Dictiornary-Farsi | to block a ball | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
to block a ball	نگهداشتن توپ در بازی


Search result with all words

drop the ball behind the block	جاخالی پشت دفاع
Other Matches

block	بلوک سیمانی
block	سد کردن خطا
block	دفاع
block	سدکردن غیرمجاز حریف
block	یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
block	بلوک ساختن
block	قالب ریختن
block	قرقره طناب خور
block	فراکسیون
block	یک دستگاه ساختمان
block	توده
block	قطعه زمین
block	پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
block	مانع شدن
block	سد کردن
block	سد قالب
block	مجموعهای از موضوعات در یک گروه
block	تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
block	توقف رویدادن چیزی
self block	خودبندی
v block	گونیای جناقی
block out	جاسازی
block	مسدودکردن
block	بلاک
block	پارازیت
block	اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
block	جعبه قرقره
block	سد
block	انسداد
block	بنداوردن
block	دفاع در مقابل ابشار
on the block <idiom>	فروخته شده
the block	مردن بوسیله گردن زنی
block	بندال
block	بلوک
block	کنده مانع ورادع
block	قرقره
block	مانع
block	منطقه
block	کنده
block	وقفه
block	توده قلنبه
block	قالب کردن
block	مانع شدن از بازداشتن
block	بستن مسدود کردن
block	قطعه
block size	اندازه کنده
block shipment	ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
block size	اندازه کندهای
block ship	سد کردن دهانه کانال
block protection	حفافت بلوک
block diagram	نمودار بلوکی
block diagram	نمودار کلی
block diagram	بلوک دیاگرام
block size	اندازه بلاک
block sort	مرتب کردن بلاکی
block the plate	موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
block structured	با ساخت کندهای
block structure	ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
block structure	ساختار بلوکی
block structure	ساخت کندهای
fuse block	قالب فیوز
block storing	انبار کردن بارهای قوال
block storing	کنار هم چیدن کانتینرهای مشابه
block sort	جورسازی کندهای
block time	زمان سپری شده ا لحظه شروع حرکت هواپیما تالحظه توقف
block diagram	نمودار بلوکی نمودار کلی
block letter	حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
block letter	چاپ نوعی حروف چوبی وبزرگ
block length	طول کندهای طول بلاک
block length	درازای بلوک طول بلوک
block graphics	نگاره سازی بلوک
block header	سر بلوک
block heel	نعلبند پاشنه اسب
block house	موضع مستحکم
block lining	پوشش با بلوک سیمانی
block lining	پوشش بلوکی
block gap	شکاف بین کندهای
block gap	gap interrecord شکاف بین بلاک
block plot	صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
block operation	عملیات بلوک
pulley block	کلیدسایهروشن
block move	جابجایی بلوک
block move	انتقال بلوک
block mark	نشان کنده
block length	درازای کنده
end of block	پایان یک بلوک
breeze-block	آجرسیمانی
block vote	رایفردیبهگروهی
block capitals	حروفبزرگسادهوبدونهیچگونهنشانوتزئینی
cylinder block	بلوک سیلندر
cylinder block	بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
cut block	سدکردن دریافت کننده توپ باپشت پا
cutoff block	سد کردن راه مدافع به وسیله مهاجم
cupola block	اجر طاقی
travelling block	بستانتقال
tension block	کششقرقره
foot block	قژعه چوبی یا فلزی کوچکی که در زیر ستون و روی خاک کار گذاشته میشود.
tower block	ساختمانبرجمانند
engine block	بلوک موتور
engine block	قالب یا بدنه موتور
ego block	سد خود
entry block	کنده مدخل
knock one's block off <idiom>	خیلی سخت به کسی صدمه زدن
erratic block	بلوک جابجا شونده
erratic block	بلوک نامنظم
chip off the old block <idiom>	(هرچی گذاشته اون برداشته)رفتار مشابه به والدین داشتن
demolition block	مجموعه خرج منفجره قوطی خرج
demolition block	خرج منفجره
to block [to block up] [to clog] [to clog up] something	جلوی جریان [ریزش] چیزی را گرفتن
cross block	سد کردن خط دفاعی از کنار
starting block	تخته استارت
cable block	قسمت کابل
cable block	مجموعه کابل
burster block	مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
form block	بلوک فرمکاری
brush block	سد کردن سبک برای ایجادتاخیر در حرکت رقیب
fuse block	چینی فیوز
fuse block	خانه فیوز
breech block	گلنگدن
breech block	گاوه کولاس
breech block	کولاس
fuse block	بلوک فیوز
foot block	بالشتک ستون
foot block	زیر سری ستون
control block	بلوک کنترل
control block	کنده کنترل
concrete block	سنگ بتنی
common block	قرقره عادی
common block	قرقره چوبی
clump block	قرقره دهان گشاد
clearing block	قطعه ممانعت از بسته شدن کولاس
clearing block	قطعه بازدارنده
chip of the old block	بچهای که نشانی ازپدرداردcontribute
chain block	قرقره
block transfer	انتقال کندهای
block diagram	نمایش تصویری سیستمها
block and tackle	طناب و قرقره
road block	سد جاده
punch down block	وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP
radium block	بلوک شعاعی
radius block	بلوک شعاعی
wood block	قاب چوبی سقف و کف اتاق قطعه چوب
shoulder block	سد کردن حریف با ضربه شانه
snatch block	قرقره فلزی چفت دار
snatch block	قرقره پران
two man block	دفاع دونفره
spike over the block	ابشار از بالای دفاع
road block	راه بند
road block	مانع روی جاده
attack block	دفاع روی تور والیبال
arrow block	بلوک پیکانی
anvil block	سندان مخصوص اهنگری
plummer block	کنده محور
plummer block	کنده شفت
angle block	سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
anchor block	بلوکهایی که جهت مهار کردن لوله هنگام نصب کار گذاشته میشوند
power block	سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
pully block	قرقره مرکب
affect block	وقفه عاطفه
starting block	سکوی شروع
stone block	قالبسنگ
building block	واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
building block	بنا کنده
building block	کنده ساخت
block letters	حروف جداودرشت
tail block	قلاب عقب هواپیما
three man block	دفاع سه نفره
title block	قسمت مربوط به درج اطلاعات
title block	قسمت عنوان نامه
to block a hat	قالب کردن یک کلاه
to block a passage	مسدود کردن یک راه
block transfer	انتقال بلوک
storage block	بلوک ذخیره
swage block	قالب سوراخ سوراخ
swivel block	قرقره گردان
tackle block	دستگاه قرقره جرثقیل
tail block	قرقره طناب دار
stumbling block	سبب سقوط
stumbling block	موجب لغزش
stumbling block	مانع
stumbling block	سنگ لغزش
to walk around the block	دور بلوک خیابان راه رفتن
to block out an inage	طرح کردن یک فکر
pin block	بخشسوزنی
block-capital	سرستون بالشتکی
hoisting block	گیرهجرثقیل
block-cornice	قرنیز بلوکی
block-house	دژ چوبی
barbers block	قالب کلاه گیس
block-plan	نقشه اولیه ساختمان
breeze-block	خاکه زغال نیمه سوز
cluster-block	چندین طبقه آپارتمان
earth block	پلاکزمینی
key-block	سنگ تاج
block aead	سر کنده
block age	بازداری
block definition	تعریف بلوک
block copolymer	همبسپار دستهای
block coefficient	ضریب گنجایش ناو