English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English Persian
caduceus نشانه علم پزشکی
Other Matches
pointer نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointers نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ToolTips برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolically آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
premedical دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
professional service تیمهای متخصص پزشکی قسمتهای تخصصی پزشکی
ENT medicine پزشکی گوش و حلق و بینی [پزشکی]
otorhinolaryngology پزشکی گوش و حلق و بینی [پزشکی]
peach design نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
electro optics وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
aeromedical unit یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
symptom نشانه
indicative نشانه
attributing نشانه
presaged نشانه
attributes نشانه
emblematic نشانه
attribute نشانه
emblems نشانه
portents نشانه
marks نشانه
bench mark نشانه
sacrament نشانه
sacraments نشانه
cursors نشانه گر
reminiscence نشانه
cursor نشانه گر
reminiscences نشانه
portent نشانه
cues نشانه
signal نشانه
indications نشانه ها
signaled نشانه
signalled نشانه
symptoms نشانه
cue نشانه
emblem نشانه
marker نشانه
presage نشانه
presages نشانه
presaging نشانه
symbol نشانه
omen نشانه
omens نشانه
trace نشانه
symptomless بی نشانه
ikons نشانه
markers نشانه
mark نشانه
icon نشانه
icons نشانه
token نشانه
tokens نشانه
one address با یک نشانه
traced نشانه
traces نشانه
marksmen نشانه گیر
levelled نشانه گرفتن
targetted تیر نشانه
targets تیر نشانه
proof نشانه مدرک
sightings نشانه رفتن
level نشانه گرفتن
target تیر نشانه
marksman نشانه گیر
targeting تیر نشانه
aimed نشانه گرفتن .
targeted تیر نشانه
asterisk 1-نشانه گرافیکی
aim نشانه گرفتن .
levels نشانه گرفتن
indicator علامت خط نشانه
symptomatic نشانه بیماری
veto نشانه مخالفت
vetoed نشانه مخالفت
vetoes نشانه مخالفت
aims نشانه گرفتن .
vetoing نشانه مخالفت
leveled نشانه گرفتن
cairns سنگ نشانه
bode نشانه بودن
cairn سنگ نشانه
allegories نشانه علامت
frequency mark نشانه فرکانس
allegory نشانه علامت
sighting نشانه رفتن
proofs نشانه مدرک
asterisks 1-نشانه گرافیکی
marker علامت نشانه
traffic signal نشانه روشن
typology نشانه شناسی
train نشانه رفتن
trained نشانه رفتن
trains نشانه رفتن
indicium نشانه ویژه
merit badge نشانه هنر
proof of laziness نشانه تنبلی
prodrome پیش نشانه
markers علامت نشانه
pivot point نقطه نشانه
symptomatology نشانه شناسی
sem نشانه شناسی
token passing گذراندن نشانه
minimal cue نشانه کمینه
go ahead نشانه ترقی
emblematical حاوی نشانه
code نشانه قراردادی
line of sight خط نشانه روی
aiming نشانه روی
indication اشعار نشانه
bench mark نشانه مبنا
targetting تیر نشانه
badge reader نشانه خوان
cockshot نشانه روی
cockshy نشانه روی
dan buoy بویه نشانه
direction peg میخ نشانه
cue learning نشانه اموزی
signal علامت نشانه
discriminandum نشانه افتراق
signaled علامت نشانه
signalled علامت نشانه
sight دوربین نشانه روی
semicolon نشانه چاپ شده
sights الت نشانه روی
sights دوربین نشانه روی
sight scale مقیاس نشانه روی
sight scale طبله نشانه روی
sight الت نشانه روی
term symbol نشانه جمله طیفی
mark علامت نشانه هدف
mark نشانه کردن حریف
traffic sign تابلو نشانه گذاری
marks علامت نشانه هدف
traffic sign لوحه نشانه گذاری
marks نشانه کردن حریف
toxic symptom نشانه زهراگینی یامسمومیت
token ring network شبکه نشانه حلقهای
to present arms نشانه روی کردن
road marking نشانه گذاری راه
k نشانه بیان یک هزار
it is indicative of bad luck نشانه بدبختی است
it is an indication of lazines نشانه تنبلی است
it bobes evil نشانه بدی است
impresa نشانه جمله شعاری
sighting device وسیله نشانه روی
gun sight دستگاه نشانه روی
fine sight تنظیم خط نشانه دقیق
directing point نقطه نشانه روی
aiming stake دستک نشانه روی
aiming post شاخصهای نشانه روی
kentish fire که نشانه نفاق ..باشد
leading point نقطه نشانه روی
negative voice منع نشانه مخالفت
reciprocal laying نشانه روی متقابله
homage نشانه ی تکریم و وفاداری
point نشانه روی کردن
peep sight دریچه نشانه روی
pavement marking نشانه گذاری راه
sighting نشانه روی کردن
symptom substitution theory نظریه جانشینی نشانه ها
sightings نشانه روی کردن
aiming light چراغ نشانه روی
plots نشانه میان چهارراه
extending گرافیک و نشانه ها است
carried نشانه وقوع وام
carries نشانه وقوع وام
carry نشانه وقوع وام
carrying نشانه وقوع وام
extend گرافیک و نشانه ها است
gunner نشانه رو توپ ساز
gunners نشانه رو توپ ساز
plotted نشانه میان چهارراه
crossbones نشانه مرگ وخطر
hallmarks انگ نشانه عیار
hallmark انگ نشانه عیار
plot نشانه میان چهارراه
extends گرافیک و نشانه ها است
wreck buoy نشانه کشتی غرق شده
refers نشانه روی به نقطه نشانی
referred نشانه روی به نقطه نشانی
lays نشانه رفتن قرار دادن
lay نشانه رفتن قرار دادن
backspace حرکت نشانه گر یک واحد به چپ یا عقب
symptomatic مطابق نشانه بیماری نماینده
optical نشانه روی بصری چشمی
caret نشانه " ^ " در فضای کلید کنترل
palms نخل خرما نشانه پیروزی
palm نخل خرما نشانه پیروزی
refer نشانه روی به نقطه نشانی
optical sight وسایل نشانه روی بصری
peep sight درجه نشانه روی دیدگاه
reference number اعداد مبنای نشانه روی
toho اعضای انگشتان نشانه و شست
point bland تیراندازی بدون نشانه روی
marksman نشانه گیر [ارتش و ورزش]
sighting device دوربین دستگاه نشانه روی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com