English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
cpu که معیاری برای سرعت کامپیوتر است
Other Matches
pipelining تکنیکی است برای افزایش سرعت کامپیوتر
computing میزان سرعت یا توانایی کامپیوتر برای انجام یک محاسبات
mirror writing shadow reading کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
key استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
minicomputer کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame
mini کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
bulk مین کننده اطلاع برای ایجاد صفحات متن ویدیویی -off line به کار می رود که بعد آنها را به سرعت به کامپیوتر اصلی متصل کند
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
zero wait state که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
fast وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
cads محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cad محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
downward توانایی سیستم کامپیوتر پیچیده برای کار با یک کامپیوتر ساده
naive user شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد
computing سرعت محاسبه یک کامپیوتر
reset key کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود
normative اصولی معیاری
double standard نظام دو معیاری
peripheral رسانه جانبی که با سرعت بالا با کامپیوتر کار میکند
Ackerman's function تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
c استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
iil دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
cat استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
cats استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
compiler اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
processor پردازندهای که بین منبع ورودی و کامپیوتر مرکزی است , کار آن پردازش داده دریافتن برای کاهش بار کاری کامپیوتر اصلی است
conferencing اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
literacy اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
inquiries حالت محاورهای کامپیوتر که دستورات کاربر به سرعت پاسخ داده می شوند
inquiry حالت محاورهای کامپیوتر که دستورات کاربر به سرعت پاسخ داده می شوند
spooling ارسال داده به دیسک که با سرعت طبیعی قابل چاپ است و کامپیوتر
dithering ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
Memmaker امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
command speed سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
power down خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
back end network اتصال بین کامپیوتر main frame و یک رسانه ذخیره سازی عظیم با سرعت بالا یا سرور فایل
cache بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
caches بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cache memory بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
constants ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constant ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
indexing استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
printed چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
print چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
prints چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
channelled اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channel اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channels اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channeled اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channeling اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
published 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publish 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publishes 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
rollover میانگیری که میتواندکاراکترها و فرمانهای تحریر شده را به هنگام بالابودن سرعت دخول انها نسبت به پردازش کامپیوتر ذخیره کند
drives حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drive حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
IBM اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
pen نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penning نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penned نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pens نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
jump speed سرعت مناسب برای پرش باچتر
crossover متقاطع کردن برای ازدیادفشار و سرعت
mode حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
modes حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
interactive حالت کامپیوتر که به کاربر امکان میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده ها را وارد کند و پاسخ را به سرعت دریافت کند
fast pill ماده محرک غیرمجاز برای افزایش سرعت اسب
float ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
floats ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
floated ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
lips واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
standard bred اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
power 0 تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
bsc استاندارد برای اتصالات ارتباطی رسانههای با سرعت متوسط / بالا
urban bundle بقچه شهری [این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
kill off سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان
orbital injection دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
tack weld وسیلهای برای سنجش ونمایش سرعت شفت گردنده جوش موقتی
cai استفاده از کامپیوتر برای آموزش یک موضوع
mode حالت کامپیوتر برای دریافت داده
equation فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
equations فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
cat استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت
modes حالت کامپیوتر برای دریافت داده
access time زمان لازم برای پاسخگویی کامپیوتر
cats استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت
underdistance روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
pc dos سیستم عامل دیسک برای کامپیوتر شخصی
cross assembler ترجمه برنامه اسمبلر برای یک کامپیوتر دیگر
turbo porolog POROLO برای استفاده روی کامپیوتر شخصی
process کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
processes کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
wireless network شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
pipeline زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
pipelines زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
insert mode حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
