Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
operation
1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
Other Matches
handing
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
hand
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
postfix
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند به طوری که عملگر پس از عملوند می آید
notation
عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
notations
عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
format
با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب
formats
با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب
unary operation
عملیات محاسبه روی یک عملوند مثل عمل منط قی NOT
handing
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
hand
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
dyadic operation
عمل دودویی با استفاده از دو عملوند دودویی
boolean operation
جدول نمایش دو کلمه دودویی عملوند عمل و نتیجه
immediate
دستور کامپیوتری که عملوند در دستور راست و نه آدرس محل عملوند
farmgate type operations
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
anticrop operations
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air operations
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
counter air
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
oprand
عملوند
operand
عملوند
literal operand
عملوند لفظی
log
کارنامه صورت عملیات سفرنامه کشتی
logs
کارنامه صورت عملیات سفرنامه کشتی
circuits
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
circuit
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
four address instruction
معمولا: محل دو عملوند
mainframe computer
مانند تعداد عملوند همزمان
monadic operator
اپراتور منط قی فقط با یک عملوند
zeroes
دستوری که آدرس در آن عملوند است
notations
که عملگر پس از عملوند فاهر میشود
factors
هر عدد در ضرب که عملوند است
zero
دستوری که آدرس در آن عملوند است
notation
که عملگر پس از عملوند فاهر میشود
factor
هر عدد در ضرب که عملوند است
zeros
دستوری که آدرس در آن عملوند است
notations
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند
notation
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند
arithmetic
فضایی در حافظه که عملوند ها را ذخیره میکند
operand
عملوند همزمان با دستور بازیابی میشود
operand
فضای یک عملوند در دستور برنامه نویسی
statements
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagating
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation
عملیات کنترل زمین عملیات
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
interactive
برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند
betterment
خرجی که به منظور افزایش بازده یا تقلیل هزینه عملیات صورت بگیرد
housekeeping
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
monadic operator
عملی که از یک عملوند برای تولید نتیجه استفاده میکند
two address instruction
دستوری که حاوی محل دو عملوند و آدرس نتیجه است
safe mode
حالت عملیات خاص در ویندوز که به صورت خودکارانتخاب میشودوقتی که در شروع خطایی رخ دهد
machines
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machine
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machined
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
operation
عملی منط قی روی تعداد عملوند مربوط به قوانین جبربول
raw wool
پشم خام
[پشمی که هیچگونه عملیات سفیدگری یا شستشو روی آن صورت نگرفته باشد.]
air-sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
boolean operation
عمل منط قی روی چند عملوند با استفاده از قوانین جبر بول
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
three address instruction
دستوری که حاوی آدرس دو عملوند و محل نتیجه که باید ذخیره شود است
connective
نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
prefix notation
عملیات ریاضی به صورت منط ق به طوری که عملگر پیش از عملوندها فاهر میشود و نیازی به کروشه نیست
m
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
reverse
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
reverses
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
reversing
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
reversed
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
suffix notation
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
time resolution
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
mirrors
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirror
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirrored
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
seconded
دستوری که حاوی آدرس است که عملوند در آن ذخیره شده است
seconds
دستوری که حاوی آدرس است که عملوند در آن ذخیره شده است
seconding
دستوری که حاوی آدرس است که عملوند در آن ذخیره شده است
second
دستوری که حاوی آدرس است که عملوند در آن ذخیره شده است
register
دستوری که میله آدرس آن حاوی ثباتی است که عملوند ذخیره شده است
registering
دستوری که میله آدرس آن حاوی ثباتی است که عملوند ذخیره شده است
registers
دستوری که میله آدرس آن حاوی ثباتی است که عملوند ذخیره شده است
logic
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
two address instruction
قالب دستور که حاوی محل دو عملوند است و نتیجه در محل یکی از عملوندها ذخیره می شوند
airhead operations
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
compiling
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compile
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiled
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
charge and discharge statements
حساب قیومیت صورت و نحوه ارزیابی و عملیات مالی ارث حساب ارث
combined operations
عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
deferred addressing
آدرس دهی غیر مستقیم که محلی که دستیابی شده است حاوی آدرس عملوند پردازش شدنی است
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
aerospace projection operations
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
rom
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
symbolic
دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
symbolically
دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
op
عملیات
operations
عملیات
operation
عملیات
treatment
عملیات
treatments
عملیات
American Standard Code for Information Interchange
کدی که حروف الفبا عددی را به صورت کد دودویی بیان میکند
bcd
نمایش ارقام دهدهی به صورت الگویی از چهار رقم دودویی
logical operations
عملیات منطقی
initiatives
ابتکار عملیات
offenses
عملیات تعرضی
manual operation
عملیات دستی
campaigned
عملیات جنگی
thermal treatment
عملیات گرمایی
theater of operations
صحنه عملیات
campaign
عملیات جنگی
Construction works .
