Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
band switch
کلید تغییر باند
Search result with all words
band change switch
کلید تغییر باند فرکانس
Other Matches
break
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
breaks
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
course light
روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
approach schedule
برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
xt
صفحه کلید همراه با IBMPC که اما کلید تابعی دارد که در دوستون در گوشه سمت چپ صفخه کلید قرار دارند
scan
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scanned
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scans
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
option
کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
primary key
[کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
options
کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
interband transition
انتقال باند- باند
control surface
کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
shift click
ضرب دکمه ماوس همراه بافشردن کلید Shift صفحه کلید
upper case
حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند
option key
[یک کلید معرف روی بعضی ازصفحات کلید]
repeat
تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
repeats
تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
Apple Key
کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است
n-key rollover
[این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
rollover
صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
alt key
کلید خاص روی صفحه کلید کامپیوتر شخصی برای انجام عملیات خاص در برنامههای کاربردی
KSAM
ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
key
ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
print
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
prints
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
printed
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
click
انتخاب یک کلید از صفحه کلید
clicked
انتخاب یک کلید از صفحه کلید
clicks
انتخاب یک کلید از صفحه کلید
function key
کلید عملیاتی کلید تابعی
enhances
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhancing
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhanced
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhance
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
at
قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
arrow keys
مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست
key
استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
end strings
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
qwerty keyboard
ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
unclocked
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
income effect
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangover
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
vary
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
band
باند
band width
باند
bands
باند
changed
تغییر کردن تغییر دادن
change
تغییر کردن تغییر دادن
change over
تغییر روش تغییر رویه
changing
تغییر کردن تغییر دادن
changes
تغییر کردن تغییر دادن
cipher
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
ciphers
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cyphers
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
band width
پهنای باند
photographic strip
باند عکاسی
run way
باند فرود
waveband
باند موج
bands
باند بانداژ
strip
باند فرود
energy band
باند انرژی
wave band
باند موج
bandwidth
پهنای باند
band
باند بانداژ
air strip
باند فرودگاه
Citizens' Band
باند شهروندان
wavebands
باند موج
approach line
خط تقرب به باند
x band
باند- ایکس
interband
باند میانی
intermediate band
باند میانی
guard band
باند نگهبان
hachi maki
باند دور سر
Gate
ورودی به باند
wideband
پهنای باند
strapping
باند پیچی
approach route
مسیرفرود به باند
x band
باند فرکانس
airstrips
باند فرودگاه
broad band
پهن باند
frequency band
باند بسامد
broadband
پهن باند
j band
باند فرکانس
Citizens' Band
باند خصوصی
landing strip
باند فرود
landing strips
باند فرود
side band
ساید باند
airstrip
باند فرودگاه
error band
باند خطا
side band
باند کناری
p band
باند فرکانس
k band
باند فرکانس
broad band
باند پهن
runway
باند پرواز
runway
باند فرودگاه
runways
باند پرواز
baseband
باند پایه
runways
باند فرودگاه
frequency band
باند فرکانس
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
frequency band compression
تراکم باند فرکانس
air strip
باند فرود یاپرواز
approach end
ابتدای باند فرود
launching pads
باند پرتاب موشک
launching pad
باند پرتاب موشک
long wave band
باند موج بلند
image band
باند فرکانس تصویر
wideband channel
مجرای پهن باند
wideband channel
کانال پهن باند
bleeding
باند تداخل امواج
broadband antenna
انتن با باند گسترده
frequency band width
پهنای باند فرکانس
landing mat
باند فرود اضطراری
approach route
مسیر تقرب به باند
memory bandwidth
پهنای باند حافظه
interband telegraphy
تلگراف باند میانی
broadband exchange
تعویض پهن باند
narrowband
پهنای باند باریک
broadband amplifier
فزونساز باند گسترده
nominal bandwidth
پهنای باند نامی
broadband channel
کانال پهن باند
broadband channel
مجرای پهنای باند
mine strip
باند مین گذاری
aperiodic antenna
انتن با باند گسترده
modulation handwidth
پهنای باند مدولاسیون
dvorak keyboard
طرح صفحه کلید که کاراتر از طرح صفحه کلید QWEEERTY است
overshoots
فرودسایشی هواپیما روی باند
impluse bandwith
پهنای باند ضربه جریان
overshooting
فرودسایشی هواپیما روی باند
band pass filter circuit
مدار صافی باند پاس
approach time
زمان نزدیک شدن به باند
interband recombination
ترکیب مجدد باند میانی
roll out
دویدن هواپیما روی باند
intermediate frequency band filter
صافی باند فرکانس میانی
asymmetrical sideband transmission
پخش باند جانبی مانده
vestigial sideband transmission
پخش باند جانبی مانده
full beam spread
باند کامل روشن کننده
input output bandwidth
پهنای باند ورودی- خروجی
overshoot
فرودسایشی هواپیما روی باند
landing strips
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
strip alert
اماده باش روی باند فرود
heliport
باند فرود و پرواز هلی کوپتر
gantlope
باند برای دست دعوت به مارزه
heliports
باند فرود و پرواز هلی کوپتر
taxi
حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxies
حرکت هواپیماها روی باند فرود
angle of departure
زاویه صعود هواپیما از روی باند
taxied
حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxiing
حرکت هواپیماها روی باند فرود
gantelope
باند برای دست دعوت به مبارزه
turn off guidance
هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن
landing strip
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
public
رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
public
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
traffic control
کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
arresting barrier
چتر کم کننده سرعت هواپیمادر روی باند
straps
باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
contact lights
چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
strap
باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
strip
نوار مین گذاری باند فرود موقتی
cycles
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
aggregate
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregates
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
counter march
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
base band
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
baseband
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
aldis lmap
چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
in band signalling
ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
angular travel
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
base band
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
baseband
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
running key
[کلید جاری رمز یا دفترچه جاری کلید رمز]
band project filter
فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
fractional
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
stream takeoff
حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
G.
استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
non return to zero
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
teleran system
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
clef
کلید
three pole switch
کلید سه پل
shouldered arch
کلید
key
کلید
triple pole switch
کلید سه پل
single pole switch
کلید یک پل
line switch
کلید خط
switched
کلید
one way switch
کلید یک پل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com