Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
luminous energy
نیرویی که تبدیل به اشعه نورانی میشود
Other Matches
working lead
بار یا نیرویی که ساختمان یاجزیی از ان هنگام کارکردمعمولی متحمل میشود
laser
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
distributed load
نیرویی که به یک نقطه اثرنمیکند بلکه مانند نیروی هوا روی یک سطح بریک خط یا یک سطح وارد میشود
cores
وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
core
وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
ultraviolet light
MORPG که محتوای آن با اشعه ماورای بنفش پاک میشود
erasable
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
sofa-beds
نیمکت که تبدیل به تختخواب میشود
sofa-bed
نیمکت که تبدیل به تختخواب میشود
rear takedown with double leg tackle
زیر یک دو خم که تبدیل به خورجین تکان میشود
beamrider
موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
guns
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
gun
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
source
که بعداگ توسط کامپایلر به کد ماشین تبدیل میشود
uniservice
یک نیرویی
deflections
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflection
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
flan
تکه فلزی که با منگنه کردن تبدیل به سکه میشود
flans
تکه فلزی که با منگنه کردن تبدیل به سکه میشود
morphing
جلوههای ویژه در بازی ها و سیستمهای چندرسانهای که یک تصویر به تدریج به دیگری تبدیل میشود
hologram
تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
holograms
تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
one for one
مرحلهای غالبا" مربوط به یک اسمبلر که در ان یک جمله زبان منبع به یک دستور کارزبان ماشین تبدیل میشود
design load
حداکثر بار یا نیرویی که اجزاء سازهای توانایی ان را دارند
photoresist
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
single transposition
نوعی تبدیل به رمز که فقط ازیک نوع کلید رمز استفاده میشود
non interlaced
سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
hand-held
وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
sthene
واحد نیرو در سیستم غیرمتریک معادل نیرویی که به جرمی برابر یک تن شتاب یک متر بر مجذور ثانیه
coalition
مثلا" جنگ علیه دشمن اطلاق میشود دراین مقام می توان چنانچه معمول است این کلمه را به "اتفاق " یا " اتحاد " تبدیل کرد
coalitions
مثلا" جنگ علیه دشمن اطلاق میشود دراین مقام می توان چنانچه معمول است این کلمه را به "اتفاق " یا " اتحاد " تبدیل کرد
imported
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
digitize
تصویری که برای تولید سیگنال آنالوگی که بعد به دیجیتال تبدیل میشود و روی کامپیوتر ذخیره شود یا نمایش داده شود
importing
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
import
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
luminary
نورانی
luminous
نورانی
luciferous
نورانی
luminaries
نورانی
luculent
نورانی
aura
تشعشع نورانی
transfigured
نورانی کردن
transfigure
نورانی کردن
light firing
اشتعال نورانی
luminaries
ادم نورانی
auras
تشعشع نورانی
transfigures
نورانی کردن
lumine
نورانی کردن
glitzier
براق و نورانی
glitziest
براق و نورانی
glitzy
براق و نورانی
luminary
ادم نورانی
transfiguring
نورانی کردن
luminosity
جسم نورانی فروغ
biaxial deformation
خمشی که در یک قطعه مستقیم الخط ایجاد میشودموقعی که تحت تاثیر زوج نیرویی که صفحه ان باهیچیک از سطوح اصلی اینرسی منطبق نباشد
aureole
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
aureola
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
novatio non presumiter
تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
top
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
radiolucency
درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
spermatid
سلول حاصله از تقسیم سلول منی سازکه تبدیل به سلول منی میشود
sectors
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
emission theory
فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
transiguration
تبدیل صورت تبدیل هیئت
conversion scale
مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
material dispersion
پراکنده شدن پالس نورانی درداخل یک فیبر نوری در نتیجه طول موجهای مختلف ساطع شده از یک منبع
restitution
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
plasma display
صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
high resolution bit mapped display
