Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
fifth wheel
جفت ساز که خودرو را به تریلر وصل میکند
Other Matches
trailer brake system
دستگاه ترمز تریلر
[فناری خودرو]
jackknifing
[with trailer or semi-trailer]
تا شدن
[به ۹۰ درجه و بیشتر ]
کامیون در حال حرکت
[با تریلر یا تریلر مسقف]
back-seat drivers
مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
back-seat driver
مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
four by two
خودرو چهارچرخی که فقط دوچرخ ان نیرو داشته باشد خودرو چهار در دو
trailers
تریلر
trailer
تریلر
trailer brake valve
سوپاپ ترمز تریلر
trailers
تریلر اتومبیل یدک کش
trailer tongue
[American English]
[coupling]
[British English]
پیوند به داخل
[در تریلر]
trailer
تریلر اتومبیل یدک کش
Bobtail
[tractor unit]
[American English]
تراکتور
[کامیون بدون تریلر]
mail server
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
trailer
با تریلر حمل کردن پشت بند
caravan trailer
تریلر واگن مسکونی راه اهن
trailers
با تریلر حمل کردن پشت بند
wanigan
خانههای نصب شده روی تریلر سیار خانه پیش ساخته
dump
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
paged
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
edit
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
critical error
خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
destructive cursor
نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
controllers
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
scsi
بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
faults
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
faulted
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
controller
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
fault
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
edited
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
slaves
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
postbyte
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
Intel
بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
slave
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
Intel
بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
million instructions per second
اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
slaved
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
key
کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
slaving
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
harder
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
plotter
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
hard
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
hardest
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
open
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
dat
درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
optimize
کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
opens
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
plotters
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
opened
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
samplers
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
sampler
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
logic
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
uart
از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
terminate and stay resident program
برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
TCP
مین میکند. این پروتکل داده ها را به صورت بسته در می آورد و خطای آنها را بررسی میکند
EMM
امکانی که حافظه جانبی رادر IBM PC مدیریت میکند و آن را برای برنامه آماده استفاده میکند
broadband
روش ارسال که چندین کانال داده را به سیگنا تبدیل میکند و آن را در یک مسافت طولانی حمل میکند
DIF file
استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند
automobile
خودرو
self driven
خودرو
self grown
خودرو
automobiles
خودرو
self propelled
خودرو
motor vehicle
خودرو
automotive
خودرو
auto
:خودرو
self propelling
خودرو
autos
:خودرو
vehicle
خودرو
four by four
خودرو 4 در 4
locomobile
خودرو
vehicles
خودرو
adventive
خودرو
crash
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashed
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashing
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashingly
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashes
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
vehicular
مربوط به خودرو
liftruck
خودرو بالابر
motor vehicle
خودرو موتوری
caterpillar truck
خودرو هزارپا
locomobile
گردونه خودرو
to ride in the car
با خودرو رفتن
to use the car
با خودرو رفتن
to turn
[to turn off]
[to make a turn]
پیچیدن
[با خودرو]
motorcar
خودرو سواری
bumper bar
سپر خودرو
chasis
شاسی خودرو
deep jeep
خودرو زیرابی
moving staircase
پلکان خودرو
moving stairway
پلکان خودرو
scout car
خودرو دیده ور
escalators
پلکان خودرو
motor cars
گردونه خودرو
