Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
end strings
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
Other Matches
plastic
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
fixes
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
fix
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
formats
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
format
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
unclocked
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangover
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangovers
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
vary
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
commutable
قابل تغییر
displaceable
قابل تغییر
effable
قابل تغییر
moveable
قابل تغییر
transmutative
قابل تغییر
variant
قابل تغییر
variative
قابل تغییر
transformative
قابل تغییر
changeable
قابل تغییر
flexible
قابل تغییر
alterable
قابل تغییر
streaky
ناصاف قابل تغییر
flexibility
کش دار قابل تغییر
streakiest
ناصاف قابل تغییر
streakier
ناصاف قابل تغییر
tranformable
قابل تغییر شکل
ne varirtur
غیر قابل تغییر
variables
آنچه قابل تغییر است
variable
آنچه قابل تغییر است
alterable
آنچه قابل تغییر است
flexible
آنچه قابل تغییر است
exchangeable
آنچه قابل تغییر است
interchangeable
آنچه قابل تغییر است
variable factors
عوامل قابل تغییر تولید
armature shifting motor
موتور با ارمیچر قابل تغییر
open policy
بیمه نامه قابل تغییر
flexile
قابل تغییر قابل تطبیق
feedback
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
inelastic
غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
flexible
آرایهای که اندازه و حد آن قابل تغییر است
protecting
محل حافظه که قابل تغییر نیست
hard
که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
harder
که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
hardest
که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
protect
محل حافظه که قابل تغییر نیست
protects
محل حافظه که قابل تغییر نیست
beta range
حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
changes
تغییر کردن تغییر دادن
changing
تغییر کردن تغییر دادن
changed
تغییر کردن تغییر دادن
change
تغییر کردن تغییر دادن
change over
تغییر روش تغییر رویه
gametophore
سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
variables
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
variable
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
rosette
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
rosettes
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
protects
محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
absolute address
تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
protect
محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
protecting
محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
read
وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
reads
وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
machine address
تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
plane
یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
planing
یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
hardwired program
برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست
planes
یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
planed
یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
indian pendants
ریسمانهای انتهای چوب که کیسه لاکراس با ان سست یاتنگ میشود
wires
کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
wire
کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
field
فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
fields
فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
fielded
فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
shifted
تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
procedure turn
دور زدن برای تغییر مسیرهواپیما
shifts
تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
fall back on something/someone
<idiom>
تغییر جهت برای کمک به کسی
shift
تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
modulate
تغییر موج ارسالی برای حمل داده
modulates
تغییر موج ارسالی برای حمل داده
modulating
تغییر موج ارسالی برای حمل داده
presumptive instruction
دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
DSP
مدار پیچیده مخصوص برای تغییر سیگنالهای دیجیتال
text
امکاناتی برای ویرایش متن , تغییر , درج و حذف
it is insusceptible of change
اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
image
[برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر]
texts
امکاناتی برای ویرایش متن , تغییر , درج و حذف
images
برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر
cycled
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
bell crank
اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
counter march
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
pitch
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
trapdoor
روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
trapdoors
روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
pitches
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
perspective
روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
perspectives
روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
constant
ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constants
ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
inconvertible
غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
turing machine
مدل ریاضی یک وسیله که میتواند داده را بخواند و بنویسد بر یک نوار ذخیره سازی قابل کنترل با تغییر وضعیتهای داخلی آن
He was too quick for her and jinked away every time.
او
[مرد]
برای او
[زن]
خیلی چابک بود و هربار با تغییر جهت از دست او
[زن]
در می رفت.
adaptive channel allocation
توانایی سیستم برای تغییر پاسخ ها و فرآیندها طبق ورودی ها و رویدادها و موقعیتها
pocket
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pockets
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
angular travel
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
long run
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
sequences
کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
sequence
کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
manipulative deception
تغییر فرکانس یا دستکاری دروسایل فرستنده خودی برای گول زدن دشمن فریب رادیویی عمدی
inexplicably
بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
postscript
زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscripts
زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
quick out
نوعی پاس که گیرنده به جلومی دود و برای دریافت پاس به کنار تغییر مسیر میدهد
housekeeping
در آغاز برنامه جدید برای انجام امور سیستم مثل پاک کردن حافظه تشخیص کلیدهای تابع یا تغییر حالت صفحه تصویر
movement
فایل که تغییر اخیر را تراکنشهای رکورد را ذخیره میکند تا برای بهنگام سازی فایل اصلی استفاده شود
non return to zero
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
enquiry
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
conversions
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
PHIGS
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
goal light
چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
changed
تغییر
modification
تغییر
dachi
تغییر پا
change
تغییر
conversion
تغییر
innovation
تغییر
mutation
تغییر
alternation
تغییر
conversions
تغییر
commutation
تغییر
alteration
تغییر
misalignment
تغییر
shunting
تغییر خط
changeless
بی تغییر
changing
تغییر
changes
تغییر
stationary
بی تغییر
amendments
تغییر
vicissitude
تغییر
innovations
تغییر
variations
تغییر
fluctuation
تغییر
amendment
تغییر
variation
تغییر
mutations
تغییر
dimensional change
تغییر اندازه
altered
تغییر دادن
redeploy
[staff]
تغییر دادن
transformation
تغییر شکل
amending
تغییر دادن
cinversion
تغییر شکل
altering
تغییر یافتن
realigning
تغییر دادن
alter
تغییر یافتن
modifier
تغییر دهنده
altered
تغییر یافتن
variables
تغییر پذیر
to undergo a change
تغییر یافتن
modifiers
تغییر دهنده
alter
تغییر دادن
switcheroo
تغییر ناگهانی
magnatic displacement
تغییر مغناطیسی
change
[in something]
[from something]
تغییر
[در یا از چیزی]
behavior modification
تغییر رفتار
deviations
تغییر مسیر
deviation
تغییر مسیر
mutability
تغییر پذیری
kainophobia
تغییر هراسی
secular change
تغییر قرنی
flexility
قابلیت تغییر
modifies
تغییر دادن
changeable
تغییر پذیر
variable
تغییر پذیر
conversion
تغییر مذهب
coefficient of variation
ضریب تغییر
vacillatory
تغییر پذیر
realign
تغییر دادن
modification
تغییر وتبدیل
altertive
تغییر دهنده
modify
تغییر دادن
design change
تغییر طرح
transformation
عمل تغییر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com