English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
English Persian
process کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
processes کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
Other Matches
numerical ماشین خودکار که توسط کامپیوتر یا مدارهای کنترل شده
process کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
processes کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
cam استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
cams استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
CNC ماشینی که به طور خودکار توسط کامپیوتر اجرا میشود
FMS یا کنترل ماشین توسط کامپیوتر
computer numerical control کنترل عددی توسط کامپیوتر
defaulted مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaulting مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
default مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaults مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
synchroreceiver دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
source مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
external که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
automatic check کنترل خودکار بررسی خودکار
processor وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
mini کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
regulates کنترل فرآیند
regulating کنترل فرآیند
regulated کنترل فرآیند
regulate کنترل فرآیند
real time مدل کامپیوتری یک فرآیند که به هر فرآیند در زمانه مشابه با فرآیند واقعی اجرا میشود
load module یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
identification تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند.
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
microinstruction که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند
slaving کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaves کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaved کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slave کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
outputs 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
output 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
remoter نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remote نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remotest نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
battery control central مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
CTR کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد
c استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
virtual که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
automatic control کنترل خودکار
coupled mode روش کنترل خودکار
governing mode روش کنترل خودکار
automatic computer کامپیوتر خودکار
eyelesi دستگاه کنترل خودکار هواپیما
automatic gain control کنترل بازده بطور خودکار
automatic program control کنترل برنامه بطور خودکار
source data automation کنترل خودکار داده منبع
bang bang control سیستم کنترل خودکار مسیرموشک
DDC ماشینی که به صورت خودکار توسط یک ماشین کار میکند
sequences کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
sequence کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
autocomplete کامل شدن خودکار [کامپیوتر]
autocomplete تکمیل شدن خودکار [کامپیوتر]
free lance اعلام کنترل خودکار هواپیمادر درگیریهای هوایی
bootstrap مجموعه دستوراتی که پیش از بار شدن برنامه توسط کامپیوتر اجرا میشود که معمولاگ سیستم عامل را بار میکند وقتی که کامپیوتر روشن میشود
power down خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
land arm mode سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
automatic approach and landing روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
coupled mode روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
ifac Automatic of InternationalFederation Control فدراسیون بین المللی کنترل خودکار
remote سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remoter سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remotest سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
automate بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automating بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
dnc Control Numerial Direct روش کنترل کامپیوتری وسائل ماشینی خودکار
automatic trim روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
autos امکان بار کردن خودکار برنامه پس از روشن شدن کامپیوتر
auto امکان بار کردن خودکار برنامه پس از روشن شدن کامپیوتر
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
independent آزاد یا کنترل شده توسط کسی
generate تولید شده توسط کامپیوتر
adp پردازش داده توسط کامپیوتر
documenting پردازش متن توسط کامپیوتر
generated تولید شده توسط کامپیوتر
generates تولید شده توسط کامپیوتر
machine readable information اطلاعات خواندنی توسط کامپیوتر
machine sensible قابل درک توسط کامپیوتر
monitors تولید شده توسط کامپیوتر
computer assisted diagnosis تشخیص بیماری توسط کامپیوتر
monitor تولید شده توسط کامپیوتر
document پردازش متن توسط کامپیوتر
documented پردازش متن توسط کامپیوتر
generating تولید شده توسط کامپیوتر
monitored تولید شده توسط کامپیوتر
background فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
exits در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
backgrounds فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
exit در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
backwards ارسال داده کنترل شده توسط گیرنده
backward ارسال داده که توسط گیرنده کنترل میشود
cae Engineering ComputerAided مهندسی توسط کامپیوتر
control computer کامپیوتر کنترل
dynamic توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
dynamically توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
remoter ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است
constant speed unit گاورنری که توسط موتور کارمیکند و ملخ را کنترل مینماید
peripheral خروجی یا ذخیره سازی که توسط CPU کنترل میشود
remotest ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است
