Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
Other Matches
consumer logistics
امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
primary consumers
مصرف کنندگان نخستین
tertiary consumers
مصرف کنندگان سومین
secondary consumers
مصرف کنندگان دومین
consumer organization
سازمان حمایت از مصرف کنندگان
consumer research
مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
jacks
ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود
jack
ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود
share
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shared
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shares
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
licences
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licenses
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licence
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
viewport
فرایندی که به استفاده کنندگان اجازه میدهد تا هر عکس انتخاب شده را در محل معینی روی یک صفحه نمایش قراردهند
machine address
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیلهای دستیابی دارد. مقایسه شود با آدرس اندیس #INDEX ADDRESS
housed
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
to contrast
[with]
مقایسه کردن با
[برابرکردن برای مقایسه]
average propensity to consume
میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
diminishing utility
اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
producers burden of tax
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
let it be done
بکنند
power consumer
مصرف انرژی مصرف توان
margin propensity to consume
تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
hsd it out
بدهید دندان را بکنند
rote
کاری که از روی عادت بکنند
to get a tattoo
بروند خالکوبی شان بکنند
to cultivate good manners
کوشش کردن با ادب رفتار بکنند
to feel a pang of guilt
ناگهانی احساس بکنند که گناه کار هستند
The nerves can only take so much .
اعصاب می توانند فقط تا حدی تحمل بکنند .
flattest
برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد
flat
برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد
clearance
اجازه ترخیص اجازه نامه
to opt in
[something]
تصمیم گرفتن که کاری را انجام بدهند یا همکاری بکنند
to be too poor to afford a telephone line
بیش از اندازه تهیدست بودند که بتوانند یک خط تلفن تهیه بکنند.
unprofitable servants
مردمی که خرسندند باینکه تنهاانچه وفیفه ایشان است بکنند
emulation
رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
recipients
دریافت کنندگان
recipient
دریافت کنندگان
ruminantia
نشخوار کنندگان
to sweeten the pill
<idiom>
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
to sugar the pill
<idiom>
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
to sugar-coat the pill
[American E]
<idiom>
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
input output table
و محصولات
notonecta
بر پشت شنا کنندگان
the longs
پیش خرید کنندگان
particular baptists
گروهی از تعمید کنندگان
electorate
هیئت انتخاب کنندگان
electorates
هیئت انتخاب کنندگان
cheerleaders
سر دستهی تشویق کنندگان
information providers
تهیه کنندگان اطلاعات
we the under signed
امضا کنندگان زیر
cheerleader
سر دستهی تشویق کنندگان
producers association
انجمن تولید کنندگان
weŠthe undersigned
ما امضاء کنندگان زیر
visitors from abroad
بازدید کنندگان خارجی
revel rout
گروه کیف کنندگان
per se
مستقیما
proximately
مستقیما"
at first hand
مستقیما
straightest
مستقیما
straighter
مستقیما
straight
مستقیما
straight out
رک مستقیما
straightway
مستقیما
forthrights
مستقیما`
directly
مستقیما
firsthand
<idiom>
مستقیما
domestic products
محصولات داخلی
agricultural products
محصولات کشاورزی
primary products
محصولات اولیه
break bulk
تفکیک محصولات
design
طراحی محصولات
production adviser
مشاوره محصولات
waste product
محصولات زائد
raw products
محصولات ناتمام
designs
طراحی محصولات
primary products
محصولات پایه
raw products
محصولات اولیه
home product
محصولات داخلی
home product
محصولات ملی
joint products
محصولات مشترک
drug pushers
توزیع کنندگان مواد مخدر
back
پشتی کنندگان تکیه گاه
border crosser
عبور کنندگان از مرز پناهندگان
syngraph
تنظیم کنندگان رسیده باشد
backs
پشتی کنندگان تکیه گاه
bolt
مستقیما ناگهان
bolting
مستقیما ناگهان
bolted
مستقیما ناگهان
bolts
مستقیما ناگهان
aright
مستقیم مستقیما
sheer
مستقیما فریف
subsequent to
[مستقیما]
پس از
[به دنباله]
forthright
مستقیما بیمحابا
intue
مستقیما دریافتن
break bulk agent
عامل تفکیک محصولات
by product cock oven plant
محصولات فرعی کک سازی
product planning
برنامه ریزی محصولات
producer advertising
تبلیغ محصولات صنعتی
average costs
معدل هزینه کل محصولات
by product recovery
بازده محصولات فرعی
cash crops
محصولات نقدی مانند
prior admission
اجازه پرواز قبلی هوایی اجازه عبور قبلی
electress
خانمیکه عضوهیئت انتخاب کنندگان است
electoral college
هیئت انتخاب کنندگان رئیس جمهور
The demonstrators were waving the flags.
