Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
cylinder block
بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
cylinder block
بلوک سیلندر
Search result with all words
cylinder block boring machine
دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
Other Matches
cylinder
استوانه
cylinder
بطری گاز
cylinder
1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است
cylinder
فشنگ خور استوانهای هفت تیر
cylinder
سیلندر
cylinder
لوله
cylinder
غلطک
two cylinder engine
موتور دو سیلندر
arm cylinder
دستهاستوانه
acetylene cylinder
لوله استیلن
wehnelt cylinder
استوانه ونلت
cylinder lock
قفل میلهای
six cylinder engine
موتور شش سیلندر
cylinder baffles
صفحات نازک قلزی برای هدایت هوا از میان تیغههای خنک کننده و جذب حداکثر گرمای ممکن از جدارسیلندر
cylinder capacity
حجم سیلندر
cylinder capacity
فضای سیلندر
boom cylinder
سیلندرهیدرولیک
bottom cylinder
نقطهسیلندر
top cylinder
سرسلیندر
steering cylinder
سیلندرفرمان
ripper cylinder
سیلندرچاکدهنده
revolving cylinder
سیلندردورانی
recuperator cylinder
سیلندرتجدیدنیرو
pickup cylinder
سیلندرلندشو
hydraulic cylinder
سیلندرهیدرولیکی
elevating cylinder
استوانهبالارونده
actuating cylinder
سیلندر پیستون عمل کننده سیلندر محرک
cylinder case
جعبهسیلندر
bucket cylinder
زبانهسیلندر
wheel cylinder
سیلندرچرخدنده
cylinder fins
تیغههای سیلندر
cylinder flange
فلانج یا لبه سیلندر
recoil cylinder
استوانه دافع
pump cylinder
سیلندر پمپ
eight cylinder engine
موتور هشت سیلندر
oxygen cylinder
سیلندر اکسیژن
oxygen cylinder
سیلندراکسیژن
oxygen cylinder
مخزن اکسیژن
induction cylinder
استوانه القائی
gas cylinder
سیلندر گاز
gas cylinder
بطری گاز
gas from cylinder
گاز کپسول
gas from cylinder
گاز سیلندر
graduated cylinder
استوانه مدرج
guide cylinder
استوانه راهنما
induction cylinder
اهنربای استوانهای
cylinder skirt
حاشیه یا دامنه سیلندر
cylinder pad
پایه سیلندر
cylinder liner
رگکش سخت و مقاوم در برابرسایش در جدار داخلی سیلندراز جنس الیاژهای سبک یامواد نرم دیگر
cylinder jacket
استری داخل سیلندر
cylinder liner
بوش سیلندر
cylinder head
سرسیلندر
cylinder gas
گاز داخل سیلندر
ruffini cylinder
استوانه روفینی
cylinder head gasket
واشر سرسیلندر
high pressure cylinder
کپسول فشار قوی
gas cylinder valve
شیر سیلندر گاز
lift-arm cylinder
سیلندردستهیبالابر
single acting cylinder
سیلندر یک طرفه
double acting cylinder
سیلندر دوطرفه
critical infinte cylinder
قطر بحرانی استوانه
backward bucket cylinder
سیلندرسطلوارونه
propane gas cylinder
سلندرگازپروپان
thin walled cylinder
استوانه جدار نازک
compressed gas cylinder
سیلندر محتوی گاز متراکم
compressed-air cylinder
سیلندرکمپراسهوا
counter recoil cylinder
استوانه هادی پیستون مواج استوانه عاید
cylinder pressure gauge
فشارسنجسیلندر
cylinder vacuum cleaner
سیلندرجاروبرقی
disposable gas cylinder
سیلندرگازمصرفی
blade lift cylinder
سیلندربالابرندهتیغه
single cylinder engine
موتور یک سیلندر
diesel engine cylinder head
سرسیلندر موتور دیزلی
cylinder roller thrust bearing
یاطاقان غلطکی محوری
recuperator cylinder front head
سرجلوییسیلندرتجدیدنیرو
block
توده
block
یک دستگاه ساختمان
block
قطعه زمین
block
پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
self block
خودبندی
block
مانع شدن
block
سد کردن خطا
block
دفاع
block
قرقره طناب خور
block
توقف رویدادن چیزی
block
سدکردن غیرمجاز حریف
v block
گونیای جناقی
block
تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
block
