English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English Persian
hunt meeting برنامه مسابقات دو یا دو بامانع برای سوارکاران اماتور
Other Matches
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
saving قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
sullivan award جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال
roadwork تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
The striker's injury puts a question mark over his being fit in time for the tournament. آسیب مهاجم آمادگی سر موقع او [مرد] را برای مسابقات نامشخص می کند.
preemptive multitasking حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
high hurdles مسابقه کوتاه دو بامانع
hurdling شرکت در مسابقه دو بامانع
conversion 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
source computer کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
businesses مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
business مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
parameter استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
parameters استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
calling مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه
object oriented زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود
pl/m زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
c زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته
applet 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
jump instruction دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
procedural زبان برنامه نویسی سطح بالا که برنامه نویس عملیات لازم را برای بدست آوردن نتیحه وارد میکند
compiles برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compile برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiling برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiled برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
bridle track ایز سوارکاران
jockey room رختکن سوارکاران
cats استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
cat استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
VidCap برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
straight line coding برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
pork barrel برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
turnaround time زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
compiler اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
jockey club باشگاه سوارکاران انگلستان
compacts مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
compacting مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
compact مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
compacted مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
literacy اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی
pascal زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
language ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
languages ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
tiltyard میدان مبارزه نیزه بازان و سوارکاران
tilting yard میدان مبارزه نیزه بازان و سوارکاران
amateur اماتور
amateurs اماتور
unprofessional اماتور
elegant یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
Windows GDI مجموعه ابزارهای نرم افزاری از تبدیل تعریف ویندوز API که نوشتن برنامه برای برنامه نویس را ساده تر میکند که تحت سیستم عامل ویندوز کار خواهد کرد
shamateur اماتور قلابی
nerds یک اماتور کامپیوتر
amateurs اماتور غیرحرفهای
amateur اماتور غیرحرفهای
shamateur اماتور دروغین
nerd یک اماتور کامپیوتر
arrengement of the reonforcement توزیع اماتور
amateur receiver گیرنده اماتور
amateur transmitter فرستنده اماتور
api مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
Grands Prix مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
Grand Prix مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
pro am مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
first class cricket مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
walker cup مسابقه گلف بین مردان اماتور امریکا و انگلستان سالی یک بار
execution 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
sql زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structures زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
iteration تکرار یک برنامه برای حل مشکل
tested محیط ی برای آزمایش برنامه ها
programming نوشتن برنامه برای کمپیوترها
macpaint یک برنامه ترسیم برای ریزکامپیوتر
test محیط ی برای آزمایش برنامه ها
tests محیط ی برای آزمایش برنامه ها
simplex method روش سیمپلکس در برنامه ریزی خطی روش سیستماتیک و منظم برای حل مسائل برنامه ریزی خطی
run duration مجوز کاربر برای اجرای یک برنامه
cp/m برنامه کنترل برای ریزپردازنده icrocomputers
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
targetting حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
loads برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
target حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
alternate برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره
targeting حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
targets حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
targetted حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
load برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
prom وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
air target material program برنامه تهیه اماد برای تک به هدفهای هوایی
commented نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
commenting نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
comment نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
primitive برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی
menus لیست برنامه ها و انتخابهای فراهم برای کاربر
pc paint برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
menu لیست برنامه ها و انتخابهای فراهم برای کاربر
proms وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
object computer OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
cross assembler ترجمه برنامه اسمبلر برای یک کامپیوتر دیگر
alternates برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره
alternated برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره
planit زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
targeted حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
source برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
dedicated برنامه یا تابع یا سیستمی که برای استفاده خاصی است
compacting کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
compacts کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
device لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
transversal اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی
boundaries جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه
pc write IB و کامپیوتر سازگار با ان برنامه مشهور پردازش کلمه برای PC
name نام شناسایی برای فایل برنامه ذخیره شده
names نام شناسایی برای فایل برنامه ذخیره شده
statements دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
vdl زبانی برای تعریف و معناشناسی زبانهای برنامه نویسی
statement دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
processor سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه
devices لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
breakpoint حرف کاغذ برای ایجاد نقط ه توقف در برنامه
dual سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
overhead کد اضافی که برای سازماندهی برنامه باید ذخیره شود
compact کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
compacted کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
boundary جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه
object oriented روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
foreground سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
newest دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new- دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
referee داور مسابقات
refereeing داور مسابقات
referees داور مسابقات
refereed داور مسابقات
double elimination tournament مسابقات دو حذفی
commissioner مدیر مسابقات
arena میدان مسابقات
arenas میدان مسابقات
Track and field events . مسابقات دو میدانی
commissioners مدیر مسابقات
tournaments تشکیل مسابقات
tournaments مسابقات قهرمانی
tournament تشکیل مسابقات
tournament مسابقات قهرمانی
landing schedule برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
swap توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
jobs دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swapped توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
job دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
generated استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
bridge استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
compilation ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
generate استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
test اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
bridged استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
break عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه
ActiveX که برای بهبود کارایی صفحه وب یا یک برنامه کاربردی به کار می رود
tested اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
authoring زبان برنامه نویسی برای نوشتن برنامههای CAL و آموزشی
tweak تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweaked تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
balances برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
balance برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
breaks عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه
executing دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
compilations ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
tests اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
tweaks تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
self- برنامه کامپیوتری که حاوی دستورات اجرایی برای کاربر است
tweaking تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
bridges استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
plato منطق برنامه ریزی شده برای عملیات خودکار اموزشی
mp/m برنامه کنترلی چند برنامهای برای ریزکامپیوترهاforicrocomputers Program ultiprogrammingControl
bucket فضای ذخیره سازی حاوی داده برای یک برنامه کاربردی
generates استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
multi tasking توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
presumptive address آدرس اولیه در برنامه که به عنوان مرجعی برای تعبیه است
multitasking توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان
generating استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
buckets فضای ذخیره سازی حاوی داده برای یک برنامه کاربردی
executes دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
operation آزمایش هایی برای برنامه و آمادگی داده را بررسی می کنند
verification بررسی هرکلیدبرای اطمینان ازاعتبار آن برای یک برنامه کاربردی خاص
execute دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
diagnostic تابعی در برنامه برای کمک به یافتن خطاها در سیستم کامپیوتری
executed دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
refereed داور مسابقات شدن
umpire سرداور داور مسابقات
umpires سرداور داور مسابقات
umpiring سرداور داور مسابقات
stand سکوب تماشاچیان مسابقات
referee داور مسابقات شدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com