remote ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است
computer printout مطالبی که توسط کامپیوتر چاپ شده است
machined عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
c آنچه توسط کامپیوتر ایجاد شده است
machines عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
machine عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
process control computer کامپیوتر کنترل فرایند
foreground processing اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
actuator وسیله مکانیکی که توسط سیگنال خارجی قابل کنترل است
audit توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
audited توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
virtual شبیه سازی محیط دنیای واقعی توسط کامپیوتر
foreground کار با تقدم بالا که توسط کامپیوتر اجرا شود
auditing توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
audits توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
run اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر
runs اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر
computer readable آنچه قابل خواندن و فهم توسط کامپیوتر باشد
log in name نامی که توسط ان سیستم کامپیوتر استفاده کننده را می شناسد
buggies وسایلی که با کامپیوتر کنترل می شوند
buggy وسایلی که با کامپیوتر کنترل می شوند
ate امکانات بررسی کنترل کامپیوتر
front panel مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
viscosity valve شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
processor تقسیم کننده سیگنال که توسط ریز پردازندهای در شبکه کنترل میشود
floppy disk مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
floppy disks مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
floppy discs مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
PowerBook گونه Laptop کامپیوتر Macintosh طراحی شده توسط Applecarp
shares استفاده از کامپیوتر یا رسانههای جانبی توسط بیش از یک شخص یا سیستم
share استفاده از کامپیوتر یا رسانههای جانبی توسط بیش از یک شخص یا سیستم
floppies مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
floppy مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
shared استفاده از کامپیوتر یا رسانههای جانبی توسط بیش از یک شخص یا سیستم
micro آدرس و باسهای کنترل درریز کامپیوتر
micros آدرس و باسهای کنترل درریز کامپیوتر
runaway عملیات کنترل نشده یک وسیله یا کامپیوتر
print چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
printed چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
prints چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
inquiries کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
authors CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
inquiry کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
language زبان اصلی که برنامه با آن نوشته میشود تا توسط کامپیوتر پردازش شود
languages زبان اصلی که برنامه با آن نوشته میشود تا توسط کامپیوتر پردازش شود
slaved ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
slave ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
microcomputer آدرس و باس کنترل اصلی در ریز کامپیوتر
slaves ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
slaving ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
low supercharger gear دور کم سوپرشارژر درموتورهای پیستونی که معمولا بصورت اتوماتیک توسط یک فشارسنج کنترل میشود
actuating horns اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
microsoft DOS-MS سیستم عامل تک کاربره و تک کاره است و توسط کار خط دستور کنترل میشود
bbs اطلاعات و پیام پایگاه داده که توسط مودم و اتصال کامپیوتر بدست می آید
answer سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answered سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
manual عمل وارد کردن داده به کامپیوتر توسط اپراتور بوسیله صفحه کلید
answering سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answers سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
optical قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند
front یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشانگرهای وضعیت
fronting یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشانگرهای وضعیت
controlled stick steering دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
pointing device وسیله ورودی که محل نشانه گر را روی صفحه کنترل میکند طبق حرکت آن توسط کاربر
portable کامپیوتر فشرده و مستقل که میتواند توسط بسته باری یا منبع تغذیه اجرا شود
quantizer وسیله تبدیل سیگنال ورودی آنالوگ به عددی که توسط کامپیوتر قابل پردازش است
panel یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشان دهندههای وضعیت
decentralized computer network شبکهای که کنترل بین چندین کامپیوتر تقسیم شده است
panel یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
panels یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشان دهندههای وضعیت
host computers کنترل اصلی کامپیوتر در سیتم چند کاربر یا توزیع شده
store سیستم ذخیره سیگنال کنترل ارتباطی در کامپیوتر به صورت برنامه
satellites کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد
panels یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
satellite کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد
host computer کنترل اصلی کامپیوتر در سیتم چند کاربر یا توزیع شده
storing سیستم ذخیره سیگنال کنترل ارتباطی در کامپیوتر به صورت برنامه
acu وسیلهای که به کامپیوتر اجازه میدهد ایستگاهها را فراخوانی کند یا خودکار شماره گیری کند
auto lean مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
AT command set مجموعهای استاندارد از دستورات برای کنترل کردن یک مودم که توسط Hayes Coprotion ایجاد شده است
hand سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
handing سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
shared یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
jcl دستوری که مشخصات را شرح میدهد و نیز منابع لازم برای انجام کار توسط کامپیوتر
language دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
languages دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
share یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com