English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
accuracy هر قدر تعداد بیتها بیشتر باشد
Other Matches
overflows وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflowed وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflow وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
ply yarn نخ چندلا [در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
worded طول کلمه کامپیوتری که به صورت تعداد بیتها شمرده میشود
word طول کلمه کامپیوتری که به صورت تعداد بیتها شمرده میشود
highs تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
high تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highest تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
outshoot تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
over crowding بیشتر باشد
multimult پیشوند بمعنی " بسیار وزیاد "و " دارای تعداد زیاد " و "متعدد " و " بیشتر " و" چند "
field تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
fielded تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
fields تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
extra اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra- اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extras اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
long life itemes اقلامی که عمر قانونی انها 5سال یا بیشتر باشد
tint [هاله ای از رنگ که بیشتر به سمت سفید متمایل باشد.]
congestion وضعیتی که در آن نیازهای ارتباطی یا فرآیند ها بیشتر از توانایی مستقیم باشد
hypervelocity سرعت دهانهای و ابتدایی توپی که از 0001 متر درثانیه بیشتر باشد
transylvania فرش ترانسیلوانیا [ریشه اصلی آن مربوط به ترکیه می باشد که بیشتر برای کلیساهای رومانی و مجارستان بافته شده.]
grand larceny سرقت بزرگ در CL سرقتی را گویند که دران قیمت مال مسروق ان ازمیزان معینی که در قانون مشخص شده است بیشتر باشد
cloud lattice design طرح ابری شبکه ای که بیشتر بصورت بندی و در فرش چین دیده می شود . زمینه معمولا زرد و شبکه ها آبی رنگ می باشد .
Ladik prayer rug قالیچه سجاده ای لادیک [این فرش بیشتر مربوط به ترکیه می باشد و در آن از دو یا سه ستون محرابی به همراه گل های لاله با رنگ های غالب قرمز و آبی استفاده می شود.]
knot density چگالی گره [تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
butterfly saddle rug قالیچه نقش پروانه ای [این نوع از قالیچه زین اسبی بیشتر در شمال هند و تبت رواج داشته و حالت ذوزنقه ای آن شبیه پروانه می باشد]
You have to watch your diet more [carefully] and get more exercise. شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید.
kanat نوعی گلیم ترکی [روشی از بافت گلیم است که در آن ابتدا رشته های باریک را بافته، سپس آنها را به یکدیگر می دوزند. این روش بین روستائیان ترکیه بیشتر مرسوم می باشد.]
knot ratio نسبت تعداد گره [این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
square design طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
combinatorics محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
prima facie evidence مدرک محمول بر صحت مدرکی که در صورت تکذیب یا توضیح طرف برای روشن کردن قضیه کافی باشد مدرکی که در نظر اول و پیش از بررسی بیشتر قاطع به نظر می اید
kaldor criterion ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
bandwidth صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
roundest تعداد تیر تعداد شلیک دور
round تعداد تیر تعداد شلیک دور
odder ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odd ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
oddest ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
lengths شماره بیتها که یک ثبات را می سازند
length شماره بیتها که یک ثبات را می سازند
bytes گروهی از بیتها یا ارقام باینری
byte گروهی از بیتها یا ارقام باینری
Tibet تبت [این ناحیه با کشورهای چین، هند و نپال همسایه بوده و فرش آن بیشتر تحت تاثیر چین قرار داشته است.سابقه فرش بافی در آن حدود سیصد سال می باشد. نقش ببر از طرح های اصلی فرش تبت است.]
