English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
English Persian
belittlement کم ارزش سازی
Search result with all words
mode عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
modes عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
Other Matches
book value ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
value added قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
end با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
no par value بدون ارزش واقعی بی ارزش
axiological وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
capital gain منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
carries با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
currency devaluation کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration خنثی سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
no par بی ارزش
brummagem کم ارزش
market value ارزش
values ارزش
rewarding پر ارزش
prices ارزش
worthless بی ارزش
naught بی ارزش
brummagem بی ارزش
valueless بی ارزش
low grade کم ارزش
trivalency سه ارزش
worm eaten بی ارزش
worthiness ارزش
trivalence سه ارزش
price ارزش
treasure با ارزش
picayune بی ارزش
picayubnish بی ارزش
low level کم ارزش
big ticket با ارزش
valuing ارزش
junky بی ارزش
punk بی ارزش
worth با ارزش
good for nothing بی ارزش
regardant با ارزش
small change کم ارزش
fustian بی ارزش
avail ارزش
rubbish بی ارزش
punks بی ارزش
shotten بی ارزش
worth ارزش
cost ارزش
value ارزش
raffish بی ارزش
unvalued بی ارزش
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
limiting value ارزش نهایی
heritage asset میراث با ارزش
surplus value ارزش اضافی
decrease in value کاهش ارزش
kitsch هنر بی ارزش
loan value ارزش استقراض
survival value ارزش بقا
logical value ارزش منطقی
end value ارزش انتهایی
declared value ارزش افهارشده
loss of value افت ارزش
wear thin <idiom> بی ارزش شدن
surrender value ارزش بازخرید
loan value ارزش وام
equity capital ارزش ویژه
tinker's damn چیزبی ارزش
belittled کم ارزش کردن
tinker's dam چیزبی ارزش
monetary value ارزش پولی
belittles کم ارزش کردن
capital ارزش ویژه
belittling کم ارزش کردن
debunk کم ارزش کردن
debunked کم ارزش کردن
threshold value ارزش استانهای
diagnostic value ارزش تشخیصی
differential cost ارزش نهایی
value theory نظریه ارزش
belittle کم ارزش کردن
valence توان ارزش
maintenance cost ارزش نگهداری
man friday کمک با ارزش
manufacture cost ارزش ساخت
market value ارزش بازاری
theory of value نظریه ارزش
added value ارزش افزوده
meed پاداش ارزش
economic value ارزش اقتصادی
debunking کم ارزش کردن
heating value ارزش گرمایی
premiums اضافه ارزش
premium اضافه ارزش
capitalized value ارزش سرمایهای
code value ارزش رمز
increase in value افزایش ارزش
junk کهنه و کم ارزش
book value ارزش دفتری
influence value ارزش تاثیر
indexation ارزش ترازی
commercial value ارزش تجارتی
call by value فراخوانی با ارزش
capital value ارزش فعلی
disvalue بی ارزش کردن
esteem رعایت ارزش
heat value ارزش گرمایی
calorific value ارزش گرمایی
heat of combustion ارزش گرمایی
capital value ارزش سرمایه
gross value ارزش ناخالص
capital value ارزش سرمایهای
cost account ذکر ارزش
caloric value ارزش گرمایی
face value ارزش صوری
face value ارزش اسمی
expected value ارزش منتظره
exchange value ارزش مبادلهای
it is of little worth کم ارزش است
auxiliary value ارزش کومکی
exchange value ارزش مبادله
average value ارزش میانگین
final value ارزش نهایی
call price ارزش اسمی
cost finding ارزش یابی
coupling valve ارزش اتصال
intrinsic value ارزش ذاتی
critical value ارزش بحرانی
rubbish چیزپست و بی ارزش
depreciation کم ارزش شمردن
axiology ارزش شناسی
axiology علم ارزش ها
present value ارزش فعلی
debunks کم ارزش کردن
salvage value ارزش بازیافتنی
downgrading کم ارزش کردن
valuation ارزش گذاری
use value ارزش استفاده
quantitative value ارزش کمی
quantitative value ارزش مقداری
value of money ارزش پول
downgrades کم ارزش کردن
downgraded کم ارزش کردن
numerical value ارزش عددی
scrap value ارزش اسقاطی
par value ارزش اسمی
cheaper کم ارزش پست
salavage value ارزش اسقاطی
objective value ارزش عینی
objective value ارزش واقعی
downgrade کم ارزش کردن
real value ارزش واقعی
value of assets ارزش دارائی ها
penny worth ارزش یک پنی
valuations ارزش گذاری
value date تاریخ ارزش
value in use ارزش استفاده
value in exchange ارزش مبادله
cheap کم ارزش پست
store of value منبع ارزش
paradox of value تناقض ارزش
present worth ارزش حال
haw چیز بی ارزش
hawed چیز بی ارزش
hawing چیز بی ارزش
haws چیز بی ارزش
value in use ارزش استعمال
waff نظر بی ارزش
nothing بی ارزش ابدا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com