Dictiornary-Farsi | کاغذ رنگی برای تزئین درجشنها | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (24 milliseconds)

English	Persian
confetti	کاغذ رنگی برای تزئین درجشنها


Other Matches

dye sublimation printer	چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
ceilure	[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
cellure	[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
celure	[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
wallpaper	با کاغذ دیواری تزئین کردن
wallpapers	با کاغذ دیواری تزئین کردن
plotters	وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotter	وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
india paper	کاغذ مرکب خشک کن نرم وکرم رنگی که در چین ساخته میشود
loom drawing	[نقشه فرش که بصورت تمام رنگی بر روی کاغذ شطرنجی رسم شود.]
colours	چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colour	چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
thermal transfer	روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal wax transfer printer	روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal wax	روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
paged	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
ornament	[تزئینات و اجسامی که برای تزئین به فرش دوخته می شوند.]
needle work	سوزن دوزی [برای تزئین حاشیه و یا طرح فرش]
willowware	بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
Dizlyk	[نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
sprocket feed	محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
reciprocal border	حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
realizes	انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realises	انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realize	انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realised	انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realising	انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realized	انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing the palette	انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing	انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
fucus	رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
pullicate	پارچهای که برای درست کردن دستمال رنگی بکارمیرود
tractor feed	روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
colour	صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
colours	صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
friction feed	تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
ega	در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور صفحه نمایش رنگی با resolutin بالا
sea marker	نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود
marking ink	مداد رنگی پاک نشدنی که برای رنگ زنی و نشان گذاری بکارمیرود
shadowmask	صفحهای با سوراخهایی در مقابل صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای سه رنگ
aperture mask	استفاده در صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای قرمز و سبز و آبی
discharge indicator disc	دیسک رنگی معمولا زرد یاقرمز برای نشان دادن تخلیه سیستم اطفاء حریق
hanging	[فرش کردن، کاغذ دیواری یا هر تزئینی برای اتاق]
breakpoint	حرف کاغذ برای ایجاد نقط ه توقف در برنامه
clipboard	تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
burster	ماشینی که برای جداکردن انبوهی زا صفحات کاغذ به کار می رود
clipboards	تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
triads	1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triad	1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
penning	رسامی که از قلمهای متحرک برای رسم روی کاغذ استفاده میکند
penned	رسامی که از قلمهای متحرک برای رسم روی کاغذ استفاده میکند
pen	رسامی که از قلمهای متحرک برای رسم روی کاغذ استفاده میکند
dotting	روش استاندارد برای شرح تواناییهای resolution کاغذ چاپگر یا اسکنر
dot	روش استاندارد برای شرح تواناییهای resolution کاغذ چاپگر یا اسکنر
pens	رسامی که از قلمهای متحرک برای رسم روی کاغذ استفاده میکند
plotters	رسام که از قلمهای متحرک برای رسم تصویر روی کاغذ استفاده میکند
end	نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
label	قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
parcel paper	یکجور کاغذ خرمایی رنگ ومخکم که برای پیچیدن بستههای پستی بکارمیرود
paper	ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
papers	ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
papering	ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
plotter	رسام که از قلمهای متحرک برای رسم تصویر روی کاغذ استفاده میکند
papered	ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
ended	نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
bind	چسباندن صفحات کاغذ بهم برای شکل دادن به آنها به صورت کتاب
labels	قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
ends	نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
labeling	قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
binds	چسباندن صفحات کاغذ بهم برای شکل دادن به آنها به صورت کتاب
labelled	قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
onion skin	پوست پیاز [از این رنگینه طبیعی برای تهیه رنگ زرد نخودی استفاده می شود اگرچه ثبات رنگی خوبی ندارد.]
key	قطعه ای کاغذ بالای کلیدهای مخصوص برای یادآوری به اپراتور تابع های خاص
takedown	حذف نوار یا کاغذ یا دیسک از یک وسیله جانبی پس از یک کار و آماده کردن آن برای بعدی
perforations	خط سوراخهای کوچک در یک ورقه کاغذ یا کاغذهای پیاپی برای کمک به پاره کردن آنها
ram's horn	طرح شاخ قوچ [در طرح های ایلیاتی و قشقایی و گاه در طرح های دیگر از این طرح برای تزئین فرش استفاده می شود.]
