Total search result: 201 (12 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
component change order |
دستور تغییر قطعات یک وسیله |
|
|
Other Matches |
|
disassembly order |
دستور باز کردن و پیاده کردن قطعات یک وسیله |
pitch |
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی |
pitches |
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی |
running spare |
قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله |
fet |
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت |
modifiers |
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد |
modifier |
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد |
basic |
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید |
basics |
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید |
effective |
دستور نتیجهای که پس از تغییر در دستور اصلی اجرا میشود |
chain |
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد |
chains |
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد |
device |
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله |
devices |
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله |
transfers |
تغییر دستور یا کنترل |
transfer |
تغییر دستور یا کنترل |
transferring |
تغییر دستور یا کنترل |
polar motion |
وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی |
accumulator |
دستور تغییر محتوای آکومولاتور یک واحد کم یا زیاد |
accumulator register |
دستور تغییر محتوای آکومولاتور یک واحد کم یا زیاد |
on board spares |
قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار |
looped |
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد |
loop |
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد |
loops |
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد |
parts explosion |
رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد |
new work |
عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا |
interfaces |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
interface |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
presumptive instruction |
دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد |
softer |
کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند |
softest |
کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند |
soft |
کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند |
reassembling |
بستن قطعات سوار کردن قطعات |
reassembles |
بستن قطعات سوار کردن قطعات |
reassembled |
بستن قطعات سوار کردن قطعات |
reassemble |
بستن قطعات سوار کردن قطعات |
gender changer |
وسیله تغییر اتصال مادگی به نری و برعکس |
statements |
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود |
statement |
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود |
one for one |
که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند |
reads |
وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست |
read |
وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست |
cannibalizes |
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر |
cannibalising |
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر |
cannibalize |
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر |
cannibalises |
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر |
cannibalized |
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر |
cannibalizing |
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر |
cannibalised |
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر |
bin storage |
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز |
one level address |
آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد |
specific address |
آدرس ذخیره سازی که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد |
absolute address |
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیله ای دستیابی دارد |
first level address |
آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد |
long run |
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه |
sequences |
کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله |
sequence |
کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله |
turing machine |
مدل ریاضی یک وسیله که میتواند داده را بخواند و بنویسد بر یک نوار ذخیره سازی قابل کنترل با تغییر وضعیتهای داخلی آن |
processor |
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که قادر به تغییر داده طبق دستورات است |
inverse |
تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن |
bin storage space |
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز |
wait state |
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد |
wait condition |
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد |
sensor |
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده |
enquiry |
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده |
separator |
نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان |
actual address |
دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود |
statements |
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد |
skip |
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند |
skipped |
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند |
statement |
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد |
skips |
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند |
piped |
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن |
pipe |
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن |
fetched |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
fetches |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
fetch |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
GOSUB |
دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند |
prefix |
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود |
prefixes |
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود |
branch |
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر |
branches |
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر |
interim overhaul |
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی |
discrimination instruction |
دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند. |
parting injuncyions |
دستور در هنگام جدایی اخرین دستور |
macroinstruction |
دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo |
language |
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است |
languages |
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است |
do nothing instruction |
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد |
halts |
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود |
halt |
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود |
halted |
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود |
end strings |
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان |
residents |
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند |
resident |
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند |
unclocked |
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت |
transition |
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر |
transitions |
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر |
branches |
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند |
one plus one address |
قالب دستور که حاوی محل یک ثبات و محل دستور بعدی باشد |
branch |
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند |
hangover |
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است |
income effect |
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها |
hangovers |
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است |
vary |
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن |
varies |
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن |
immediate |
دستور کامپیوتری که عملوند در دستور راست و نه آدرس محل عملوند |
plastic |
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر |
crawlers |
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده |
crawler |
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده |
asynchronous |
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند |
peripheral |
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی |
contention |
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند |
loops |
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله |
contentions |
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند |
looped |
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله |
loop |
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله |
connectivity |
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات |
built-in |
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است |
simulate |
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها |
simulates |
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها |
simulating |
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها |
tie down |
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن |
daisy chain |
روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر |
variable area nozzle |
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند |
immersion proof |
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب |
trainer |
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی |
trainers |
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی |
change over |
تغییر روش تغییر رویه |
change |
تغییر کردن تغییر دادن |
changing |
تغییر کردن تغییر دادن |
changed |
تغییر کردن تغییر دادن |
changes |
تغییر کردن تغییر دادن |
daisy chain |
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت |
smithereens |
قطعات |
communication |
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود |
lasers |
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند |
laser |
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند |
plotter |
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده |
plotters |
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده |
analecta |
قطعات ادبی |
common parts |
قطعات عمومی |
main members |
قطعات اصلی |
trilcgy |
یا قطعات سه گانه |
parts list |
لیست قطعات |
parts list |
فهرست قطعات |
table of replaceable partes |
فهرست قطعات |
component drawing |
رسم قطعات |
end product |
مجموعه قطعات |
parts peculiar |
قطعات اختصاصی |
shatter |
قطعات شکسته |
parts peculiar |
قطعات مخصوص |
flinders |
قطعات شکسته |
staff section |
قطعات سمبه |
common items |
قطعات عمومی |
chosen fragments |
قطعات گزیده |
chosen fragments |
قطعات منتخبه |
chrestomathy |
قطعات منتخب |
chrestomathy |
قطعات برگزیده |
shatters |
قطعات شکسته |
cable accessory |
قطعات کابل |
web stiffeners |
قطعات تقویتی |
shell fragments |
قطعات گلوله |
spare parts |
قطعات یدکی |
bill of material |
صورت قطعات |
common hardware |
قطعات عمومی |
repair parts |
قطعات یدکی |
parts |
قطعات یدکی |
outputs |
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی |
output |
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی |
device |
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند |
devices |
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند |
rebuilds |
نوسازی کردن قطعات |
nomenclature |
نام گذاری قطعات |
authorized parts list |
لیست قطعات مجاز |
cataloguing |
لیست قطعات کاتالوگ |
rebuild |
نوسازی کردن قطعات |
assembles |
سوار کردن قطعات |
authorized parts list |
سهمیه مجاز قطعات |
assembled |
سوار کردن قطعات |
analects |
قطعات ادبی منتخبات |
assemble |
سوار کردن قطعات |
catalogue |
لیست قطعات کاتالوگ |
catalogues |
لیست قطعات کاتالوگ |
catalogued |
لیست قطعات کاتالوگ |
investment castings |
قطعات ریخته گی بسته |
invar struts |
قطعات فلزی ضد انبساط |
renovation |
تجدید قطعات کردن |
bitty |
متشکل از قطعات ریز |
common parts |
قطعات یدکی عمومی |
fragment |
قطعات متلاشی خردکردن |
fragmenting |
قطعات متلاشی خردکردن |
fragments |
قطعات متلاشی خردکردن |
bottom casting |
قطعات ریخته گی بسته |
object assembly test |
ازمون الحاق قطعات |
fracture |
مو برداشتن قطعات و وسایل |
catalogs |
لیست قطعات کاتالوگ |
cataloging |
لیست قطعات کاتالوگ |
fractured |
مو برداشتن قطعات و وسایل |
fractures |
مو برداشتن قطعات و وسایل |