Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
furthest
پیشرفته ترین
Other Matches
state-of-the-art
بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
end
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
nethermost
پایین ترین زیر ترین
carry
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
combat resolution
تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
court rug
فرش تالاری یا درباری
[این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
advanced
پیشرفته
far out
پیشرفته
advanced level
پیشرفته
jutting
پیشرفته
advanced
پیشرفته
developed contries
ممالک پیشرفته
advancee nations
ملل پیشرفته
advanced basic
بیسیک پیشرفته
power user
کاربر پیشرفته
super alloy
الیاژهای پیشرفته
advanced rigging
ملوانی پیشرفته
superalloy
الیاژهای پیشرفته
schizocaria
اسکیزوفرنی پیشرفته
aided tracking
ردگیری پیشرفته
advanced capitalism
سرمایه داری پیشرفته
high grade
خیلی پیشرفته پرقدرت
redevelops
دوباره پیشرفته کردن
paper advance setting
جایگاه پیشرفته ورق
redevelop
دوباره پیشرفته کردن
redeveloped
دوباره پیشرفته کردن
redeveloping
دوباره پیشرفته کردن
high tech
پیشرفته بودن از نظر فناوری
the developed world
جهان توسعه یافته
[پیشرفته]
enhanced expanded memory specification
مشخصات حافظه گسترشی پیشرفته
high technology
پیشرفته بودن از نظر فناوری
enhanced system device interface
میانجی دستگاه سیستم پیشرفته
advanced progressive matrices test
ازمون ماتریسهای مدرج پیشرفته
sophisticated
از نظر تکنیکی پیشرفته بودن
enhanced graphics display
صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
ega
وفق دهنده نگاره سازی پیشرفته
enhanced graphics adaptor
وفق دهنده نگاره سازی پیشرفته
adccp
پروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات داده
advanced
Protocol CommunicationControl Dataپروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات
electrometallurgy
صنعت ذوب فلزات با سیستمهای پیشرفته الکتریکی
transponder sierra
دستگاه تشخیص دشمن وخودی مدل پیشرفته
xmodem
گونه پیشرفته XMODEM که حاوی بررسی خطا است
arpanet
Agency ResearchProjects Advancedاژانس پروژههای پیشرفته تحقیقاتی ارپانت
first world
کشورهای کنونی سرمایه داری پیشرفته ازنظر اقتصادی
qube
تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
extending
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
extends
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
extend
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
backmost
پس ترین
EIDE
مشخصات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده و دریافت آن به دیسک سخت را بهبود می بخشد
lower most
پایین ترین
undermost
پایین ترین
arrant
بدنام ترین
drier
: خشک ترین
leftmost
سمت چپ ترین
bottommost
پایین ترین
more like;most like
شبیه ترین
backmost
عقب ترین
lattermost
پست ترین
undermost
زیر ترین
best
عظیم ترین
foremost
پیش ترین
downmost
پایین ترین
first and foremost
<adv.>
پیش ترین
lowermost
پایین ترین
meritorious
شایسته ترین
topmost
اعلی ترین
driest
خشک ترین
rearmost
عقب ترین
least significant
کم اهمیت ترین
proto
مهم ترین
westernmost
غربی ترین
nethermost
پست ترین
lowest
پایین ترین
middlemost
میان ترین
hindmost
عقب ترین
aftmost
عقب ترین
midmost
میان ترین
rightmost
راست ترین
most significant
پراهمیت ترین
lattermost
عقب ترین
eldest
مسن ترین
most important
<adj.>
مهم ترین
fibre over Etherenet
گونه پیشرفته استاندارد پرآکل شبکه اینترنت که اجازه ارسال داده به صورت مگا بیت در ثانیه
least significant digit
کم اهمیت ترین رقم
least significant bit
کم اهمیت ترین بیت
tenth rate
از پایین ترین جنس
tenth rate
پایین ترین درجه
heartstring
عمیق ترین احساسات دل
lsb
کم اهمیت ترین بیت
top flight
اعلی ترین مرتبه
eastermost
شرقی ترین نقطه
neap
خفیف ترین جزر و مد
tick
سخت ترین مرحله
ticked
سخت ترین مرحله
most significant bit
با اهمیت ترین بیت
most significant bit
با ارزش ترین بیت
full-back
عقب ترین بازی کن
ticks
سخت ترین مرحله
most significant digit
با ارزش ترین رقم
most significant digit
با اهمیت ترین رقم
easternmost
شرقی ترین نقطه
royal road
اسان ترین راه
full-backs
عقب ترین بازی کن
bottom price
پائین ترین قیمت
neap tide
پائین ترین جزر و مد
innermost
داخلی ترین دراعماق
aftermost
عقب ترین واپسین
best
شایسته ترین پیشترین
next
نزدیک ترین پس ازان
densities
دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن
ZMODEM
گونه پیشرفته پروتکل ارسالی MODEM که قادر به تشخیص خطا و توانایی ارسال مجدد است در صورتی که اتصال قط ع شود
density
دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن
sternmost
عقب ترین قسمت کشتی
lower high water
پایین ترین پیشرفت اب دریا
main battle tank
قوی ترین تانک رزمی
primitive data type
ساده ترین شکل داده
upmost
عالی ترین بالاترین درجه
curtal step
پایین ترین پله پلگان
curtail step
پایین ترین پله پلگان
culminant
درمرتفع ترین موضع کامل
combat resolution
پایین ترین رده رزمی
lasted
پایین ترین درجه یا مقام
admirals
عالی ترین افسرنیروی دریایی
admiral
عالی ترین افسرنیروی دریایی
Put your warmest clothes on .