تظاهر کنندگان پرچمها راتکان می دادند
hardest
مستقیما درمسیر موردنظر
intuitive
مستقیما درک کننده
harder
مستقیما درمسیر موردنظر
direct coupled
مستقیما جفت شده
hard
مستقیما درمسیر موردنظر
production
تولید حجم بزرگ محصولات
root crops
محصولات دارای ریشههای خوراکی
root crop
محصولات دارای ریشههای خوراکی
productions
تولید حجم بزرگ محصولات
toxicogenic
تولید کننده محصولات سمی
businesses
نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
by product coking practice
محصولات فرعی کوره کک سازی
by product oven
محصولات فرعی کوره کک سازی
developments
توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
supplied
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
development
توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
business
نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
supply
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supplying
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
consumer research
تحقیق درخصوص احتیاجات و نحوه خریدمصرف کنندگان
sortie
حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
sorties
حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
computerese
استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری
schuss
مستقیما ازسراشیب پایین رفتن
to come straight to the point
<idiom>
مستقیما
[رک ]
به نکته اصلی آمدن
import
بردن محصولات به کشوری برای فروش
importing
بردن محصولات به کشوری برای فروش
agricultural price policy
سیاست تعیین قیمت محصولات کشاورزی
imported
بردن محصولات به کشوری برای فروش
basic crops
محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
finished product
محصولات اماده برای توزیع ومصرف
factories
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
factory
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
contravallation
استحکامات وسنگرخارجی که محاصره کنندگان میان اردوی خودوشهرمیس
over the falls
مستقیما روی انحنای موج شکننده
straight off
مستقیما درجلو موج روبه ساحل
digital research inc
یک شرکت نرم افزاری که محصولات زیادی دارد
home grown software
برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
attestation clause
عبارتی که در ذیل اسنادبلافاصله قبل از اسامی گواهی کنندگان امضا
leg glance
ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
corn harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine
[combine harvester]
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher
[rare]
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
decus
Society Users EqupmentComputer Digital انجمن استفاده کنندگان تجهیزات کامپیوتری
silicon
محل پایه تولید کنندگان قط عات نیمه هادی آمریکا در california
guides
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guided
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guide
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
silicon
عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC
deictic
بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
straight ball
پرتابی در بولینگ که گوی باچرخش مستقیما حرکت میکند
mesh
که هر وسیله مستقیما به وسایل دیگر در شبکه متصل است
meshes
که هر وسیله مستقیما به وسایل دیگر در شبکه متصل است
direct objects
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objected
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
long spot
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
indirect objects
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objecting
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
personal service utility
کسی که مستقیما" کار خود را دراختیار کارفرما می گذارد
objects
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
meshing
که هر وسیله مستقیما به وسایل دیگر در شبکه متصل است
object
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
products
مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
product
مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
addressable
هر نقط ه در سیستم گرافیکی که مستقیما قابل آدرس دهی است
direct materials costs
هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
machined
ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machines
ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machine
ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
R & D
سازمانی در یک شرکت که محصولات , کشفیات آوری جدید را گشترش توسعه می بخشد
antipodal
مربوط به ساکنین ینگی دنیا واقع در طرف مقابل زمین مستقیما
intuitionism
عقیده به اینکه برخی حقایق رامیتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
intuitionalism
عقیده به اینکه برخی حقایق را میتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
universal
سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
adobe
شرکت نرم افزاری که محصولات Acrobat و ATM و PostScript را تولید کرده است
international standards organization
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
collation
مقایسه
comparison
مقایسه
analogy
مقایسه
collations
مقایسه
resemblance
مقایسه
analogies
مقایسه
comparisons
مقایسه
datum line
خط مقایسه
scrambled
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scramble
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
safety valve
پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com