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
assembler
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
binary to octal conversion
تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary to hexadecimal conversion
تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
echoed
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
form
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
averaged
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traced
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traces
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
trace
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaging
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
loads
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
deflected
یا اشعه
deflecting
یا اشعه
ray
اشعه
deflect
یا اشعه
deflects
یا اشعه
radiation
اشعه
rays
اشعه ها
softer
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
soft
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softest
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummy
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
town fog
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
suffix notation
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
throughput
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
master
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
second
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconded
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
masters
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconding
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
mastered
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconds
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
beta ray
اشعه بتا
electron beam
اشعه الکترونی
X-rays
اشعه ایکس
radiation sickness
بیماری اشعه
silvery rays
اشعه نقرهای
electron beam
اشعه الکترون
ray
اشعه تابشی
lasers
اشعه لیزر
electronic beam
اشعه ی الکترونیکی
gamma radiation
اشعه گاما
laser
اشعه لیزر
gamma ray
اشعه گاما
x radiation
اشعه ایکس
electron ray
اشعه الکترونی
canal rays
اشعه مجرایی
cathode ray oscillograph
اشعه کاتدیک
roentgen rays
اشعه رنتگن
cathode rays
اشعه کاتدی
roentgen ray
اشعه مجهول
ion beam
اشعه یونی
reseau
اخراج اشعه
rays of light
اشعه نور
x ray
اشعه مجهول
x ray
اشعه ایکس
x rays
اشعه ایکس
beam cutoff
قطع اشعه
beam width
پهنای اشعه
beta radiation
اشعه بتا
deflection defocusing
پریشانی اشعه
beta rays
اشعه بتا
cosmicray
اشعه کیهانی
xrays
اشعه ایکس
xrays
اشعه مجهول
x ray beam
اشعه رونتگن
ultraviolet ray
اشعه فرابنفش
microwave radiation
اشعه میکروموجی
X-rayed
اشعه رونتگن
X-ray
اشعه رونتگن
X-raying
اشعه ایکس
actinic rays
اشعه فعال
flashback
بازتاب اشعه
X-raying
اشعه رونتگن
flashbacks
بازتاب اشعه
gamma rays
اشعه گاما
X-rayed
اشعه ایکس
cosmic rays
اشعه کیهانی
gammas
اشعه گاما
X-ray
اشعه ایکس
gamma
اشعه گاما
alpha rediation
اشعه الفا
alpha rays
اشعه الفا
workgroup
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
faxing
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
horned scully
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
crookes tube
لامپ اشعه ایکس
searchlights
اشعه نور افکن
cosecant squared beam
اشعه با مربع کوسکانت
phosphor
معمولا اشعه الکترونی
x ray equipment
تجهیزات اشعه رونتگن
x ray source
منبع اشعه رونتگن
x ray therapy
درمان با اشعه مجهول
ultrared
انطرف اشعه قرمز
roentgenography
پرتونگاری با اشعه ایکس
red, green, blue
سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
crt
لامپ با اشعه کاتدی
ultraviolet
اشعه مادون بنفش
infrared ray
اشعه فرو سرخ
cathode pay tube
لامپ با اشعه کاتدی
searchlight
اشعه نور افکن
cathode ray oscilloscope
اسیلوسکوپ اشعه کاتدی
cathode ray tude
لوله اشعه کاتدی
x radiation
تشعشع اشعه مجهول
blue beam magnet
مغناطیس اشعه ابی
density of an electron beam
چگالی اشعه الکترونی
electron beam cutting
برش با اشعه الکترونی
electron beam welding
جوشکاری با اشعه الکترونی
electron beam generator
مولد اشعه الکترونی
welding by electron beam
جوشکاری با اشعه الکترونی
electron ray tube
لامپ اشعه کاتدیک
density of an ion beam
چگالی اشعه یونی
black body radiation
اشعه جسم سیاه
standard
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com