گرم ترین لباسهایت را تن کرد
lasts
پایین ترین درجه یا مقام
troposphere
پایین ترین بخش اتمسفر
last
پایین ترین درجه یا مقام
exosphere
خارجی ترین لایه اتمسفر
thermosphere
خارجی ترین لایه اتمسفر
fullback
جای عقب ترین بازی کن
least upper bound
[lub, LUB]
کوچک ترین کران بالا
[ریاضی]
bellies
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
last but not least
<idiom>
آخرین موقعیت وپر اهمیت ترین
belly
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
lowest common multiple
[LCM]
کوچک ترین مضرب مشترک
[ک.م.م]
[ریاضی]
next of kin
نزدیک ترین خویشاوندان منسوب بلافصل
This is the easisrt way.
این آسان ترین راه است
supremum
کوچک ترین کران بالا
[ریاضی]
heart strings
عمیق ترین احساسات دل رشته هایاریسمانهای دل
least common multiple
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
skirting armor
ضخیم ترین قسمت زره تانک
lowest common multiple
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
least developed countries
پائین ترین کشورهای در حال توسعه
lower low water
پایین ترین پست رفت اب دریا
bottoms
با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
bottom
با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
smallest common multiple
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
least common multiple
کوچک ترین مضرب مشترک
[ک.م.م]
[ریاضی]
master pick
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
master tooth
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
subcutis
عمیق ترین قسمت زیر پوست
bells and whistles
خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی
fibre distributed data interface
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال دده مگابایت در ثانیه است
best seller
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
This is the oldest Persian script in existence.
این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
white wool
[مرغوب ترین نوع پشم از لحاظ رنگ]
greatest common divisor
[gcd]
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
endodermis
داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
rock bottom
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
rock-bottom
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
aftermost
نزدیکترین دگل عقب کشتی پست ترین
best-seller
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
highest common factor
[HCF]
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
best-sellers
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
msd
با اهمیت ترین رقم Digit Significant ost
msb
با اهمیت ترین بیت Bit Significant ost
water collecting sump
پایین ترین نقطه در یک سیستم که در ان اب جمع میشود
knight bachelor
پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
greatest common factor
[GCF]
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
greatest common divisor
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
MMX
قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
CD ROM Extended Architecture
فرمت ROM-CD پیشرفته که نحوه ذخیره سازی صورت و تصویر داده را روی دیسک ROM-CD مشخص میکند
CD ROM/XA
فرمت ROM-CD پیشرفته که نحوه ذخیره سازی صورت و تصویر داده را روی دیسک ROM-CD مشخص میکند
dynamically
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
dynamic
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
Milco
میلکو
[مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
The box office star of 1980.
پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980
ahmad
اسم حضرت رسول اکرم -ستوده تر- برگزیده ترین
physical
پایین ترین لایه استاندارد شبکه ISO/OSI
intima
درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
masters
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
master
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
geodesic
کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه درروی سطح
geodetic
کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه در روی سطح
mastered
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
advanced countries
کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته
developed countries
کشورهای توسعه یافته کشورهای پیشرفته
bilge
پایین ترین قسمت ساختمان هواپیما که اب کثافات و دیگرضایعات در ان جمع میشود
garboard
پایین ترین حاشیه چوبی یااهنی که روی حمال کشتی قرارمیدهند
high fidelity
ایجاد صدا با عالی ترین درجه وشباهت زیاد به اصل ومبداء ان
geodeticline
کوتاه ترین خطی که دونقطه رادر روی سطحی بهم میپوند د
geodetical
کوتاه ترین خطی که دونقطه رادر روی سطحی بهم میپوند د
NetBEUI
گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com