Dictiornary-Farsi | کالای معمولی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
general cargo	کالای معمولی
normal good	کالای معمولی


Other Matches

labeled cargo	کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
bears	کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bear	کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
giffen good	نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
open cheque	چک معمولی
ordinary	معمولی
standard	معمولی
ferial	معمولی
light water	اب معمولی
normal	معمولی
standards	معمولی
routines	معمولی
routinely	معمولی
routine	معمولی
conventional	معمولی
longhand	خط معمولی
run-of-the-mill <idiom>	معمولی
wonted	معمولی
copybook	معمولی
faceless	معمولی
received	معمولی
usu	معمولی
standard	طبیعی یا معمولی
wrought iron	اهن معمولی
the a merchant	سوداگر معمولی
street virus	ویروس معمولی
banal	مبتذل معمولی
ap seogi	ایستادن معمولی
civil time	ساعت معمولی
common link	حلقه معمولی
common whipping	بست معمولی
white mulatto	توت معمولی
ambient	پس زمینه معمولی
typical <adj.>	بافت معمولی
standards	طبیعی یا معمولی
workaday	معمولی عادی
normal interval	فاصله معمولی صف
charge hand	کارگر معمولی
American bond	آجرچینی معمولی
normal	عادی معمولی
commonplace	معمولی مبتذل
ethanol	الکل معمولی
ethyl alcohol	الکل معمولی
standard bar	میله معمولی
single precision	با دقت معمولی
ordinal type	نوع معمولی
ordinary clay	خاک رس معمولی
unselected clay	خاک رس معمولی
ordinary share	سهام معمولی
rock brake	بسفایج معمولی
ornery	عادی معمولی
piper nigrum	فلفل معمولی
plain concrete	بتن معمولی
procedure message	پیام معمولی
onery	عادی معمولی
normal permeability	نفوذپذیری معمولی
standard trench	سنگر معمولی
ornary	عادی معمولی
standard motor	موتور معمولی
hepatica	غافث معمولی
standard gauge	اندازه معمولی
man in the street	فرد معمولی
mass concrete	بتن معمولی
medium lampholder	سرپیچ معمولی
nonstandard	غیر معمولی
standard brick	اجر معمولی
ranko	سرباز معمولی
everyday	معمولی مبتذل
mean	پست معمولی
irregular	غیر معمولی
generals	معمولی و نه مخصوص
undresses	جامه معمولی
generals	کلی معمولی
complements	تعارفات معمولی
general	معمولی و نه مخصوص
general	کلی معمولی
commonest	معمولی متعارفی
commoners	معمولی متعارفی
common	معمولی متعارفی
mulberry	توت معمولی
mulberries	توت معمولی
undress	جامه معمولی
rudas	پست معمولی
complementing	تعارفات معمولی
undressing	جامه معمولی
meaner	پست معمولی
complement	تعارفات معمولی
complemented	تعارفات معمولی
meanest	پست معمولی
commodity	کالای مصرفی
commodities	کالای مصرفی
consignments	کالای امانی
smuggled merchandise	کالای قاچاق
bonded good	کالای گمرکی
smuggled goods	کالای قاچاق
flotsam	کالای اب اورده
stapling	کالای عمده
stapled	کالای عمده
staple	کالای عمده
the goods in question	کالای موردبحث
wage good	کالای مزدی
consumer goods	کالای مصرفی
shoddy	کالای تقلبی
stolen goods	کالای مسروقه
limited edition	کالای محدود
business goods	کالای تولیدی
end item	کالای ضروری
naval stores	کالای دریایی
luxury good	کالای لوکس
labeled cargo	کالای ویژه
knit goods	کالای کش بافت
fakement	کالای قلب
final goods	کالای نهائی
inferior good	کالای پست
free good	کالای رایگان
frustrated cargo	کالای سرگردان
frustrated cargo	کالای متروکه
giffen good	کالای گیفن
jetsam	کالای اب اورد
economic good	کالای اقتصادی
scaron	کالای کمیاب
purpose made	کالای سفارشی
class i property	کالای طبقه 1
class ii property	کالای طبقه 2
consigned inventory	کالای امانی
consumer brand	کالای پر مصرف
consumer's goods	کالای مصرفی
goods in pledge	کالای گروی
dead stock	کالای بنجل
in wards	کالای رسیده
normal good	کالای عادی
easy commodity	کالای نا مرغوب
goods afloat	کالای در راه
rip-offs	کالای قلابی
merchandise	کالای تجارتی
Contraband goods.	کالای قا چاق
contraband	کالای قاچاق
contraband	کالای غیرمجاز
delivery	کالای ارسالی
consignment	کالای ارسالی
importing	کالای رسیده
import	کالای رسیده
import	کالای وارده
shipment [American]	کالای ارسالی
imported	کالای وارده
imported	کالای رسیده
consignment	کالای امانی
limited editions	کالای محدود
rip-off	کالای قلابی
importing	کالای وارده
conventional milling machine	دستگاه فرز معمولی
walk	گام معمولی اسب
common stock	سهام معمولی شرکت
l antenna	انتن معمولی رادیو
conventional forces	نیروهای رزمی معمولی
combination grasp	گرفتن معمولی و برعکس
outre	خارج از حدود معمولی
light hydrogen	هیدروژن سبک یا معمولی
head cold	سرماخوردگی معمولی زکام
inverted l antenna	انتن معمولی رادیو
fencing measure	فاصله معمولی دو شمشیرباز
joiner door	درب معمولی ناو
walked	گام معمولی اسب
in normal situations on public roads	در ترافیک معمولی خیابان
martlet	پرستوی معمولی اروپایی
meadow mushroom	قارچ خوراکی معمولی
milkwort	پلی گالای معمولی
walks	گام معمولی اسب
normal charge	خرج معمولی توپ
route	راه جریان معمولی
routes	راه جریان معمولی
normal magnetization curve	خم مغناطیس پذیری معمولی
normal sulphation of battery	سولفاتی شدن معمولی
ordinary grasp	گرفتن میله معمولی
chamomile	بابونه معمولی یامعطر
undersized	کوچکتر ازاندازه معمولی
stake driver	بوتیمار معمولی امریکایی
standard lamp holder	سرپیچ معمولی لامپ
admedium lampholder	سرپیچ بزرگتر از معمولی
bracket	حالت معمولی کروشه
stand	سطح معمولی اب دریا
conventional	جنگ افزارهای معمولی
standard rain gage	باران سنج معمولی
standard size whole brick	اجر فشاری معمولی
regular weave [plain]	بافت معمولی و ساده
well worn	پیش پا افتاده معمولی
well-worn	پیش پا افتاده معمولی
week day	روز معمولی هفته
swag	کالای دزدیده شده
stock in trade	موجودی کالای مغازه
staple goods	کالای بسیار ضروری
consignments	محموله کالای ارسالی
scrap heap	انبار کالای قراضه
consignment	کالای امانت فروش
consignment	محموله کالای ارسالی
shipments	کالای در حال حمل
importable	کالای قابل واردکردن
shipment	کالای در حال حمل
we ran out of these goods	این کالای ما تمام شد
inbound cargo	کالای تخلیه نشده