Total search result: 157 (6 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
center disc roll |
نورد دیسکی |
|
|
Other Matches |
|
plate clutch |
کلاج دیسکی |
center disc roll |
غلطک دیسکی |
disc brake |
ترمز دیسکی |
disc integrator |
انتگرالگیری دیسکی |
double |
دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند |
target |
دیسکی که روی آن فایل کپی میشود |
targeting |
دیسکی که روی آن فایل کپی میشود |
targetting |
دیسکی که روی آن فایل کپی میشود |
targetted |
دیسکی که روی آن فایل کپی میشود |
targets |
دیسکی که روی آن فایل کپی میشود |
targeted |
دیسکی که روی آن فایل کپی میشود |
doubled |
دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند |
doubled up |
دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند |
diskless workstation |
ایستگاه کاری که درایو دیسکی برای ذخیره داده ندارد |
defaulted |
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود. |
defaults |
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود. |
default |
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود. |
defaulting |
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود. |
doubled |
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد |
double |
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد |
doubled up |
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد |
dropped |
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود |
drop |
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود |
dropping |
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود |
drops |
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود |
wobble plate |
دیسکی که بصورت لولایی یاصلب به عنوان مکانیزم حرکت دهنده روی شفت نصب شده است |
roller |
نورد |
rollers |
نورد |
drum |
نورد |
drummed |
نورد |
inking roller |
نورد |
roll |
نورد |
rolls |
نورد |
rolled |
نورد |
carriage |
نورد |
carriages |
نورد |
rolled copper strips |
مس نورد |
beams |
نورد |
beam |
نورد |
breaking down roll |
نورد شکست |
continous rolling |
نورد دائمی |
cr |
بازگشت نورد |
cragsman |
کوه نورد |
warp beam |
نورد بالا |
blooming train |
مسافت نورد |
break down roll |
پیش نورد |
roughing roll |
پیش نورد |
carriage return |
بازگشت نورد |
cross country mill |
نورد چلیپایی |
carriage control |
کنترل نورد |
cross roll |
نورد عرضی |
breast |
نورد پایین |
roll pass |
رخده نورد |
roll stand |
مقام نورد |
sailer |
دریا نورد |
seagoer |
دریا نورد |
grooved roll |
نورد شیاردار |
dummy roll |
نورد کور |
rolling mill |
دستگاه نورد |
shipman |
دریا نورد |
seagoing |
دریا نورد |
sheet roll |
نورد ورق |
shipper |
دریا نورد |
universal roll |
نورد یونیورسال |
roll pass |
کالیبر نورد |
seafarers |
دریا نورد |
cosmonauts |
کیهان نورد |
sailors |
دریا نورد |
rollers |
قرقره نورد |
mountaineer |
کوه نورد |
mountaineers |
کوه نورد |
roll |
نورد کردن |
rolled |
نورد کردن |
rolls |
نورد کردن |
sailor |
دریا نورد |
roller |
قرقره نورد |
cosmonaut |
کیهان نورد |
seafarer |
دریا نورد |
mill |
کارخانه نورد |
mills |
کارخانه نورد |
blooming roll |
نورد شمشه |
rolling |
نورد زدن |
alpinist |
کوه نورد |
densities |
دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن |
density |
دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن |
manufactoring tape milling machine |
دستگاه نورد صنعتی |
chilled roll |
نورد سخت کننده |
narrow strip mill |
نورد نوار باریک |
intermediate roll stand |
مقام نورد میانی |
plate roll |
غستگاه نورد صفحه |
plate mill |
غستگاه نورد صفحه |
muck mill |
دستگاه نورد فولاد |
wire rod mill |
کالیبر نورد سیم |
plug mill |
دستگاه نورد توپی |
tube rolling |
نورد کاری لوله |
tire rolling mill |
دستگاه نورد لاستیک |
tire mill |
دستگاه نورد لاستیک |
single stand mill |
دستگاه نورد یک مقامه |
sheet mill stand |
مقام نورد ورق |
rolled profile |
نیمرخ نورد خورده |
rolled iron or steel |
فولاد نورد خورده |
rolled glass |
شیشه نورد خورده |
roll piercing process |
روش نورد مایل |
roll housing |
پایه دستگاه نورد |
seamanlike |
مثل دریا نورد |
wire rolling mill |
دستگاه نورد سیم |
roughing stand |
مقام پیش نورد |
compressed asphalt |
اسفالت نورد شده |
cold rolling mill |
دستگاه نورد سرد |
cogging stand |
مقام دستگاه نورد |
cogging stand |
مقام پیش نورد |
cogging mill |
دستگاه نورد شمشه |
bar work |
نورد کردن میله |
beam rolling mill |
نورد کاری تیر |
breaking down stand |
مقام پیش نورد |
carriage control tape |
نوار کنترل نورد |
blooming stand |
مقام پیش نورد |
drawing mill |
دستگاه نورد کششی |
slabbing mill |
دستگاه نورد لوحه |
hot roll |
نورد کردن داغ |
hot strip mill |
مسیر نورد گرم |
ingots slab mill |
دستگاه نورد لوحه |
cogging roll |
دستگاه نورد اولیه شمش |
cogging mill train |
مسیر دستگاه نورد شمش |
hot rolled strip |
باریکه نورد شده داغ |
sheet roller |
کارخانه نورد ورق فلزی |
wide strip mill |
دستگاه نورد نوار پهن |
smoothing rolls |
دستگاه نورد نرم کننده |
armor plate rolling mill |
دستگاه نورد ورق زرهی |
bar mill |
دستگاه نورد میله گرد |
double two high rolling mill |
دستگاه نورد مضاعف دوبل |
cold reduce |
نورد کردن در حالت سرد |
cold roll |
نورد کردن در حالت سرد |
continous rod mill |
دستگاه نورد سیم دائمی |
corrugated rolling mill |
دستگاه نورد ورق موجدار |
cog down |
به سمت پایین نورد کردن |
softest |
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود |
softer |
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود |
soft |
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود |
sector |
دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند |
sectors |
دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند |
rolling |
نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند |
platen |
نگهدارنده کاغذ در چاپگر نورد ماشین تحریر |
fielder |
بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد |
reformat |
فرمت کردن دیسکی که حاوی داده است و پاک کردن داده به این ترتیب |
platen |
صفحه پهن فلز قالب ریزی و ریخته گری نورد ماشین تحریر و غیره |
drives |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
drive |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
sectors |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
sector |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
master |
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود |
masters |
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود |
mastered |
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود |
mill |
نورد کردن فرز کردن اسیاب |
mills |
نورد کردن فرز کردن اسیاب |
plate milling stand |
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه |