Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
block letters
حروف جداودرشت
Search result with all words
In capital(block)letters.
با حرف بزرگ ؟( دستی یا چاپ؟ )
Other Matches
letters
معرفت دانش
letters
اثارادبی
letters
کاغذ ادبیات
letters
مراسله
letters
نامه
letters
حرف چاپی
letters
حرف
letters
حرف الفباء
Are there any letters for me?
من نامه ای ندارم؟
letters
باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
letters
نویسه
letters
معرفی نامه
letters
سند
letters
نوشته
letters
حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
letters
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
weak letters
حروف عله
chain letters
نامهی زنجیری
belles letters
ادبیات
letters patent
نامه سرگشوده
uncial letters
حروفی که در کتابهای خطی سدههای 8 میلادی بکارمیبردند....بحروف درشت
letters patent
نامه سرگشاده
the profession of letters
تالیف
I have some letters to write .
چند تا کاغذ باید بنویسم
form letters
فرم نامه
love letters
نامه عاشقانه
covering letters
نامه پوششی
covering letters
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letters
نامه توضیحی
abbreviated letters
حروف مقطعه
open letters
نامه سر گشاده
a man of letters
اهل قلم
the profession of letters
نویسندگی
letters of administration
حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
commonwealth of letters
جمهورنویسندگاه یا مولفین
print letters
دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
palatal letters
حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظمیشوند
nassal letters
حروف تو دماغی
letters testamentary
حکم وصایت
letters testamentary
خطاب به وصی دائربه اشتغال بامروصایت
letters testamentary
حکم یا خطاب دادگاه ذی صلاحیت
letters rogatory
نامه مشعر بر تقاضای نیابت قضایی
letters patent
نامه سرگشاده یا فرمانی که از طرف شاه به صاحب اختراعی داده شود
letters patent
نامهای است که به وسایل مختلفه به مردم عرضه میشود تا ازمضمون ان همگان اگاه شوند
letters patent
نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
letters of request
rogatory
letters of reprisal
اجازه نامه انتقام
letters of procurator
وکالت نامه
letters of marque
حکم ضبط اموال بیگانگان
nassal letters
حروف غنه
commonwealth of letters
گروه نویسندگاه
republic of letters
گروه ادبا
republic of letters
جمهور اهل ادب
letters missive
نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
letters of administration
قیم نامه
signal letters
معرف
small letters
حروف کوچک چون bوa
swamped with letters
غرق نامه
swamped with letters
کاغذ پیچ
letters of administration
اختیارنامه قیمومت
letters of administration
سند مدیریت ترکه
rogatory letters
نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
to space out letters
[text]
فاصله گذاری
[بین حروف را بیشتر کردن]
[رایانه شناسی ]
[چاپ]
letters shift ltrs
مبدله حروف
lingual letters or linguals
حروف زبانی یا ذولقی
I remembered to post the letters .
یادم بود که نامه ها را پست کنم
amateur station call letters
علامت فرستنده تفننی
v block
گونیای جناقی
block
بندال
block
فراکسیون
block out
جاسازی
self block
خودبندی
on the block
<idiom>
فروخته شده
the block
مردن بوسیله گردن زنی
block
سد قالب
block
یک دستگاه ساختمان
block
دفاع
block
کنده
block
قرقره
block
مانع
block
منطقه
block
وقفه
block
توده قلنبه
block
قالب کردن
block
توقف رویدادن چیزی
block
قطعه زمین
block
توده
block
مانع شدن
block
بلوک ساختن
block
پارازیت
block
پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
block
قالب ریختن
block
مجموعهای از موضوعات در یک گروه
block
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
block
دفاع در مقابل ابشار
block
سدکردن غیرمجاز حریف
block
مانع شدن از بازداشتن
block
تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
block
بستن مسدود کردن
block
سد کردن خطا
block
سد
block
انسداد
block
بنداوردن
block
بلوک سیمانی
block
سد کردن
block
قرقره طناب خور
block
قطعه
block
کنده مانع ورادع
block
بلوک
block
بلاک
block
مسدودکردن
block
اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
block
جعبه قرقره
spike over the block
ابشار از بالای دفاع
snatch block
قرقره پران
radius block
بلوک شعاعی
snatch block
قرقره فلزی چفت دار
shoulder block
سد کردن حریف با ضربه شانه
tail block
قلاب عقب هواپیما
radium block
بلوک شعاعی
punch down block
وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP
leg block and under over
فن تندر با گرفتن بازوهای حریف از بیخ شانه و از تو وپیچاندن او
to walk around the block
دور بلوک خیابان راه رفتن
block size
اندازه کندهای
nerve block
وقفه عصبی
nested block
بلوک تو در تو
offensive block
دفاع تهاجمی
one man block
تک دفاع
pierce the block
شکافتن دفاع
plummer block
کنده محور
pierce the block
ابشار محکم غیرقابل دفاع
plummer block
کنده شفت
power block
سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
pully block
قرقره مرکب
keel block
تیر حمالی که به کشش کارمیکند
cluster-block
چندین طبقه آپارتمان
tension block
کششقرقره
pulley block
کلیدسایهروشن
pin block
بخشسوزنی
hoisting block
گیرهجرثقیل
earth block
پلاکزمینی
crown block
قرقرهراس
anchorage block
بستلنگرگاه
chock-a-block
به هم چپیده
chock-a-block
مملو
chock-a-block
کیپ
travelling block
بستانتقال
block capitals
حروفبزرگسادهوبدونهیچگونهنشانوتزئینی
block vote
رایفردیبهگروهی
breeze-block
خاکه زغال نیمه سوز
block-plan
نقشه اولیه ساختمان
block-house
دژ چوبی
block-cornice
قرنیز بلوکی
block-capital
سرستون بالشتکی
to block
[to block up]
[to clog]
[to clog up]
something
جلوی جریان
[ریزش]
چیزی را گرفتن
knock one's block off
<idiom>
خیلی سخت به کسی صدمه زدن
chip off the old block
<idiom>
(هرچی گذاشته اون برداشته)رفتار مشابه به والدین داشتن
breeze-block
آجرسیمانی
chock-a-block
پر
chock-a-block
بالا کشیده
chock-a-block
کاملا افراشته
title block
قسمت مربوط به درج اطلاعات
three man block
دفاع سه نفره
key-block
سنگ تاج
tail block
قرقره طناب دار
tackle block
دستگاه قرقره جرثقیل
swivel block
قرقره گردان
swage block
قالب سوراخ سوراخ
storage block
بلوک ذخیره
stone block
قالبسنگ
starting block
تخته استارت
title block
قسمت عنوان نامه
to block a ball
نگهداشتن توپ در بازی
to block a hat
قالب کردن یک کلاه
chock-a-block
خفت
chock-a-block
کاملا کشیده
block and tackle
قرقره و زنجیر
block and tackle
طناب و قرقره
wood block
قاب چوبی سقف و کف اتاق قطعه چوب
tower block
ساختمانبرجمانند
two man block
دفاع دونفره
to block out an inage
دراوردن یک تصویردرذهن
to block out an inage
طرح کردن یک فکر
to block a passage
مسدود کردن یک راه
starting block
سکوی شروع
block structure
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
block lining
پوشش بلوکی
block lining
پوشش با بلوک سیمانی
block letter
حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
block letter
چاپ نوعی حروف چوبی وبزرگ
block length
طول کندهای طول بلاک
block length
درازای بلوک طول بلوک
block length
درازای کنده
block house
موضع مستحکم
block heel
نعلبند پاشنه اسب
block header
سر بلوک
block graphics
نگاره سازی بلوک
block gap
gap interrecord شکاف بین بلاک
block mark
نشان کنده
block move
انتقال بلوک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com