graphic display یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
server کامپیوتر مخصوص که کاری را برای شبکه انجام میدهد
bit map ناحیهای در کامپیوتر که برای گرافیک نگهداری شده است
analog to digital converter تجزیه و تحلیل اطلاعات برای کامپیوتر با دستگاه حافظه ان
interoperability توانایی دو وسیله یا کامپیوتر برای رد و بدل کردن اطلاعات
asymmetric video compression استفاده از کامپیوتر قوی برای فشرده سازی تصویر
mainframe computer استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe
pc write IB و کامپیوتر سازگار با ان برنامه مشهور پردازش کلمه برای PC
shifted دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
package برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
packaged برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
asynchronous اتصال به کامپیوتر برای دستیابی غیر یکنواخت به داده
shift دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
microprogram وسیله ذخیره سازی برای نگهداری ریز کامپیوتر
packages برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
shifts دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
pre fetch دستورات CPU ذخیره شده در صف کوتاه موقت پیش از پردازش برای افزایش سرعت اجرا
footprints شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
telephones ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر
personal ریز کامپیوتر کم هزینه برای مصارف خانگی و تجاری سبک
overhead مدت زمان کامپیوتر برای فراخوانی و بررسی هر ترمینال شبکه
turnkey سیستم کامپیوتر اماده برای یک منظور خاص اصلی جامع
telephoning ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر
footprint شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
cad استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش
gpib استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
cads استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش
joysticks مدار و اتصالی که برای واسط بین goystick و کامپیوتر است
Dhrystone benchmark سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
AT Attachment واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا -CD ROM به کامپیوتر
offices استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
office استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
general استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آزمایشگاهی
generals استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آزمایشگاهی
Advanced Technology Attachment واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا CD-ROM به کامپیوتر
flowchart دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
limits محدودههای بیشترین حد از پیش تعیین شده برای اعداد در کامپیوتر
flow diagram دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
installation کامپیوتر و قط عات استفاده شده برای یک نوع کار و پردازش
joystick مدار و اتصالی که برای واسط بین goystick و کامپیوتر است
telephone ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر
installations کامپیوتر و قط عات استفاده شده برای یک نوع کار و پردازش
telephoned ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر
upload 1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
externals که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
sprint medley دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
appliance computer سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
cam استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
crunches بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
small computer systems interface واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
biochip تلاش صنعت کامپیوتر برای تبدیل ارگانیزم زنده به ریزه تراشه ها
crunched بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
crunch بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
texts ثبات ذخیره سازی کامپیوتر موقت فقط برای حروف متن
programs مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
jobs استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
scsi استاندارد واسط موازی سریع برای اتصال کامپیوتر به رسانه جانبی
authorisations کدی که برای دستیابی به کامپیوتر را فقط به کاربران خاص محدود میکند
eft سیستمی که در آن کامپیوتر ها برای ارسال و دریافت پول به بانک استفاده میشوند
connect هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور
connects هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور
cams استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
accuracy کل تعداد بیتهایی که برای نشان دادن یک عدد در کامپیوتر به کار می رود
authorization کدی که برای دستیابی به کامپیوتر را فقط به کاربران خاص محدود میکند
elapsed time زمانی که کاربر برای انجام کاری روی کامپیوتر صرف میکند
c استفاده از کامپیوتر برای آموزش به دانش آموزان و برآورد پیشرفت آنها
program مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
text ثبات ذخیره سازی کامپیوتر موقت فقط برای حروف متن
authors CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
browsing نگاه کردن به فایلها یالیستهای کامپیوتر برای پیداکردن یک چیز جالب
inquiry کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
operators وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
inquiries کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
microcontroller ریز کامپیوتر کوچک و مستقل برای استفاده در برنامههای کاربردی خاص
operator وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
job استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
electronic 1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده
conversion 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
locals MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
local MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
flow diagram صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flowchart صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
answer سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
hierarchical communications system روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند
underflow نتیجه عملیات عددی که برای بیان با دقت کامپیوتر بسیار کوچک است
processor کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...
carrier سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی
kilos هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر
kilo هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر
dataset سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه آماده استفاده است
carriers سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی
IEC connector استانداردی برای اتصال سر سوزنه در سوکتی که الکتریسیته اصلی را به کامپیوتر منتقل میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com