخت مایع موشک
missile launch rail
ریل فراگیرنده موشک
launching pads
باند پرتاب موشک
nike x
موشک نایک ایکس
missile destroyer
ناوشکن موشک انداز
rocket
موشک وار رفتن
rocketing
موشک وار رفتن
launching pads
سکوی پرتاب موشک
launching pad
باند پرتاب موشک
dragon
اژدها موشک دراگون
rocketed
موشک وار رفتن
dragons
اژدها موشک دراگون
landing
فرود
[هواپیما یا موشک]
air to underwater missile
موشک هوا به زیر اب
honest john
موشک هانست جان
missiles
موشک باران کردن
warheads
کلاهک موشک سر جنگی
warhead
کلاهک موشک سر جنگی
noses
دماغه کلاهک موشک
step rocket
موشک چند طبقه
sustainer
خرج تکمیلی موشک
nose
دماغه کلاهک موشک
stages
مراحل مختلف یک موشک
rocket propulsion
فشارعقب نشینی موشک
rocket propulsion
فشار پرتاب موشک
stage
مراحل مختلف یک موشک
bull pup
موشک بال پاپ
hard missile base
پایگاه مستحکم موشک
antitank launcher
موشک انداز ضد تانک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com