Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
real stagnation point
نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
Other Matches
reed valve
شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
burble point
زاویه حملهای که در ان شکست جریان هوا روی بال شروع میشود
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
head spot
نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
succubus
جن یا دیو مادهای که بصورت زن درامده وبامردان همخواب میشود
whirling
چرخش یا دوران جریان سیال
vapor lock
قطع کامل جریان سیال
whirl
چرخش یا دوران جریان سیال
whirled
چرخش یا دوران جریان سیال
baffles
منحرف کننده جریان سیال
baffled
منحرف کننده جریان سیال
whirls
چرخش یا دوران جریان سیال
baffle
منحرف کننده جریان سیال
baffling
منحرف کننده جریان سیال
sector
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
underway
در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
vortex flow
جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
terminals
نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
terminal
نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
reynolds number
مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
notches
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
notch
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
velocity gradiant
میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
phantom section
خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
softest
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
soft
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
pitot tube
لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
turning points
نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
turning point
نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
cross flow
دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
venturi
کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
viscosity valve
شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
resident
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
residents
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
vortex tube
وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
page
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
paged
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
pages
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
phototransistor
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
fluidal
مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
dutch auction
حراجی که ازقیمت بالا شروع میشود
compressor pressure ratio
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
CTR
انتخاب این سه کلید با هم باعث شروع مجدد کامپیوتر میشود
rerun
محلی دربرنامه که اجرا ازآنجا شروع میشود پس از توقف یا خرابی
switch
شروع به استفاده از وسیله دیگر وقتی که اولی خراب میشود
ctrl
انتخاب این سه کلید با هم باعث شروع مجدد کامپیوتر میشود
switches
شروع به استفاده از وسیله دیگر وقتی که اولی خراب میشود
switched
شروع به استفاده از وسیله دیگر وقتی که اولی خراب میشود
aggregates
دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
aggregate
دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
ionosphere
قسمتی از فضای جوزمین که از ارتفاع 52 میل شروع میشود و تا00022میل ادامه دارد
Back to the drawing board
<idiom>
[زمانی که کاری با شکست روبرو میشود و دوباره باید از اول شروع کرد]
pre-
اجرای یک فرایند که وقتی شروع میشود که حافظه و رسانههای جانبی آماده استفاده هستند
pre
اجرای یک فرایند که وقتی شروع میشود که حافظه و رسانههای جانبی آماده استفاده هستند
double row spot welding
جوشکاری نقطهای زنجیرهای جوشکاری نقطهای دوردیفه
orifice meter
روزنهای که مقدار جریان اب بوسیله ان اندازه گرفته میشود
fuse
رسم جریان بالا که باعث آب شدن فیوز میشود
fused
رسم جریان بالا که باعث آب شدن فیوز میشود
autoexec bat
در DOS یک فایل دستهای است که هنگام روشن شدن کامپیوتر یا شروع مجدد کاردستگاه فعال میشود
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
boostrap operation
عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
drags
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
drag
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
dragged
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
terminator
ثباتی که در آخرین وسیله SCSI قرار می گیرد در یک زنجیره و باعث ایجاد جریان اکتریکی میشود
volts
واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
volt
واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
backward
جستجو برای دادهای که از موقعیت نشانه گر شروع میشود یا از انتهای فایل و به ابتدای فایل می رسد
splash screen
صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود
refresher
حق الوکاله اضافی که هنگام جریان دعوی زمانیکه مدت دادرسی از حد معمول تجاوزکند به وکیل داده میشود
sector
دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
sectors
دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
halted
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود
halt
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود
halts
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود
blade cuff
قطعهای که با متصل شدن به ساقه تیغه ملخ باعث افزایش عبور جریان هوا از روی موتور میشود
electronic
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
wrought
به شکل درامده
out-
از زیرچاپ درامده
vibrant
به تپش درامده
shaped
بشکل درامده
impassioned
به جنبش درامده
spent
از پا درامده کوفته
outed
از زیرچاپ درامده
pin feather
پرتازه درامده
out
از زیرچاپ درامده
update
به روز درامده
updated
به روز درامده
updates
به روز درامده
hard sectoring
می دیسک که هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود و گاهی توسط مجموعهای نقاط پانچ شده اطراف hub مرکزی صورت می گیرد که هر سوراخ شروع سکتور ران نشان میدهد
ansi
ترتیبی از حروف کنترلی صفحه نمایش ANSI که رنگها و خصوصیات متن را روی صفحه کنترل میکند این ترتیب با کلید ESC و شروع میشود
orinasal
از دهان و بینی درامده
corporate
بصورت شرکت درامده
extatic
بوجد درامده وجداور
dislocated
جابجاشده ازمفصل درامده
enteringthe room he silmed
باطاق درامده لبخندزد
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
summing up
خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
summings up
خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
report
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reports
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reported
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
set up
مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
variable discharge turbine
توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
lycanthrope
ادمی که بشکل گرگ درامده باشد
out of pocket expenses
هزینهای که از جیب شخص درامده باشد
deafly
بحالت کری
au naturel
بحالت طبیعی
to stand at a
بحالت خبردارایستادن
apeak
بحالت عمودی
instatu quo
بحالت پیشین
To give someone a good thrashing.
