English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
shop drawing نقشه یا تفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
Other Matches
work drawing نقشه یاتفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
averages متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
standards نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standard نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
reads مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
read مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
multicast packet بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
wirephoto عکسی که بوسیله بی سیم فرستاده میشود
spot pass پاسی که بجای فرستادن به بازیگر به نقطه معینی فرستاده میشود
aviation weather مشخصات ویژه اب و هوایی که به پرواز و عملکردهواپیما مربوط میشود
service marking علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
letters patent نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
headers بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
header بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
scsi پیشرفتی که باعث افزایش نرخ ارسال داده نسبت به مشخصات اصلی JCSI میشود
analogue ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
analogues ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
queues 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queued 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queue 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queueing 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
specification اوصاف و مشخصات دقیق یک اختراع که بر مبنای ان اختراع ثبت میشود
images تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
identification تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند.
image [تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
reads بیت مشخصات فایل که وقتی تنظیم شود. مانع نوشتن داده جدید روی فایل یا ویرایش محتوای آن میشود
read بیت مشخصات فایل که وقتی تنظیم شود. مانع نوشتن داده جدید روی فایل یا ویرایش محتوای آن میشود
plane table سه پایه نقشه برداری که الیداد بران سوار میشود
thrashing 1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود
bench mark نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
isoclinic line خطی بر روی نقشه که بوسیله ان نقاطی که درانجاها تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است نشان داده میشود
maps نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategy طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
diffusiveness تفصیل
detail تفصیل
detailing تفصیل
lengthiness تفصیل
diffuseness تفصیل
circumstantially به تفصیل
the ins and outs تفصیل
write out به تفصیل نوشتن
gloss تفصیل توضیح
expatiation شرح پر تفصیل
write-up به تفصیل نوشتن
write up به تفصیل نوشتن
auxesis تفصیل بسط
circumstance تفصیل رویداد
write-ups به تفصیل نوشتن
expatiated به تفصیل شرح دادن
to write up a report به تفصیل نوشتن گزارشی
expatiate به تفصیل شرح دادن
to draw up a report به تفصیل نوشتن گزارشی
to write out a report به تفصیل نوشتن گزارشی
expatiates به تفصیل شرح دادن
expounds به تفصیل شرح دادن
expounded به تفصیل شرح دادن
to make out a report به تفصیل نوشتن گزارشی
expounding به تفصیل شرح دادن
expatiating به تفصیل شرح دادن
expound به تفصیل شرح دادن
conformal projection نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
cartographers ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
hyetography نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
control map نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
cartographer ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
expanding پهن کردن به تفصیل شرح دادن
expand پهن کردن به تفصیل شرح دادن
expands پهن کردن به تفصیل شرح دادن
top روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
topographic map نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
mapping نقشه کشی کردن تهیه نقشه
sectors دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
storage map نقشه انباره نقشه انبارش
envoi فرستاده
envoys فرستاده
emissaries فرستاده
emissary فرستاده
envoy فرستاده
missionary فرستاده
sent فرستاده
missionaries فرستاده
apostles فرستاده
apostle فرستاده
envoys فرستاده سیاسی
envoys فرستاده مامور
legate فرستاده پاپ
god's messenger فرستاده خدا
legates فرستاده پاپ
nunico فرستاده پاپ
committed <adj.> <past-p.> فرستاده شده
consigned <adj.> <past-p.> فرستاده شده
messengers فرستاده رسول
delivered <adj.> <past-p.> فرستاده شده
forwarded <adj.> <past-p.> فرستاده شده
messenger فرستاده رسول
parlementaire فرستاده جنگی
opostolic delegate فرستاده پاپ
envoy فرستاده مامور
envoy فرستاده سیاسی
envoy extraordiinary فرستاده فوق العاده
advance ازپیش فرستاده شده
advances : ازپیش فرستاده شده
advancing ازپیش فرستاده شده
sent via e-mail بوسیله ایمیل فرستاده شد
orthographic تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
to be moved to another school به آموزشگاه دیگری فرستاده شدن
invisible exports فرستاده هایا صادرات نامحسوس
remittee گیرنده وجه فرستاده شده
plotted تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
map sheet شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
geodesy نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
vignetting سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
spandrel لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
inviolability مصون بودن فرستاده دیپلماتیک ازهر نوع تعدی و اهانت
identity مشخصات
specification مشخصات
characteristics مشخصات
paticular مشخصات
definition مشخصات
specifications مشخصات
particulars مشخصات
definitions مشخصات
characteristically مشخصات
specs مشخصات
identities مشخصات
characteristic مشخصات
embassies سفارت کبری نماینده ویژهای که نزد دولت خارجی فرستاده شود
embassy سفارت کبری نماینده ویژهای که نزد دولت خارجی فرستاده شود
rating plate پلاک مشخصات
contract specification مشخصات قرارداد
bale mark مشخصات عدل
technical specifications مشخصات فنی
job specification مشخصات شغلی
filespec مشخصات فایل
spec مشخصات بالا
specification دفترچه مشخصات
impedance characteristic مشخصات امپدانس
rating plate صفحه مشخصات
geodetic datum سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
answering سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answers سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answer سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answered سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
echoing هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
form ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
formed ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
security مشخصات کاربران مجاز
string برچسب مشخصات یک رشته
ammunition data card کارت مشخصات مهمات
format حدود و مشخصات فرش
characteristics مشخصات ومختصات وسایل
target description شرح مشخصات هدف
ems مشخصات حافظه گسترشی
particular specification مشخصات ویژه در قرارداد
papers ورقه مشخصات کشتی
papering ورقه مشخصات کشتی
papered ورقه مشخصات کشتی
paper ورقه مشخصات کشتی
general specification مشخصات عمومی قرارداد
particulars جزئیات خصوصیات مشخصات
traces نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
trace نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
load برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
loads برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
dummy متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softer دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
soft دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softest دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
catalogs فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
characteristic اندازه گیری مشخصات یک عنصر
enhanced expanded memory specification مشخصات حافظه گسترشی پیشرفته
matrolinous پارهای ازصفات و مشخصات از مادر
cataloging فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloged فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
described بیان مشخصات کسی یا چیزی
describe بیان مشخصات کسی یا چیزی
header اطلاعات مشخصات در ابتدای نوار
describes بیان مشخصات کسی یا چیزی
describing بیان مشخصات کسی یا چیزی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com