English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
assembly تعدادی دستورات کد اسمبلی که یک کار را تشکیل می دهند
Other Matches
main بخشی از دستورات که بخش اصلی برنامه را تشکیل می دهند.
cisc مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
formats قواعد دستورات زمان اسمبلی
format قواعد دستورات زمان اسمبلی
disassemble ارسال دستورات کد ماشین به قواعد اسمبلی
assembly نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند
alphabets حروفی که کلمه را تشکیل می دهند
alphabet حروفی که کلمه را تشکیل می دهند
machine address نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
circuits و یک مدار را تشکیل می دهند بهم وصل میکند
circuit و یک مدار را تشکیل می دهند بهم وصل میکند
Web server کامپیوتری که صفحات وب را که یک وب سایت تشکیل می دهند ذخیره میکند
stationery صفحات چاپگر که یک سری ورقههای طولانی را تشکیل می دهند
product مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
products مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
integrated ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
record لیست فیلدهایی که رکوردرا تشکیل می دهند با هم همراه طول ونوع داده انها
concatenate بیشتر ازیک فایل یامجموعهای ازداده ها که باهم ترکیب می شوند تا مجموعهای را تشکیل دهند
central گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل
WWW مجموعهای از میلیون ها وب سیلت و صفحات وب که با هم بخشی از اینترنت را تشکیل می دهند که اغلب اوقات توسط کاربر استفاده می شوند
functioned مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
functions مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
function مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
assembler برنامه اسمبلی یا برنامهای که برنامه به زبان اسمبلی را به کد ماشین تبدیل میکند
main مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
assembler اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
assembly 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
socialist international بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
PHIGS برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
open دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
cycled تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycles تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
opened دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
cycle تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
opens دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
AT command set حالتی در مودم که آماده پذیرش دستورات با استفاده از مجموعه دستورات Hayes AT است
macro نوشتن برنامه با استفاده از دستورات ماکرو با بیان دستورات آن
dotting روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
dot روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
plotter نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
plotters نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
WISC طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
writable instruction set computer طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
RISC طراحی CPU که مجموعه دستورات آن حاوی دستورات سریع الاجرا وساده است که نوشتن برنامه را مشکلتر ولی سریعتر میکند
menu برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menus برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
pre- دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
pre دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
assembly language زبان اسمبلی
assembly اسمبلی گردهمایی
assembly program برنامه اسمبلی
radar netting تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
assembly language instruction دستورالعمل زبان اسمبلی
assembles ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assemble ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
to to ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assembled ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
structure روش منط قی یا مرتب برنامههای اسمبلی
reentrant code برنامههای اسمبلی تولیدشده توسط ماشین
assembly listing صورت برداری همگذاری لیست اسمبلی
structures روش منط قی یا مرتب برنامههای اسمبلی
structuring روش منط قی یا مرتب برنامههای اسمبلی
command.com در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند
demilitarization تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
disassembler نرم افزاری که برنامه کد ماشین را به حالت اسمبلی بر می گرداند
assembler کد شی ای که در یک اجرای اسمبلی از برنامه اصلی ایجاد شده است
microprogram هر دستور زبان اسمبلی کامپیوتر که با زیربرنامه اجرا شود
implied addressing دستور اسمبلی که فقط روی یک ثبات کار میکند.
operation بخشی از دستور زبان اسمبلی که حاوی نشانههای کد اجرا باشد
assembler پیام برنامه اسمبلی برای اعلام اینکه خطا در کد اصلی یافت شد
assembly نمایش یک برنامه اسمبلی که به ترتیب مکانهای حافظه مرتب شده است
some تعدادی
macro استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود
bag تعدادی از اجزای نا مرتب
bags تعدادی از اجزای نا مرتب
assembler اسمبلی که کد ماشین را از یک کامپیوتر در حین اجرای کامپیوتر دیگر تولید ی کند
structures تعدادی تابع مرتبط به هم برای حل مشکلات
structuring تعدادی تابع مرتبط به هم برای حل مشکلات
structure تعدادی تابع مرتبط به هم برای حل مشکلات
block تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
blocks تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
blocked تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
bundle تعدادی فیبر نوری که کنار هم جمع شده اند
bundles تعدادی فیبر نوری که کنار هم جمع شده اند
bundling تعدادی فیبر نوری که کنار هم جمع شده اند
unilateralism اعتقادبهاینکهیککشورخودبایدازسلاحهایهستهایعاریشودنهاینکهمنتظرشودسایرکشورهااینکارراانجام دهند
bal زبان ساده شده زبان اسمبلی
parallel تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی
buffer pool تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند
mux مداری که تعدادی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
paralleled تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی
paralleling تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی
parallelled تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی
parallelling تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی
parallels تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی
MISD معماری کامپیوتر موازی که یک AW و باس داده با تعدادی واحد کنترل دارد
pact نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک
pacts نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک
action کل عملیاتی که در یک عمل رخ می دهند.