saddle cover	رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
overlay	قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlays	قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlaying	قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
skipped	حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skip	حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sheet	سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
sheets	سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
skips	حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
enhanced	در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhance	در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhancing	در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhances	در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
bituminous paint	رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
ymck	تعریف رنگ بر پایه چهار رنگ که در نرم افزار DTP هنگام ایجاد فیلم رنگی مختلف برای چاپ استفاده میشود
sprocket holes	مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
NCR paper	کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
lasers	چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
laser	چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
graphics	تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
flow	درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flowed	درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flows	درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
solids	رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solid	رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
scratch paper	کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
toner	که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
feed	روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds	روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
embellishments	تزئین
ornamentation	تزئین
adornments	تزئین
adornment	تزئین
embellishment	تزئین
garnishment	تزئین
printhead	1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است
ancon	حاشیه تزئین
bedight	تزئین کردن
anconis	حاشیه تزئین
ornament	تزئین کردن
coquillage	تزئین صدفی
emblazonment	تزئین با نشان و علائم
astreated	تزئین شده با ستاره ها
knull	[تزئین محدب شکل]
floriated	تزئین شده باگل
paperless	شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
ornamentally	از لحاظ تزئین منباب زینت
japanize	بسبک ژاپونی تزئین نمودن
prank	شوخی زننده تزئین کردن
prince's feather	تزئین برجسته پشت صندلی
ornamentallyr	از لحاظ تزئین میناب زینت
marquetry	تزئین باچوب وگوش ماهی
spot	باخال تزئین کردن درنظرگرفتن
redone	دوباره اتاق را تزئین کرد
redoing	دوباره اتاق را تزئین کرد
redoes	دوباره اتاق را تزئین کرد
spots	باخال تزئین کردن درنظرگرفتن
pranks	شوخی زننده تزئین کردن
marqueterie	تزئین باچوب وگوش ماهی
make up <idiom>	استقرار وسایل تزئین وآرایش
redo	دوباره اتاق را تزئین کرد
cul-de-lame	تزئین آویخته [به مانند اهرام]
redid	دوباره اتاق را تزئین کرد
sidelay	تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
landscapes	چشم انداز بامنظره تزئین کردن
cauliculus	[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
landscaped	چشم انداز بامنظره تزئین کردن
caulicole	[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
caulcole	[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
rock gardens	باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
landscaping	چشم انداز بامنظره تزئین کردن
rock garden	باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
enrichment	[هر تزئین شبیه زوار تخم مرغ]
green roof	[سقف ساختمان تزئین شده با گیاهان]
landscape	چشم انداز بامنظره تزئین کردن
boulle	تزئین اطاق بصورت مرصع کاری
caul	[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
intarsia	منبت کاری و تزئین گل و بوته و اشکال بر روی چوب
landscape gardener	متخصص تزئین باغ وگلکاری وزیبا سازی منافر
landscape gardeners	متخصص تزئین باغ وگلکاری وزیبا سازی منافر
tulip design	طرح گل لاله [گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.]
filling out	[پر کردن زمینه فرش با گل ها و یا اشکال مختلف جهت تزئین بیشتر متن]
overcasting	شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
arabesque	منبت کاری [تزئین شده با شاخه ها، برگ ها و میوه ها یا صورتک های انسان و حیوان]
ajaraca	[تزئین اسپانیایی دیوارهای آجری که از نقش هایی به اندازه یک نیم آجر تشکیل شده است.]
tossle	منگوله [در این حالت دسته ای از نخ ها جهت تزئین فرش یا خورجین و زین اسب بکار می روند.]
jewelled	[هر نوع تزئین تشکیل شده از نوارهای باریک و مهره های نیمه دایره و لوزی شکل]
silver thread	نخ های زربفت یا نقره ای [این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
hued	رنگی
coloured	رنگی
tinct	رنگی
ingrain	نخ رنگی
colored	رنگی
achromia	بی رنگی مو
dichroism	دو رنگی
chromaticity	رنگی
chromatic	رنگی
discoloration	بی رنگی
dichromatism	دو رنگی
coloration	رنگی
trichroism	سه رنگی
trichromat	سه رنگی
pigmental	رنگی
trichromatism	سه رنگی
achromatism	بی رنگی
achromatization	بی رنگی
achromatisation	بی رنگی
achroma	بی رنگی مو
achroma	بی رنگی
kiosk	فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks	فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
S-border	حاشیه های اس [در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.]
cingulum	خط رنگی ومارپیچ
monotint	نگار یک رنگی
vitta	نوار رنگی
color camera	دوربین رنگی
pencil	مداد رنگی
ocellus	حلقه رنگی
pigment	ماده رنگی
color graphics	گرافیک رنگی
pigmentation	رنگی شدن
color code	رمز رنگی