collect transfer بار کردن یک ثبات با بیتها ازمحلهای مختلف
level کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
leveled کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
levelled کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
levels کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
a closed mouth catches no flies <proverb> تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
mask محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
illegal ترکیب نادست بیتها در کلمه کامپیوتری طبق قوانین ز پیش تنظیم شده
masks محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
moored mine مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
adjunct register ثبات بیت که در آن بیتهای ابتدایی اطلاعات کنترلی و سایر بیتها در اختیار برنامه است
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
circulars چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت در محل اولین بیت قرار می گیرد
circular چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت در محل اولین بیت قرار می گیرد
bitblt در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
blit در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
cyclic چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت به محل اولین بیت منتقل میشود
shifted چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shift چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shifts چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
open back [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
demodulator دستگاهی که سیگنالهای انتقال یافته در یک اتصال مخابراتی را دریافت کرده وانها را به پالسهای الکتریکی یا بیتها که قابل ورود به ماشین داده پردازباشند
identities الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identity الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
flashed حافظه غیر فرار مشابه EEPROM که با بلاکهای داده کار میکند و نه بیتها که معمولاگ در درایور دیسک به کار می رود
flashes حافظه غیر فرار مشابه EEPROM که با بلاکهای داده کار میکند و نه بیتها که معمولاگ در درایور دیسک به کار می رود
flash حافظه غیر فرار مشابه EEPROM که با بلاکهای داده کار میکند و نه بیتها که معمولاگ در درایور دیسک به کار می رود
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed. هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
wellŠsuppose it is so خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
correcting روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
correct روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
corrects روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
Zel-i Sultan vase طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
it is mostly iron بیشتر
as much as possible هر چه بیشتر
more بیشتر
mainly بیشتر
rather بیشتر
the more better the best هر چه بیشتر
large adv بیشتر
furthers بیشتر
further بیشتر
the more بیشتر
as early aspossible هر چه بیشتر
more than بیشتر از
mostly بیشتر
more and more هی بیشتر
principally بیشتر
furthered بیشتر
for the most part بیشتر
furthering بیشتر
no more نه دیگر [بیشتر]
The more the better . هر چه بیشتر بهتر
oddson بیشتر محتمل
the many بیشتر مردم
multichannel با بیشتر از یک کانال
most people بیشتر مردم
the most that i can do بیشتر انها
most of them بیشتر انها
outshone بیشتر درخشیدن
outsit بیشتر نشستن از
surviver بیشتر عمرکننده
better نیکوتر بیشتر
so many menŠso many minds عقیده بیشتر
so many menŠso many minds هر چه اشخاص بیشتر
not any more دیگر نه [بیشتر نه]
to overcomein number بیشتر بودن از
no longer نه بیشتر [زمانی]
rather ... than بیشتر ...تا [ترجیحا ... تا]
outstand بیشتر ایستادن
outshining بیشتر درخشیدن
nine times out ten بیشتر اوقات
major بیشتر اعظم
above-average <adj.> بیشتر از حد متوسط
by superir wisdom با خرد بیشتر
in the main بیشتر اصلا
over-average <adj.> بیشتر از حد متوسط
hypercard یات بیشتر
above average <adj.> بیشتر از حد متوسط
further information آگاهی بیشتر
better part قسمت بیشتر
more and more بیشتر ازبیشتر
majoring بیشتر اعظم
majored بیشتر اعظم
outshine بیشتر درخشیدن
outshines بیشتر درخشیدن
number تعداد
paul تعداد کم
magnitude تعداد
numbers تعداد
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
outvoting بیشتر رای بردن از
read mostly memory حافظه بیشتر خواندنی
outliving بیشتر زنده بودن از
outlive بیشتر دوام اوردن
outlived بیشتر دوام اوردن
outliving بیشتر دوام اوردن
more the merrier <idiom> هرچی بیشتر بهتر
outlives بیشتر زنده بودن از
outlived بیشتر زنده بودن از
outlives بیشتر دوام اوردن
roundabout production تولید با کارائی بیشتر
outbid بیشتر توپ زدن از
norther بیشتر بطرف شمال
outbidded بیشتر توپ زدن از
ahead دارای امتیاز بیشتر
at full pelt با شتاب هر چه بیشتر سراسیمه
mares مادیان 4 ساله یا بیشتر
as soon as possible بزودی هرچه بیشتر
outlive بیشتر زنده بودن از
extensive cultivation کار وسرمایه بیشتر
mare مادیان 4 ساله یا بیشتر
full drive باشتاب هرچه بیشتر
it consists mainly بیشتر عبارت است از
outbidding بیشتر توپ زدن از
outbids بیشتر توپ زدن از
outlast بیشتر طول کشیدن از
outvotes بیشتر رای بردن از
outvoted بیشتر رای بردن از
outvote بیشتر رای بردن از
outlasts بیشتر طول کشیدن از
overlive بیشتر زنده بودن از
outwork بیشتر کار کردن از
outwear بیشتر دوام کردن
outwatch بیشتر بیدار ماندن از
outwalk بیشتر راه رفتن از
outstand بیشتر تحمل کردن
outlasting بیشتر طول کشیدن از
outlasted بیشتر طول کشیدن از
he makes most noise او از همه بیشتر صدا یا
I am over 50 years old. من ۵۰ سال بیشتر دارم.
like nowhere else <adv.> بیشتر از هر جای دیگر
put someone's best foot forward <idiom> بیشتر تلاش کردن
counting تعداد ایمپولز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com