عملیات ساختمانی
Military operations.
عملیات نظامی
Counter – espionage operations k.
عملیات ضد جاسوسی
initiative
ابتکار عملیات
sabotage
عملیات تخریبی
scene of action
صحنه عملیات
surface treatment
عملیات سطحی
immediate action
عملیات فوری
terrain
زمین عملیات
scope
هدف عملیات
string operation
عملیات رشتهای
phase
مرحله عملیات
phased
مرحله عملیات
phases
مرحله عملیات
scope
منظور از عملیات
synchronous operation
عملیات همزمان
limiting operation
عملیات محدودکننده
terminal operations
عملیات اسکلهای
terminal operations
عملیات بارانداز
serial operation
عملیات سری
rehearsals
تکرار عملیات
rehearsal
تکرار عملیات
spial
عملیات جاسوسی
over the beach operations
عملیات ساحلی
hot dogging
عملیات نمایشی
nature of the operation
ماهیت عملیات
actions
عملیات جنگی
pseudooperation
شبه عملیات
process chart
نقشه عملیات
preliminary treatment
عملیات مقدماتی
plan of action
طرح عملیات
parallel operation
عملیات موازی
war room
اتاق عملیات
operating program
برنامه عملیات
operation center
مرکز عملیات
operation manager
مدیر عملیات
over the beach operations
عملیات کرانهای
operations room
اتاق عملیات
operations research
تحقیق در عملیات
operation map
نقشه عملیات
operation overlay
کالک عملیات
operationally ready
حاضر به عملیات
psychological operations
عملیات روانی
infiltration
عملیات نفوذی
phasing
مراحل عملیات
actions
جنگ عملیات
action
عملیات جنگی
action
جنگ عملیات
night operations
عملیات شبانه
offenses
عملیات افندی
campaigning
عملیات جنگی
campaigns
عملیات جنگی
offence
عملیات افندی
offence
عملیات تعرضی
rescue operation
عملیات نجات
finishing
عملیات تکمیل
delays
عملیات تاخیری
delaying
عملیات تاخیری
delay
عملیات تاخیری
operations personal
پرسنل عملیات
computer operation
عملیات کامپیوتر
divert action
عملیات مخالف
business type operation
عملیات کامپیوتری
flight operations
عملیات پرواز
business type operation
عملیات تجارتی
flow chart
شمای عملیات
flow charts
شمای عملیات
building operations
عملیات ساختمانی
block operation
عملیات بلوک
subversive
عملیات براندازی
counter-espionage
عملیات ضدجاسوسی
counter espionage
عملیات ضدجاسوسی
formal operations
عملیات صوری
combat information center
اطاق عملیات
closing
خاتمه عملیات
deputy for operations
معاونت عملیات
destructive operation
عملیات مخرب
global operation
عملیات سراسری
offensive
عملیات افندی
offensives
عملیات افندی
chemical operations
عملیات شیمیایی
centre of activities
مرکز عملیات
subversives
عملیات براندازی
radius
شعاع عملیات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com