مجموعهای از موضوعات در یک گروه
block
قالب ریختن
the block
مردن بوسیله گردن زنی
block
بلوک سیمانی
block
بلوک ساختن
block
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
block
دفاع در مقابل ابشار
block
سد کردن
block
سد قالب
block
مانع شدن از بازداشتن
block
بستن مسدود کردن
block
قطعه
block
بلوک
block
اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
block
جعبه قرقره
block
سد
block
انسداد
block
بنداوردن
block
کنده مانع ورادع
block
قالب کردن
block
پارازیت
block
کنده
block
قرقره
block
مانع
block
منطقه
block
وقفه
block
توده قلنبه
block
بلاک
block
بندال
block out
جاسازی
block
فراکسیون
on the block
<idiom>
فروخته شده
block
مسدودکردن
radium block
بلوک شعاعی
tension block
کششقرقره
pully block
قرقره مرکب
block-house
دژ چوبی
to block
[to block up]
[to clog]
[to clog up]
something
جلوی جریان
[ریزش]
چیزی را گرفتن
pin block
بخشسوزنی
radius block
بلوک شعاعی
pulley block
کلیدسایهروشن
block-capital
سرستون بالشتکی
punch down block
وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP
block-cornice
قرنیز بلوکی
block-plan
نقشه اولیه ساختمان
power block
سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
input block
بلاک ورودی
input block
واحد ورودی
block capitals
حروفبزرگسادهوبدونهیچگونهنشانوتزئینی
block vote
رایفردیبهگروهی
breeze-block
آجرسیمانی
tower block
ساختمانبرجمانند
chip off the old block
<idiom>
(هرچی گذاشته اون برداشته)رفتار مشابه به والدین داشتن
knock one's block off
<idiom>
خیلی سخت به کسی صدمه زدن
to walk around the block
دور بلوک خیابان راه رفتن
keel block
تیر حمالی که به کشش کارمیکند
leg block and under over
فن تندر با گرفتن بازوهای حریف از بیخ شانه و از تو وپیچاندن او
plummer block
کنده شفت
plummer block
کنده محور
pierce the block
ابشار محکم غیرقابل دفاع
pierce the block
شکافتن دفاع
travelling block
بستانتقال
one man block
تک دفاع
offensive block
دفاع تهاجمی
nested block
بلوک تو در تو
nerve block
وقفه عصبی
breeze-block
خاکه زغال نیمه سوز
to block a ball
نگهداشتن توپ در بازی
title block
قسمت عنوان نامه
title block
قسمت مربوط به درج اطلاعات
chock-a-block
پر
chock-a-block
کیپ
chock-a-block
مملو
tail block
قلاب عقب هواپیما
tail block
قرقره طناب دار
to block a passage
مسدود کردن یک راه
to block out an inage
طرح کردن یک فکر
block and tackle
طناب و قرقره
wood block
قاب چوبی سقف و کف اتاق قطعه چوب
chock-a-block
کاملا کشیده
chock-a-block
خفت
two man block
دفاع دونفره
chock-a-block
کاملا افراشته
chock-a-block
بالا کشیده
to block out an inage
دراوردن یک تصویردرذهن
tackle block
دستگاه قرقره جرثقیل
chock-a-block
به هم چپیده
shoulder block
سد کردن حریف با ضربه شانه
swivel block
قرقره گردان
crown block
قرقرهراس
to block a hat
قالب کردن یک کلاه
key-block
سنگ تاج
earth block
پلاکزمینی
cluster-block
چندین طبقه آپارتمان
hoisting block
گیرهجرثقیل
three man block
دفاع سه نفره
anchorage block
بستلنگرگاه
swage block
قالب سوراخ سوراخ
storage block
بلوک ذخیره
stone block
قالبسنگ
starting block
تخته استارت
starting block
سکوی شروع
spike over the block
ابشار از بالای دفاع
snatch block
قرقره پران
snatch block
قرقره فلزی چفت دار
block and tackle
قرقره و زنجیر
block structure
ساختار بلوکی
block lining
پوشش با بلوک سیمانی
block letter
حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
block letter
چاپ نوعی حروف چوبی وبزرگ
block length
طول کندهای طول بلاک
block length
درازای کنده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com