propeller
گاردان خودرو
tank transporter
خودرو مازتانک بر
propeller shaft
گاردان خودرو
tank vehicle
خودرو تانکر
tank vehicle
خودرو تانکرسوخت
weedy
هرز خودرو
truck vehicle
خودرو نظامی
escalator
پلکان خودرو
ammunition carrier
خودرو مهمات کش
personnel carrier
خودرو نفربر
automobile
ماشین خودرو
automobiles
ماشین خودرو
escalator
پلکان خودرو
motor car
گردونه خودرو
wildwood
جنگل خودرو
drive screw
پیچ خودرو
carriages
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
systems network architecture
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
carriage
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
Web crawler
نرم افزاری که درهر صفحه وب جدید در اینترنت حرکت میکند و یک اندیس پایه روی محتوای هرصفحه ایجاد میکند
original equipment manufacturer
شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند
regenerator
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
neural network
سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
unladen weight
وزن ناخالص خودرو
unladen weight
وزن کامل خودرو
propeller joint
چهارشاخه گاردان خودرو
technical inspection
معاینه فنی
[خودرو]
rollover
چپ شدن خودرو یاوسیله
combat tire
تایر جنگی خودرو
suspension wheel
چرخ تعلیق خودرو
full tracked
خودرو تمام شنی
short wheel
خودرو شاسی کوتاه
signalled
علامت راهنمای خودرو
escalators
پلکان های خودرو
moving staircases
پلکان های خودرو
moving stairways
پلکان های خودرو
moving stairs
{pl}
پلکان های خودرو
trunk
[American E]
صندوق چمدان
[خودرو]
wheel wrench
آچار چرخ خودرو
wheel brace
آچار چرخ خودرو
payloads
بازده خودرو یا دستگاه
signal
علامت راهنمای خودرو
windshields
شیشه جلو خودرو
high gear
دنده قوی خودرو
signaled
علامت راهنمای خودرو
cross bar wrench
آچار چرخ خودرو
[spider-type]
lug wrench
[American E]
آچار چرخ خودرو
payload
بازده خودرو یا دستگاه
boot
[British E]
صندوق چمدان
[خودرو]
windshield
شیشه جلو خودرو
dipped beams
[beam light]
[British English]
نور پایین
[خودرو]
dipped headlights
[lights]
[British English]
نور پایین
[خودرو]
low beams
[beam light]
[American English]
نور پایین
[خودرو]
dimmed headlights
[lights]
[American English]
نور پایین
[خودرو]
lift truck
خودرو دارای جرثقیل
full beam
نور بالا
[در خودرو]
high beam
[American English]
نور بالا
[در خودرو]
upper beam headlights
نور بالا
[در خودرو]
loading plan
طرح بارگیری خودرو
loading list
لیست بارگیری خودرو
oil pan
جعبه کارتر خودرو
complex
طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند
grids
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
Ultimedia
موضوعی در چند رسانهای در IBM که صوت و تصویر و ویدیو و متن را ترکیب میکند و سخت افزار لازم برای اجرا را مشخص میکند
grid
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
complexes
طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند
ethernet
شبکه توپولوژی ستاره که از کابل جفت سیم پیچیده شده استفاده میکند و داده را تا مگابایت ارسال میکند. معمولاگ Baset نامیده میشود
PCI
مشخصات ساخت Intel که یک نوع باس محلی سریعی را معرفی میکند که ارسال داده سریع بین پردازنده کارتهای گسترده PC فراهم میکند
laden weight
وزن کلی خودرو با بار
automotive
مربوط به وسایل نقلیه خودرو
six by six
خودروی شش در شش نوعی خودرو شش چرخ
wilding
گیاه یا میوه خودرو وحشی
six by four
خودرو شش در چهار خودروی شش چرخ
motor transport
حمل ونقل به وسیله خودرو
travelling crane
جرثقیل رونده بارانگیز خودرو
to get a lift from somebody
سواری گرفتن از کسی
[در خودرو]
curb weight
وزن کل خودرو با سوخت وتجهیزات
Carpool
هم سفری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
mileage
مسافت طی شده به وسیله خودرو
to go for a spin
با خودرو گردش کوتاهی کردن
to get a lift with somebody
سواری گرفتن از کسی
[در خودرو]
to get a ride with somebody
سواری گرفتن از کسی
[در خودرو]
to leave on
روشن گذاشتن
[موتور یا خودرو]
ride
[American E]
سواری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
lift
سواری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
to go into the ditch
با خودرو به خندق جاده رفتن
motor vehicle passenger
سرنشین خودرو
[اتومبیل رانی]
car passenger
سرنشین خودرو
[اتومبیل رانی]
fast shuttle
تغییرمکان سریع یکانها یا خودرو
car passenger
مسافر خودرو
[اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger
مسافر خودرو
[اتومبیل رانی]
gradeability
قابلیت عبور خودرو از شیبها
endgate
درب عقب
[خودرو شناسی]
dome light
چراغ بالای طاق خودرو
half track
خودرو نیمه شنی یا نیم زنجیر
loading
بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
tracklaying
زنجیرگذاری کردن خودرو شنی دار
to swerve a car
<idiom>
با خودرو ویراژ دادن
[اصطلاح روزمره]
tank recovery vehicle
خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
chokes
خفه کردن ساسات خودرو چوک
domes
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
She swerved sharply to avoid hitting a dog.
او
[زن]
ویراژ تندی داد تا با خودرو به سگ نزند.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com