| Total search result: 202 (31 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| gather |
و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده |
| gathered |
و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| querying |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
| queries |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
| queried |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
| query |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
| QBE |
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود |
| collections |
و مرتب کردن در پایگاه داده |
| collection |
و مرتب کردن در پایگاه داده |
| formats |
روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک |
format |
روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک |
| source |
فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود |
| To do up the room. |
اتاق را درست کردن ( مرتب کردن ) |
| conceptual model |
شرح پایگاه داده ها یابرنامه به صورت دادهای وارد وموضوعات مربوط به آن |
| privacy |
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند |
| ascended |
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست |
| ascend |
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست |
| ascends |
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست |
| dp |
پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده |
| straightens |
درست کردن مرتب کردن |
| straightening |
درست کردن مرتب کردن |
| straighten |
درست کردن مرتب کردن |
| straightened |
درست کردن مرتب کردن |
| preparation |
تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده |
| preparations |
تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده |
privacy act of |
قانونی که در کنگره آمریکا برای منظم کردن ذخیره داده در پایگاه های داده آژانس فدرالی به تصویب رسید |
| sql |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
| semi processed data |
داده خام که پردازش شده است مثل مرتب کردن , ضبط کردن , تشخیص خطا.. |
| form |
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است |
| formed |
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است |
| forms |
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است |
| structures |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structure |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
| structuring |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
| declarative language |
زبان برنامه سازی در برنامههای کاربردی پایگاه داده ها که آنچه می خواهید بدست آورید وارد می کنید و نه دستورالعمل را |
| queried |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
| query |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
| queries |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
| aggregates |
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود |
| querying |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
| aggregate |
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود |
| roll back |
کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی |
| data processing |
مرتب کردن داده ها |
| collating sort |
مرتب کردن داده |
| sorting network |
شبکه مرتب کردن داده ها |
| raw |
1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود |
| sorted |
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند |
sort |
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند |
| sorts |
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند |
| selectively |
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب |
| selective |
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب |
| bubble sort |
روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند |
| alphasort |
مرتب کردن داده به ترتیب حروف الفبا |
| list |
1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی |
| languages |
زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود |
| language |
زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود |
format |
تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل |
| formats |
تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل |
| sorted |
مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر |
| mercury delay line |
روش مرتب کردن داده ها به صورت پاس ها در طول جیوه |
| sorts |
مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر |
sort |
مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر |
sort |
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند |
| sorted |
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند |
| sorts |
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند |
| network data management system |
مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده |
| enquiry |
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده |
| dense index |
اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده |
| log |
وارد کردن داده مشخصات مختلف مثل کلمه رمز |
| post- |
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد |
| post |
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد |
| posts |
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد |
| posts |
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها |
| post |
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها |
| logs |
وارد کردن داده مشخصات مختلف مثل کلمه رمز |
| posted |
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد |
| post- |
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها |
| posted |
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها |
| manual |
عمل وارد کردن داده به کامپیوتر توسط اپراتور بوسیله صفحه کلید |
| response |
صفحهای در سیستم ویدیوی متن که به کاربر امکان وارد کردن داده میدهد |
| responses |
صفحهای در سیستم ویدیوی متن که به کاربر امکان وارد کردن داده میدهد |
| tiles |
مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند |
| raster graphics |
روش مرتب کردن و نمایش داده بصورت سطرهای افقی از یک شبکه یکنواخت یاسلولهای تصویر |
| tile |
مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند |
sort |
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند |
| sorted |
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند |
| sorts |
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند |
| exchanges |
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند |
| exchanged |
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند |
| exchanging |
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند |
| exchange |
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند |
| report program generator |
زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد |
| processor |
وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود |
| keypad |
مجموعه ده کلید با طرح . شامل شده در بیشتر صفحه کلیدها به صورت کلیدهای جداگانه برای وارد کردن حجم زیاد داده عددی |
| entity |
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند |
| entities |
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند |
| ddl |
بخشی از نرم افزارسیستم پایگاه داده ها ساختار سیستم و داده را شرح میدهد |
| onion skin language |
زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند |
| extracted |
حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها |
| extract |
حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها |
| extracting |
حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها |
| extracts |
حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها |
| plex database |
ساختار پایگاه داده ها که داده ها بهم متصل می شوند |
| db/dc |
DataCommunication/Base Data پایگاه داده- ارتباطات داده |
| integrated |
پایگاه داده که قادر به تامین اطلاعات برای نیازهای مختلف بدون داده افزودنه است |
| blobs |
بخشی در رکورد پایگاه داده که میتواند یک حجم بالا از داده دودویی معمولاگ تصویر را شامل میشود |
| derivation graph |
ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است |
| blob |
بخشی در رکورد پایگاه داده که میتواند یک حجم بالا از داده دودویی معمولاگ تصویر را شامل میشود |
| browses |
مشاهده داده در پایگاه داده ها یا سیستم online |
| browse |
مشاهده داده در پایگاه داده ها یا سیستم online |
| browsed |
مشاهده داده در پایگاه داده ها یا سیستم online |
| shell sort |
الگوریتم ذخیره داده که داده ها در هر عمل مرتب سازی بیشتر از یک جابجایی می توانند داشته باشند |
| searchingly |
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها |
| search |
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها |
| searches |
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها |
| searched |
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها |
| reformat |
فرمت کردن دیسکی که حاوی داده است و پاک کردن داده به این ترتیب |
| major sort key |
یک فیلد حاوی اطلاعات که توسط ان اکثر اقلام داده هامی توانند تشخیص داده شده و مرتب شوند |
| background |
امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند |
| backgrounds |
امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند |
| device media control language |
نوعی زبان که توسط مدیرپایگاه داده استفاده میشودتا شرح فیزیمی پایگاه داده راروی یک دستگاه ذخیره دیسک ایجاد کند |
| Borland |
شرکت نرم افزاری که زبانهای برنامه نویسی زیادی را توسعه داده است و نیز سیتمهای پایگاه داده ها و برنامههای صفحه گسترده |
| temper |
درست ساختن درست خمیر کردن |
| tempered |
درست ساختن درست خمیر کردن |
| tempers |
درست ساختن درست خمیر کردن |
| buffer |
وسیلهای که به دستورات یا داده ها اجازه میدهد پیش از کامل شدن قبلی داده جدید وارد کنند |
| degauss |
پاک کردن داده از روی نوارمغناطیسی و جایگزین کردن داده جدید |
| refreshes |
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده |
| refresh |
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده |
| refreshed |
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده |
| filing |
1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند |
| justification |
مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط |
| justifications |
مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط |
| square wave |
باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
| Viewdata |
سیستم خانگی تحویل اطلاعات که از طریق ان استفاده کنندگان می توانند بطورمحاورهای از تلویزیونهای محلی خود به پایگاه داده مرکزی دسترسی پیدا کنند داده نما |
| flattest |
برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد |
| flat |
برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد |
| commandeers |
وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن |
| commandeering |
وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن |
| commandeer |
وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن |
| commandeered |
وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن |
distribute |
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود |
| distributes |
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود |
| log |
کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد |
| logs |
کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد |
| distributing |
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود |
service |
برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و.. |
| serviced |
برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و.. |
| to tarnish something [image, status, reputation, ...] |
چیزی را بد نام کردن [آسیب زدن] [خسارت وارد کردن] [خوشنامی ، مقام ، شهرت ، ... ] |
| to enrol somebody |
کسی را نام نویسی کردن [ثبت نام کردن] [درفهرست وارد کردن] |
| introduce |
وارد کردن نشان دادن داخل کردن |
| introduces |
وارد کردن نشان دادن داخل کردن |
| introducing |
وارد کردن نشان دادن داخل کردن |
| introduced |
وارد کردن نشان دادن داخل کردن |
| to adapt [to] |
جور کردن [درست کردن ] [سازوار کردن] [به] |
| mends |
درست کردن اصلاح کردن جبران کردن |
| mended |
درست کردن اصلاح کردن جبران کردن |
mend |
درست کردن اصلاح کردن جبران کردن |
| demanded |
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد |
| demands |
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد |
| demand |
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد |
| descriptions |
بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد |
| description |
بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد |
| to pattern out |
ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن |
| data bank |
پایگاه داده |
| data banks |
پایگاه داده ها |
| database |
پایگاه داده ها |
| data banks |
پایگاه داده |
| data bank |
پایگاه داده ها |
| data base |
پایگاه داده ها |
| databases |
پایگاه داده ها |
| dresses |
لباس درست کردن موی سر پانسمان کردن |
| labourvt |
بزحمت درست کردن مفصلابحث کردن بدرازاکشیدن |
| dress |
لباس درست کردن موی سر پانسمان کردن |
| database structure |
ساختار پایگاه داده ها |
| data base environment |
محیط پایگاه داده |
| database management |
مدیریت پایگاه داده ها |
| data base manager |
مدیر پایگاه داده |
| data base analyst |
تحلیل گر پایگاه داده |
| distributed data base |
پایگاه داده توزیعی |
| frameworks |
مدیریت پایگاه داده |
| framework |
مدیریت پایگاه داده |
| data base management |
مدیریت پایگاه داده ها |
| database disign |
طرح پایگاه داده ها |
| data base management |
مدیریت پایگاه داده |
| data base administrator |
مسئول پایگاه داده ها |
| relational database |
پایگاه داده رابطهای |
| data base specialist |
متخصص پایگاه داده |
| ranged |
مرتب کردن میزان کردن |
| dispose |
مرتب کردن مستعد کردن |
| serialised |
مرتب کردن سریال کردن |
| serialized |
مرتب کردن سریال کردن |
| ranges |
مرتب کردن میزان کردن |
| serialize |
مرتب کردن سریال کردن |
| serialises |
مرتب کردن سریال کردن |
range |
مرتب کردن میزان کردن |
| serialising |
مرتب کردن سریال کردن |
| serializes |
مرتب کردن سریال کردن |
| serializing |
مرتب کردن سریال کردن |
| on line database |
پایگاه داده درون خطی |
| database management system |
سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها |
| data base management system |
سیستم مدیریت پایگاه داده ها |