خوش بحالت
on guard
بحالت گارد
to heave to
بحالت ایست دراوردن
geitja makki
دفاع دوبله بحالت
on guard
بحالت محافظ باش
emulsifying
بحالت تعلیق دراوردن
stabilize
بحالت موازنه دراوردن
to come to a
بحالت خبردار ایستادن
emulsifies
بحالت تعلیق دراوردن
emulsify
بحالت تعلیق دراوردن
stabilises
بحالت موازنه دراوردن
stabilising
بحالت موازنه دراوردن
emulsified
بحالت تعلیق دراوردن
stabilized
بحالت موازنه دراوردن
Zen
استراحت بحالت نشسته
stabilizes
بحالت موازنه دراوردن
stabilised
بحالت موازنه دراوردن
knight hospitaller
کسیک که درسلکهای راهبهای نظامی که درسال .....گردیده درامده باشد
top
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
inaction
سکون
equilibrium
سکون
quiescsnce or cency
سکون
quietness
سکون
quietude
سکون
quiescence
سکون
quies csnce or cency
سکون
stayed
سکون
slackest
سکون
slacks
سکون
stay
سکون
rests
سکون
slack
سکون
rest
سکون
inertia
سکون
imperturbability
سکون
tetanize
بحالت انقباض دائم دراوردن
vitrifiable
قابل تبدیل بحالت زجاجی
cross support
نگهداشتن بدن بحالت صلیب
watts
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
angle of repose
زاویه سکون
deadbeat
دارای سکون
lulling
ارامش سکون
station
سکون پاتوق
lulled
ارامش سکون
station
جا درحال سکون
lulls
ارامش سکون
rest position
موقعیت سکون
deadbeats
دارای سکون
stationary state
وضعیت سکون
quietest
ارامش سکون
slack time
زمان سکون
stasis
حالت سکون
stations
سکون پاتوق
stations
جا درحال سکون
statics
سکون شناسی
rest mass
جرم سکون
lull
ارامش سکون
rest energy
انرژی سکون
quiet
ارامش سکون
immovableness
سکون ثبات
idle position
حالت سکون
stationed
جا درحال سکون
stationed
سکون پاتوق
turbostarter
استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
to smile a person into a mood
کسیرا با لبخند بحالت ویژهای در ژوردن
alert
بحالت اماده باش درامدن یا دراوردن
alerts
بحالت اماده باش درامدن یا دراوردن
deploys
بحالت صف دراوردن قرار دادن قشون
deploying
بحالت صف دراوردن قرار دادن قشون
deploy
بحالت صف دراوردن قرار دادن قشون
alerted
بحالت اماده باش درامدن یا دراوردن
poise
وزنه متحرک بحالت موازنه دراوردن
start off
شروع کردن شروع شدن
pin point
نقطهای
stand
دوره سکون اب دریا
tranquil
بی جنبش درحال سکون
dead center
مرکز سکون و بی حرکتی
stationary state
تعادل درحالت سکون
pullover
پرس سینه بحالت خوابیده روی نیکت
pullovers
پرس سینه بحالت خوابیده روی نیکت
side cast
پرتاب نخ ماهیگیری بحالت قوس تقریبا" افقی
To stand at attention(ease).
بحالت آماده باش ( آزاد ) ایستادن ( ؟ رآمدن )
transport stream
ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
point group
گروه نقطهای
point contact
کنتاکت نقطهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com