actions کل عملیاتی که در یک عمل رخ می دهند.
interlace که هر یک خط وط مختلفی را نشان می دهند
automatics توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی
concentrating ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
concentrate ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
concentrates ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
automatic توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی
rule موقعیتهایی که یک تابع را شرح می دهند
chip قط عاتی که با هم کاری را انجام می دهند
host نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
hosted نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
chips قط عاتی که با هم کاری را انجام می دهند
the oil tins leak حلبهای نفتی نفت پس می دهند
hosts نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
hosting نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
authorization to copy اجازه ناشر نرم افزار به کاربر برای کپی کردن از برنامه در تعدادی معین
macro کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود
indents شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
indenting شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
SIMD معماری کامپیوتر موازی که تعدادی ACU و باس داده به همراه یک واحد کنترا دارد
indent شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
buttoning کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
format داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
formats داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
button کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
psalmodic مانندمزامیری که برای خواندن ترتیب دهند
buttoned کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
matrix الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
this ticket admits one با این بلیط یک تن را اجازه دخول می دهند
matrixes الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
wire locking بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها
program نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
programs نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
processor کلمهای که حاوی تعدادی بیت وضعیت مثل پرچم رقم نقلی , صفر و سرریز است
cuno filter نوعی فیلتر متشکل از تعدادی دیسک که توسط تیغه هایی ازهم جدا شده اند
guide bars خط وط مخصوص دربا کد که شروع و پایان کد را نشان می دهند
pantograph دستگاهی که باان مقیاس یک نقشه را تغییرمی دهند
Refugees believe Germany is a land of milk and honey. پناهندگان فکر می کنند در آلمان حلوا می دهند.
direction دستوراتی که نحوه استفاده از چیزی را نشان می دهند
slapdash کاری که سرسری یا از روی بی پروایی انجام دهند
allocations یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
allocation یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
i am afriad برای کاستن ازاثرخبری که به کسی می دهند به کار می برند
teleconference کنفرانسی که چند نفر ازمناطق دور با هم انجام می دهند
tabling لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
tables لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
circuit ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
tabled لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
cpu گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
circuits ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
table لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
printed چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
prints چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
print چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
gold contacts که با طلا پوشیده شده اند تا مقاومت الکتریکی را افزایش دهند
free docks نوعی قرارداد که در ان کالا را دربندر مبدا به بندرگاه تحویل می دهند
interpleader محاکمهای که بموجب ان دوکس ناگزیر میشونداز اینکه ....خاتمه دهند
colds اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
triptych عکسی که در سه قاب تهیه کرده پهلوی یکدیگر قرار دهند
coldest اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
manual متنی که نحوه استفاده از سیستم یا نرم افزار را نشان می دهند
colder اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
cold اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
plot توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plotted توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plots توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
impromptu کاری که بی مطالعه و بمقتضای وقت انجام دهند بالبداهه حرف زدن
inputted سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
previewer خصوصیاتی که به کاربر امکان می دهند تا فاهر کاغذ را پیش از چاپ ببیند
input سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
movable dam سدی که قابل انتقال بوده و مغمولا درمسیر سیل قرار می دهند
patterns الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
Most home helps prefer to live out. بسیاری از کارگران خانگی ترجیح می دهند بیرون از خانه زندگی کنند .
pattern الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
advancement سهم الارثی که در زمان حیات پدر به فرزندان می دهند پیش قسط
key ترکیب دو یا چند کلید که تابعی را انجام می دهند وقتی با هم انتخاب شوند
adders تعدادی جمع کننده کامل که به صورت موازی دو کلمه را با هم جمع میکند
auctioneering device وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
adder تعدادی جمع کننده کامل که به صورت موازی دو کلمه را با هم جمع میکند
teleconferencing ارتباط تعدادی کامپیوتر یا ترمینال با هم برای ایجاد ارتباط بین یک سری کاربر
matrixes آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
matrix آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
paralleling ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallelling ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
paralleled ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallelled ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
hierarchical communications system شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
parallels ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallel ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
microsoft مجموعه برنامه ها در ویندوز که به کاربر امکان می دهند فکس را از PC ارسال یا دریافت کنند
machine تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
end system پروتکل استاندارد OSI که به کامپیوترهای میزبان اجازه محل یابی یک router را می دهند.
machines تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
introduces شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
banns اعلان پیشنهاد ازدواج درکلیساتا کسانی که اعتراضی به صلاحیت زوجین دارنداطلاع دهند
machined تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
introducing شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduce شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
shift روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
shifted روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com